۲۴ سال پس از ۱۱ سپتامبر؛
بهشتیپور: القاعده به اشکال دیگر تکثیر شده است

رویکرد امنیتی واشنگتن از جهانیسازی به «اول آمریکا» تغییر کرد
کارشناس مسائل بینالملل گفت: آمریکا با گذشت حدود ۲۴ سال از ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۱ به نتایج مطلوب موردنظرش در افغانستان و عراق نرسید.
حسن بهشتیپور، کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به فرا رسیدن بیست و چهارمین سالگرد حملات ۱۱ سپتامبر در گفتوگو با ایلنا اظهار کرد: واقعیت این است که سالگرد حملات سپتامبر ۲۰۰۱ در حالی فرا رسیده که رویکردهای امنیتی و سیاسی ـ نظامی آمریکا در دوره ترامپ کاملاً تغییر کرده است. یعنی بر اساس دیدگاه قبلی که بوش پدر و بوش پسر به دنبال جهانیسازی بودند، اما اکنون رویکرد بر این است که «اول آمریکا» و مسائل داخلی آن در اولویت قرار گیرد و به همین دلیل، تمرکز بر برطرفکردن مشکلات و ضعفهای درونی آمریکا قرار گرفته و به شدت نیز از درون مورد انتقاد هستند. در این راستا ترامپ صراحتاً این ضعفها را مطرح میکند. چند روز پیش درباره وضعیت شیکاگو سخن گفت و آن را بهقدری اسفناک توصیف کرد که گفت از نظر جنایت و وقوع جرم، بدتر از افغانستان است. این نقطهعطفی شد که نشان میدهد ایالات متحده یک تهدید جدی امنیتی را به فرصتی تاریخی تبدیل کرد و توانست هژمونی نظامی خود را در سطح بینالمللی گسترش دهد.
وی ادامه داد: در این میان نظریهای وجود دارد که میگوید القاعده عامل اصلی حملات ۱۱ سپتامبر بوده و از ضعفها و حفره های امنیتی آمریکا استفاده کرده تا چنین ضربهای را وارد کند. باید توجه شود که برای نخستین بار بعد از جنگ جهانی دوم بود که مردم آمریکا جنگ را از نزدیک لمس کردند؛ چون پیشتر از این، همه جنگها بیرون از مرزهای آمریکا رخ میداد اما این بار در نیویورک مردم مستقیماً با آن مواجه شدند. اکنون پس از گذشت حدود ۲۴ سال از آن حادثه، این اتفاق فرصتی را برای آمریکا فراهم کرد که وارد مداخله نظامی در افغانستان و عراق شود، اما نتایج مطلوب حاصل نشد. خروج آمریکا از افغانستان یک شکست مفتضحانه بود؛ هرچند هنوز بهصورت محدود حضور اطلاعاتی و امنیتی در آنجا دارد، اما طالبان دوباره قدرت را در دست گرفتند. در عراق نیز طرح اصلی آمریکا برای تشکیل یک دولت کاملاً متحد واشنگتن محقق نشد. این در حالیست که ترامپ بارها تأکید کرده که آمریکا فقط در افغانستان دو هزار میلیارد دلار هزینه کرده و در عراق حدود سه هزار میلیارد دلار هزینه شده است، اما آثار ملموسی از این هزینهها دیده نشد و در عمل، بخش عمده آن خرج شرکتهای پشتیبانی و مسائل جانبی شد که البته آمریکا از منابع نفتی عراق نیز بهرهبرداری کرده است.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: اکنون نیز آمریکا با متحدان خود دچار چالش است؛ به گونهای که با کانادا و مکزیک اختلاف دارد و با اروپا دچار مشکلات جدی است و همچنین در شرق آسیا نیز با چین در رقابت نزدیک است. این شرایط با دوران بوش یا اوباما تفاوت جدی دارد و رویکردی جدید در سیاست خارجی آمریکا شکل گرفته است. بر این اساس ظهور ترامپ را میتوان نشانه تقویت ملیگرایی آمریکایی و حتی گرایشهای فاشیستی دانست. برخی تحلیلگران گسترش این جریان را یک خطر بینالمللی ارزیابی میکنند. بنابراین باید واقعبینانه گفت که ترامپ میراثدار ۱۱ سپتامبر نیست، بلکه نقطهعطف جدید در سیاست خارجی و داخلی آمریکا ایجاد کرده است. این موضوع در خاورمیانه نیز آشکار است. نزدیکیهای آمریکا و اسرائیل، اقدامات مشترک در سوریه، لبنان، ایران، یمن و حتی قطر نشان میدهد که طرحی تازه برای منطقه در حال اجراست. هرچند ترامپ گاهی ادعا میکند که اسرائیل بهطور مستقل اقدام کرده و دیر به اطلاع آمریکا رسانده، اما شواهد حاکی از هماهنگی جدی است.
وی افزود: ستون فقرات ماجرای ۱۱ سپتامبر، القاعده و اسامه بنلادن بود. پس از کشتهشدن او در پاکستان و مرگ ایمن الظواهری، القاعده دیگر به آن شکل سابق وجود ندارد. اکنون شاخههای آن در سوریه، یمن، آفریقا و شبهقاره هند فعال هستند، اما سازمان مرکزی پیشین فروپاشیده است. برخی معتقدند که گروههای تکفیری مانند داعش، جبههالنصره، تحریرالشام، بوکوحرام و دیگران، ادامه همان تفکر القاعده هستند؛ تفکری که هر غیرهمعقیدهای را تکفیر کرده و کشتار را توجیه میکند. به همین دلیل، این تفکر همچنان تهدیدی جدی در سطح جهانی است. باید توجه داشت که القاعده در دهه ۸۰ میلادی با حمایت آمریکا، پاکستان و انگلیس علیه شوروی در افغانستان سازمان یافت و عرب - افغانها برای جهاد به این کشور فرستاده شدند. بعدها این جریان علیه آمریکا چه در سومالی و یمن و چه در سفارتها و مراکز آمریکایی دست به حمله زد. بنابراین نمیتوان گفت که همه چیز ساختگی بوده است؛ چراکه این گروه بعدها علیه آمریکا نیز وارد عمل شد.
بهشتیپور در پایان خاطرنشان کرد: امروز القاعده دیگر آن سازمان متمرکز سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵ نیست، اما به شکل یک ایده و فرهنگ رادیکال تکثیر شده و در قالب گروههای گوناگون با نامهای مختلف از یمن جنوبی و سودان گرفته تا نیجریه و آسیای مرکزی فعالیت میکند. این جریان در حال دگردیسی مداوم است و هرچند شکل آن تغییر میکند، اما ماهیت فکری و تکفیری آن ثابت مانده است.