خبرگزاری کار ایران

کنسرت دور از دسترس‌تر از همیشه

کنسرت دور از دسترس‌تر از همیشه

کنسرت‌ها لوکس شده‌اند؛ روزبه نعمت‌اللهی بلیت‌هایی تا ۳ میلیون تومان فروخت، در حالی که سال گذشته قیمت‌ها بین ۳۰۰ هزار تا ۱.۶ میلیون بود، هشدار گرانی بیشتر بلیت‌ها را می‌دهد.

روزنامه «فرهیختگان» در گزارشی درباره اینکه گرانی بلیت کنسرت‌ها به سطح لوکس رسیده است نوشت: «کنسرت موسیقی لوکس شد.» ساده از کنار این جمله نباید رد شد؛ در روزهای اخیر اعلام شد روزبه نعمت‌اللهی در روزهای پایانی خرداد و در حیاط هنر کاخ نیاوران قرار است کنسرت برگزار کند. کنسرتی که قیمت بلیت آن از ۸۵۰ هزار شروع و تا ۳ میلیون تومان ادامه دارد. ۵۰ درصد بلیت‌ها با این مبلغ درحالی به‌فروش رسید که در سال ۱۴۰۴، خوانندگان دیگر با بلیت ۳۰۰ هزار تا ۱ میلیون ۶۰۰ هزار تومانی روی صحنه رفتند. موضوعی که شاید زنگ خطری باشد برای اعلام گران‌تر شدن قیمت بلیت کنسرت.

پس از انتشار خبر کنسرت ۳ میلیونی این خواننده، صفحه بلیت‌فروشی این کنسرت در سایت موردنظر مسدود شد و بابک رضایی، مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد در واکنش به این موضوع به ایسنا گفت: «زمانی که درباره قیمت بلیت این کنسرت به من اطلاع داده شد، بلافاصله گفتم باید مانع برگزاری و بلیت‌فروشی آن شد. برای بلیت‌فروشی کنسرت‌ها باید یک تعرفه مشخص شود و نباید این گونه باشد که هرکسی صبح که بیدار می‌شود تصمیم بگیرد در آن روز به قیمتی که دوست دارد، بلیت‌فروشی کند. حداقل باید با دفتر موسیقی هماهنگی‌های لازم انجام شود که به یکباره شاهد جهش قیمت دوبرابری در کمتر از یک ماه نباشیم‌.»

از این گفت‌وگو مدت زیادی نگذشت که دفتر موسیقی وزارت ارشاد با انتشار اطلاعیه‌ای از در دستور قرار دادن تدوین شیوه‌نامه قیمت‌گذاری بلیت کنسرت‌ها در راستای حمایت از حقوق مخاطبان و فعالان حوزه موسیقی خبر داد. به همین بهانه تصمیم گرفتیم قیمت بلیت کنسرت در ایران و کشورهای خارجی را با توجه به میزان درآمد هر فرد بررسی کنیم. برای این موضوع، میانگین درآمد هر فرد در کشورهای ایران، آمریکا، کانادا، استرالیا، آلمان، فرانسه، انگلیس و ایتالیا را با توجه به واحد پول تومان، دلار، یورو و پوند بررسی کردیم. در کنار درآمدها میانگین قیمت بلیت کنسرت هرکدام از این کشورها را حساب کردیم تا ببینیم برای اینکه یک فرد، یک بار در ماه به کنسرت برود چند درصد از حقوقش را باید کنار بگذارد. نتیجه قابل تأمل است. در کشورهای نام‌برده شده تنها بین ۱ تا حدود ۵ درصد در بیشترین حالت باید کنار گذاشته شود. اما در ایران ۸.۱ درصد از درآمد برای رفتن به کنسرت در نظر گرفته می‌شود. یعنی بین ۲ تا ۲.۵ برابر کشورهای دیگر.

در این گزارش همچنین نگاهی به قیمت بلیت کنسرت ۱۰ خواننده ایرانی و ۱۰ خواننده خارجی داشتیم که نتیجه آن قابل توجه است؛ بلیت کنسرت خوانندگان خارجی براساس سابقه، شهرت و مهارت آن‌ها تعیین می‌شود و از این رو با مبالغ متفاوتی روبه‌رو هستیم. اما در ایران یک قیمت واحد برای همه خوانندگان مشخص می‌شود. به زبان ساده‌تر با پرداخت یک مبلغ مشخص، هم می‌توان در کنسرت یک خواننده شناخته شده و با مهارت بالا و هم در کنسرت یک خواننده با توانایی کمتر حضور پیدا کرد که این موضوع از لحاظ استانداردهای جهانی دچار مشکل است. در ادامه با توجه به قیمت بالای بلیت کنسرت، وجوه مختلف کنسرت رفتن یک خانواده ایرانی را بررسی کردیم.

در جست‌وجوی سالن استاندارد

با شنیدن قیمت میلیونی بلیت کنسرت در ایران یک سوال در ذهن دغدغه‌مندان این حوزه مطرح می‌شود، آن هم اینکه سالن‌های کنسرت تا چه میزان از ویژگی استاندارهای جهانی برخوردار هستند. موضوعی که در فروردین ۱۴۰۴ سوژه «فرهیختگان» شد و با بررسی آمارهای موجود و گفت‌وگو با افراد کارشناس یک نتیجه در بر داشت؛ سالن‌های استاندارد برای اجرای کنسرت در ایران کمتر از تعداد انگشتان دست است. این موضوع باعث شده اجرای کنسرت‌ها محدود به چند شهر بزرگ شود که وضعیت به‌مراتب بهتری نسبت به دیگر شهرها دارند. در برخی شهرها سالنی برای اجرای کنسرت وجود ندارد، برخی شهرهای دیگر هم که صاحب سالن هستند، ظرفیت‌های محدود دارند و زیرساختشان برای اجرای کنسرت مناسب نیست. با چنین وضعیتی طبیعی است که خواننده بخواهد در فضایی مناسب‌تر روی صحنه برود و درنهایت شهرستان‌ها و شهرهای کوچک‌تر در حاشیه قرار بگیرند.

در آن سوی مرزها البته اوضاع کمی متفاوت‌تر از ایران است. برگزارکنندگان کنسرت در خارج از کشور به استانداردسازی سالن‌ها توجه بیشتری می‌کنند و زیرساخت‌ها طوری فراهم می‌شود که درنهایت یک مجموعه فرهنگی مناسب برای مخاطب فراهم می‌شود. موضوعی که دور از ذهن نیست اگر بخواهد در ایران هم اعمال شود و این موضوع تنها توجه مسئولان مربوطه را می‌طلبد.

در گفت‌وگویی که پیش‌از این با اُرُد انزابی‌پور، مهندس طراح آکوستیک داشتیم به این موضوع اشاره کرده بود که اینطور نیست که ما زیرساخت نداشته باشیم یا نتوانیم سالن‌های کنسرت خود را استاندارد کنیم. او بیان کرده بود: «هم دانش فنی آن وجود دارد، هم توانایی مهندسی، هم تجهیزات لازم؛ همه‌چیز فراهم است. اساساً مسئله این نیست. ببینید، بارها این گفت‌وگو میان ما و دوستانی که در این عرصه فعالند درگرفته است. آن‌ها می‌گویند «این استانداردهایی که مدنظر شما و همکارانتان است، از سوی مردم درک نمی‌شود.» پاسخ من همیشه این بوده است: «اشتباه می‌کنید. مسئله اصلی من این نیست که مردم این استانداردها را درک می‌کنند یا خیر؛ مسئله این است که شما به‌عنوان سازنده یا مجری، خودتان ضرورت این استانداردها را درک نمی‌کنید؛ زیرا اگر درک می‌کردید، به نظر یا درک مردم توجه نمی‌کردید و کار درست را انجام می‌دادید.» به بیان ساده‌تر، هم علم وجود دارد و هم زیرساخت و تنها باید ضرورت استانداردسازی درک شود و نگاه تنها به کمیت درآمد مالی نباشد و کیفیت هم در نظر گرفته شود.

کنسرت رفتن آرزو می‌شود

قیمت بلیت کنسرت در سال ۱۴۰۴ از ۳۰۰ هزار شروع می‌شود و تا ۱ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان ادامه دارد. شاید در نگاه اول خواننده این گزارش اهمیت این افزایش قیمت را متوجه نشود و به‌همین دلیل این قیمت را با میانگین درآمد یک خانوار بررسی کردیم.

با توجه به اینکه مرکز آمار ایران در گزارش هزینه-درآمد خانوار، میانگین درآمد فرد (در قالب درآمد خانوار) را تا انتهای سال ۱۴۰۲ اعلام کرده، در گزارش پیش‌رو با لحاظ اینکه در ۴ سال گذشته درآمد خانوار سالانه حول‌وحوش ۴۵ تا ۵۰ درصد رشد داشته، میانگین درآمد هر فرد در مناطق شهری کشور برای سال ۱۴۰۴ حدود ۱۱ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان و درآمد یک خانواده ۴ نفره معادل ۴۶ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان برآورد می‌شود. این توضیح از این منظر ضروری است که در ظاهر به نظر می‌رسد درآمد ۱۱ میلیون و ۷۰۰ هزار تومانی برای هر فرد ساکن مناطق شهری در سال ۱۴۰۴ کم و ناچیز به نظر برسد. در این خصوص باید توجه داشت در کل کشور از جمعیت ۸۶ میلیون نفری، تنها ۲۴ میلیون نفر شاغل بوده و مابقی افراد، جز جمعیت غیرفعال محسوب می‌شوند که درآمد آن‌ها از مواردی همچون اجاره مسکن، سپرده بانکی، درآمد بورسی و بازنشستگی تأمین می‌شود یا از عائله و تحت تکفل یک فرد شاغل یا بازنشسته.

برگردیم به اصل گزارش. همانطور که گفته شد با فرض اینکه میانگین رشد درآمد، سالیانه بین ۴۵ تا ۵۰ درصد بوده در سال ۱۴۰۴ درآمد یک خانواده ۴ نفره معادل ۴۶ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان است. میانگین قیمت بلیت کنسرت هم در سال جاری ۹۵۰ هزار تومان محاسبه می‌شود. یعنی با در نظر گرفتن این مبلغ، اگر بخواهیم تصور کنیم یک خانواده ۴ نفره می‌خواهند به کنسرت بروند، ۳ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان برای خرید بلیت نیاز است. یعنی ۸.۱ درصد از درآمد یک ماه. این موضوع را باید در نظر گرفت که باتوجه به دغدغه‌های دیگری مثل خوراک، پوشاک، تحصیل و… باید دید اصلاً فرصتی برای رفتن به کنسرت باقی می‌ماند؟ جواب به‌طور مشخص «خیر» است و نتیجه این می‌شود که کنسرت‌ها مختص به یک قشر خاص شده و از زندگی طبقه متوسط به‌طور کامل حذف می‌شود. اینجاست که اهمیت بلیت میلیونی برای یک شب مشخص می‌شود و زنگ خطری را برای مسئولان فرهنگی به صدا درمی‌آورد تا پای کار بیایند و با سیاست‌گذاری مناسب مخاطب عام این حوزه را حفظ کنند و با تصمیم‌هایی که منجر به گرانی بلیت می‌شود، کنسرت را به‌سمت طبقاتی‌شدن سوق ندهند.

پلی‌بک بخوان و پادشاهی کن

«این صدا را چه کسی پخش کرد؟»؛ دیالوگی که معین زندی در کنسرت اسفند ۱۴۰۳ بیان کرد. اما موضوع از چه قرار بود؟ خواننده درحال اجرا (پلی‌بک‌خوانی) بود و از موسیقی جا ماند، صدا پخش می‌شد اما خواننده که شوکه شده بود تنها نگاه می‌کرد. البته برخورد مخاطبان هم کمی عجیب بود. آن‌ها به‌جای انتقاد ایستاده خواننده محبوبشان را تشویق کردند و به‌همین سادگی آب‌ها از آسیاب افتاد.

معین زندی البته تنها نمونه پلی‌بک‌خوانی نیست. از اوایل دهه ۹۰ که مصادف شد با ورود گسترده خوانندگان پاپ، این امر با سرعت بیشتری ادامه پیدا کرد و امروزه شاید کمتر خواننده‌ای باشد که از پلی‌بک در کنسرت‌های خود استفاده نکند. ماکان‌بند، حمید هیراد، مجید رضوی، هوروش‌بند و… نام‌های آشنایی هستند که پلی‌بک خواندنشان در سال‌های اخیر، واکنش‌های مختلفی را در فضای مجازی به دنبال داشته است. در ابتدای امر این سوال در ذهن مخاطب ایجاد می‌شود که یک خواننده، چرا باید با دست گذاشتن روی پلی‌بک، سابقه و محبوبیت خود را خدشه‌دار کند و حرفه‌اش را زیر سوال ببرد.

شاید برای این موضوع بتوان چند دلیل آورد؛ هرچند که البته به قصد عادی‌سازی این امر و توجیه آن نیست. اول اینکه پلی‌بک خواندن از لحاظ هزینه‌ای برای تهیه‌کننده مقرون به‌صرفه‌تر است. دوم اینکه برخی خوانندگان از فرط ناتوانی برای اجرای زنده، ترجیح می‌دهند با گول زدن مخاطب جایگاه و وجهه هنری خود را حفظ کنند. از طرفی دیگر هم اجرای پلی‌بک اشتباهات کمتری را نسبت به اجرای زنده دارد و گویا کنسرت‌گذاران ترجیح می‌دهند با خیال آسوده، کنسرت برگزار کنند و لو رفتن اجرای پلی‌بک را به جان بخرند. نتیجه این رفتار هم برای مخاطب می‌شود، خرید بلیت میلیونی برای شنیدن لب‌خوانی خواننده. اما در این میان خواننده سود می‌برد، هزینه خود را برای اجرای کنسرت دریافت می‌کند اما حنجره خود را اذیت نمی‌کند.

چه کسی حواسش به بازار سیاه است؟

سایت‌های فروش بلیت کنسرت، معمولاً از چند هفته پیش از روی صحنه رفتن یک خواننده کار خودشان را آغاز می‌کنند. سایت بالا می‌آید و براساس مکان برگزاری و دور و نزدیک بودن صندلی به صحنه، قیمت‌ها مشخص می‌شود و مخاطبان می‌توانند بلیت خواننده محبوبشان را خریداری کنند. استقبال از بعضی خواننده‌ها به قدری زیاد است که سایت از دسترس خارج می‌شود و درنهایت عده‌ای از هواداران می‌مانند و بلیتی که خریداری نشده. آن‌ها اما نگرانی ندارند چون در چند سال اخیر بازارهای ثانویه هم بستری برای خرید و فروش بلیت شده‌اند.

برخی افراد در بستر اپلیکیشن‌های اینترنتی نقش واسطه را بازی می‌کنند، یعنی بلیت‌ها را به‌صورت عمده خریداری می‌کنند و آن را با قیمت بالاتری می‌فروشند. عده‌ای دیگر هم که خودشان مخاطب هستند، پس از خرید بلیت فرصت حضور در کنسرت را نمی‌یابند و مجبور به فروش آن در بازار ثانویه می‌شوند. در این گزارش قصد نداریم بگوییم بازار ثانویه خوب است یا بد. موضوع قیمت بلیت کنسرت در این بستر است که بی‌هیچ نظارتی در نظر گرفته می‌شود. با گشت‌وگذاری در دیوار می‌بینیم کف قیمت بلیت ۷۰۰ هزار تومان است و تا حدود ۵ میلیون تومان هم بالا می‌رود. یعنی باتوجه به افزایش تقاضا و نبود نظارت، واسطه‌ها قیمت بلیت کنسرت را تقریباً ۳ برابر سایت‌های رسمی به‌فروش می‌رسانند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز