اینترنشنال اسپکتیتر گزارش داد:
ایران و آسیای مرکزی: ژئوپلیتیک اوراسیایی در نظم جهانی درحال تغییر
اینترنشنال اسپکتیتر طی گزارشی عنوان کرد: روابط ایران و آسیای مرکزی بخشی از تحولات جهانی است. تهران با این روابط، انزوا را کاهش میدهد و به عنوان دروازه اوراسیا عمل میکند.
به گزارش ایلنا، اینترنشنال اسپکتیتر طی گزارشی عنوان کرد که ایران به عنوان پلی کلیدی میان خاورمیانه و اوراسیا، نقش محوری خود را تقویت کرده است.
این گزارش اظهار داشت: در حالی که جهان شاهد تحولات سریع ژئوپلیتیکی از جمله جنگ روسیه و اوکراین، پیشرفتهای اقتصادی جمهوری خلق چین و گرایش استراتژیک کشورها به سمت شرق است، ایران به عنوان پلی کلیدی میان خاورمیانه و اوراسیا، نقش محوری خود را تقویت کرده است. آسیای مرکزی با جمهوریهای تازهاستقلالیافتهای همچون قزاقستان، ازبکستان و تاجیکستان، نه تنها همسایهای راهبردی برای تهران به شمار میرود، بلکه ابزاری موثر برای گسترش همکاریهای بینالمللی و مقابله با فشارهای یکجانبه غربی محسوب میشود. از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، ایران با تکیه بر پیوندهای تاریخی، فرهنگی و تمدنی، روابطی مبتنی بر اصول عملگرایانه و متقابل بنا نهاده که اکنون با عضویت کامل در سازمان همکاری شانگهای و گروه بریکس، به سطحی نوین رسیده است.
این تحولات، بر اساس تحلیل کارشناسان، جایگاه ایران را از حاشیه به کانون اوراسیا ارتقا داده است. با این حال، چالشهایی همچون رقابتهای منطقهای و فشارهای تحریمی وجود دارد که ایران خود در حال تلاش برای مدیریت آنهاست.
تحولات ژئوپلیتیک: از فروپاشی شوروی تا سیاست نگاه به شرق
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، فرصتهای تازهای برای جمهوری اسلامی ایران ایجاد کرد. تهران که پس از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، در پی بازسازی و گسترش روابط خارجی بود، به سمت تعامل با کشورهای آسیای مرکزی گام برداشت. ایران در کنار روسیه، نقش میانجیگری در حل بحران داخلی تاجیکستان (۱۹۹۲-۱۹۹۷) ایفا کرد و از ظرفیتهای اقتصادی و فرهنگی برای تقویت پیوندها بهره جست. هرچند فشارهای تحریمی غرب بر برنامه هستهای ایران، بهرهبرداری کامل از موقعیت جغرافیایی تهران به عنوان مسیری برای انتقال منابع طبیعی آسیای مرکزی، را با موانعی روبرو ساخت.
رویدادهای بعدی همچون حوادث ۱۱ سپتامبر و حضور واشنگتن در منطقه را به همراه داشت که ایران را در موقعیت دفاعی قرار داد. با این وجود، تهدید مشترک افراطگرایی، زمینهای برای همگرایی میان قدرتهای اوراسیایی از جمله ایران، روسیه و چین فراهم آورد. این همکاریها، پایهگذار نهادهایی همچون سازمان همکاری شانگهای (۲۰۰۱) و بریکس (۲۰۰۹) شد که بر اصل چندقطبیگرایی تاکید دارند.
در شرایط کنونی، قدرتهای اوراسیایی نظیر چین، هند و روسیه، با ابتکارات زیرساختی مستقل از غرب، نظم یکجانبه را به چالش کشیدهاند. ایران با همکاریهای دفاعی و اقتصادی روابط خود را تعمیق بخشیده، بهبود مناسبات با دولت افغانستان نیز بخشی از این رویکرد است، هرچند نیازمند مدیریت دقیق برای حفظ تعادل با همسایگان همچون تاجیکستان است. یک کارشناس روس در این باره گفت که این تغییرات، ایران را به شریکی قابل اعتماد در تقویت امنیت و ثبات اوراسیا تبدیل کرده است.
پیوندهای فرهنگی و تمدنی: پلی از گذشته به آینده
ایران و آسیای مرکزی از دوران باستان با پیوندهای تمدنی عمیق پیوند خوردهاند، امپراتوریهای ایرانی، جاده ابریشم و خراسان بزرگ، شهرهایی همچون بخارا، سمرقند و دوشنبه، بخشی از میراث مشترک پارسیزبانان هستند. و تهران از این ظرفیتها برای بازسازی روابط بهره میبرد.
رویکرد ایران به کشورهای مسلمان منطقه، بر پایه احترام به تنوع فرهنگی و تاکید بر وحدت اسلامی است. در بحران تاجیکستان، ایران نقش میانجیگری سازنده ایفا کرد و از حمایت از گروههای افراطی پرهیز نمود. مردم منطقه نیز به اصول وحدت و همکاری علاقه نشان دادهاند.
نهادینهسازی همکاریهای اوراسیایی: از سازمانها به تجارت
ایران از دهه ۱۹۸۰، روابط خود را از طریق سازمانهای منطقهای تقویت کرده است. گسترش سازمان همکاری اقتصادی در ۱۹۹۲ با الحاق کشورهای آسیای مرکزی، دستاوردهای فرهنگی قابل توجهی داشت و عضویت کامل در سازمان همکاری شانگهای (۲۰۲۳) نقطه عطف آن است که انزوا را کاهش و تجارت غیرنفتی را ۶۴ درصد افزایش داد. سازمان همکاری شانگهای اکنون بیش از ۶۰ درصد اوراسیا را پوشش میدهد.
روسیه از عضویت ایران حمایت کرد و قزاقستان و هند مزایای زیرساختی همچون کریدور چابهار را برجسته میکنند. کشورهای خاورمیانه نیز به سازمان همکاری شانگهای نزدیک شدهاند. ایران پیشنهاد ارز واحد و بازار برق داد تا وابستگی به دلار را کاهش دهد.
با اتحادیه اقتصادی اوراسیا، توافق تجارت آزاد (۲۰۲۵) تعرفهها را حذف کرد و تجارت را تا ۲۰ میلیارد دلار پیشبینی میکند. قزاقستان از اصلیترین ذینفعان است. روابط دوجانبه شامل رژیم بدون ویزا با تاجیکستان، سرمایهگذاری در قرقیزستان و با ازبکستان میشود. سرمایهگذاری ایران در اوراسیا، با تمرکز بر قزاقستان و ازبکستان به ۳.۲ میلیارد دلار رسیده.
همگرایی منافع: زیرساختها و ائتلافهای چندجانبه
بحران اوکراین، تغییرات سیاسی در آمریکا و پیشرفتهای چین و هند، زمینهای برای همگرایی اوراسیایی فراهم آورده است. روسیه، چین و ایران در مجامع بینالمللی مانند سازمان ملل، بر اصول حاکمیت و عدم دخالت تاکید دارند.
در آسیای مرکزی، چین در حوزه اقتصادی پیشتاز است و روسیه نقش سنتی خود را حفظ کرده. سازمان همکاری شانگهای به عنوان بستری برای همکاریهای غیرغربی عمل میکند. کریدورهای حملونقل از جمله ابتکار کمربند و جاده چین نیز دراین منطقه کلیدی هستند. از سوی دیگر پکن با ایران توافق ۲۵ ساله امضا کرد و در آشتی تهران و ریاض میانجیگری نمود.
از سوی دیگر روسیه کریدور شمال-جنوب که اتصال روسیه به هند از طریق ایران که ارزانتر و سریعتر از مسیرهای غربی است را احیا کرده و ایران در این پروژهها نقش محوری دارد.
عوامل اقتصادی (تجارت، زیرساخت) و تمدنی (هویت مشترک، چندقطبیگرایی) رویکرد ایران را شکل میدهند. ایران از میراث فرهنگی برای تقویت تجارت استفاده میکند و در سطح اوراسیا، ائتلافهایی برای ترویج ساختارهای مستقل از غرب میسازد.
روابط ایران و آسیای مرکزی بخشی از تحولات جهانی است. تهران با این روابط، انزوا را کاهش میدهد و به عنوان دروازه اوراسیا عمل میکند. سازمان همکاری شانگهای، اتحادیه اقتصادی اوراسیا، بریکس و کریدورها آینده را شکل میدهند. ایران با دیپلماسی هوشمندانه، معمار همکاریهای اوراسیایی خواهد بود.