چراغی در گفتوگو با ایلنا:
اسرائیل به دنبال تسلط کامل بر قدس است/ ۲ پیامد یهودیسازی بیتالمقدس توسط تلآویو

کارشناس مسائل سیاسی منطقه گفت: طوفان الاقصی روند یهودیسازی قدس را متوقف کرد، اما اکنون که اسرائیل خود را تا حدودی از خطر موشکهای حماس آسوده میبیند، دوباره به سراغ اجرای همان طرحها بازگشته است.
جلال چراغی، کارشناس مسائل سیاسی منطقه با اشاره به طرح جدید اسرائیل برای یهودیسازی قدس در قالب کریدور حجاج در گفتوگو با ایلنا عنوان کرد: قبل از هر چیز باید توجه داشت که حدود سه تا چهار میلیون فلسطینی در کرانه باختری زندگی میکنند و این منطقه برای رژیم صهیونیستی بسیار مهمتر از نوار غزه است. در واقع، اقدام حماس در عملیات هفتم اکتبر، واکنشی بود به سیاستها و اقدامات رژیم صهیونیستی در کرانه باختری؛ جایی که مسجدالاقصی نیز در آن قرار دارد. در حقیقت، عملیات هفتم اکتبر با هدف دفاع از مسجدالاقصی شکل گرفت، چرا که اقدامات صهیونیستها در این منطقه شدت یافته بود. حتی طرحهایی داشتند که براساس تفاسیر توراتی خود، مسجدالاقصی را رسماً یهودی اعلام کنند. اطلاعاتی که در اختیار حماس قرار داشت، نشان میداد که صهیونیستها بر اساس همین توهمات توراتی، تعدادی گاو سرخ آماده کرده بودند تا در داخل مسجدالاقصی قربانی کنند. هدف از این اقدام، آغاز پروژه ساخت معبد ادعایی سلیمان و اعلام رسمی یهودیسازی مسجدالاقصی بود. از همینرو، این عملیات «طوفان الاقصی» نام گرفت؛ یعنی طوفانی برای نجات مسجدالاقصی. کشورهای مختلف نیز دادههایی در اختیار داشتند که نشان میداد صهیونیستها برای فیصله دادن به موضوع مسجدالاقصی، چنین تحرکاتی را آغاز کردهاند اما عملیات هفتم اکتبر سبب شد این طرح به تعویق بیفتد.
وی ادامه داد: این طرح در واقع از دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ آغاز شد. ترامپ در دولت اول خود قدس را به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی به رسمیت شناخت و جولان اشغالی را نیز جزو اراضی تحت حاکمیت این رژیم اعلام کرد. از همان زمان روند یهودیسازی شدت یافت و آنچه امروز شاهد آن هستیم، ادامه همان طرح است؛ طرحی که با هدف پایان دادن به موضوع مسجدالاقصی و در گام بعد، اخراج فلسطینیهای کرانه باختری دنبال میشود. کرانه باختری حدود سه تا سهونیم میلیون فلسطینی درون خود دارد و صهیونیستها قصد دارند آنها را به اردن منتقل کنند. همین امر نشان میدهد که کرانه باختری برای رژیم صهیونیستی بسیار حیاتیتر از غزه است. چراکه بر اساس باورهای توراتیشان، این منطقه برای آنها ارزش بنیادین دارد. در حالیکه در غزه برای صهیونیستها چیزی وجود ندارد، کرانه باختری جایگاه اصلی طرحهای توسعهطلبانه آنهاست.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: بر اساس توافقنامه اسلو، قرار بود کشوری مستقل در کرانه باختری تشکیل شود. همچنین طرح عربستان سعودی در سال ۱۹۸۱ مبتنی بر راهحل دوکشوری بر این اصل استوار بود. طبق توافقنامه اسلو، کرانه باختری به سه منطقه تقسیم شد؛ منطقه «الف» که هم به لحاظ اداری و هم امنیت داخلی تحت کنترل تشکیلات خودگردان فلسطین است. منطقه «ب» که از نظر اداری تحت اختیار تشکیلات خودگردان است اما از نظر امنیت داخلی تحت کنترل رژیم صهیونیستی قرار دارد. منطقه «ج» که هم از لحاظ اداری و هم امنیتی در اختیار کامل رژیم صهیونیستی است. طبق این توافق، رژیم صهیونیستی حق شهرکسازی در منطقه الف را نداشت، اما دولت کنونی تندرو اسرائیل، نه تنها در منطقه «ج» بلکه در تمام مناطق اقدام به شهرکسازی گسترده کرده است. این روند هرچند پیشتر آغاز شده بود، اما در دولت فعلی شدت گرفت. شهرکسازیهایی که عملاً میخ پایانی بر تابوت کشور مستقل فلسطین بود. به هر ترتیب طوفان الاقصی این روند را متوقف کرد، اما اکنون که اسرائیل خود را تا حدودی از خطر موشکهای حماس آسوده میبیند، دوباره به سراغ اجرای همان طرحها بازگشته است که درونمایه آنها تسلط کامل بر مسجدالاقصی، تخریب آن و ساخت معبد ادعایی سلیمان، همراه با اخراج فلسطینیهای ساکن کرانه باختری است.
وی افزود: خبرها حاکی از آن است که صهیونیستها قصد دارند نیمه سپتامبر پروژهای موسوم به «کریدور حجاج» را افتتاح کنند. این اقدام میتواند پیامدهای جدی در سطح منطقهای و بینالمللی به همراه داشته باشد. بسیاری معتقدند این تنها آغاز کار است و پروژهها و اقدامات دیگری نیز در راه خواهد بود؛ چه در زمان افتتاح در سپتامبر، و چه در ادامه همان روندی که از دوره ترامپ آغاز شد. باید توجه داشت که مسجدالاقصی تنها یک مسجد نیست، بلکه یک مجموعه تاریخی ـ مذهبی با نزدیک به ۲۰۰ اثر اسلامی است. صهیونیستها تلاش کردهاند با طرح تقسیم زمانی و مکانی، کنترل این مکان مقدس را به دست گیرند. تا پیش از هفتم اکتبر، در تقسیم مکانی موفق نشده بودند، اما در تقسیم زمانی به پیش رفته بودند. آنها مقرر کرده بودند که در سه وعده مشخص روزانه وارد محوطه مسجد شوند و مسلمانان تنها در خارج از آن زمانها اجازه ورود داشته باشند. این روند در ادامه به طرح تقسیم مکانی شبیه مسجد ابراهیمی در الخلیل رسید؛ به این معنا که صهیونیستها اعلام کردند محوطههای باز مسجدالاقصی متعلق به یهودیان است و فضاهای سرپوشیده سهم مسلمانان خواهد بود. این خواستهها روز به روز گستردهتر شد تا جایی که ایتمار بنگویر، وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی، اعلام کرد که اصلاً نباید به مسلمانان اجازه ورود به مسجد داده شود و تمام محوطه باید در اختیار یهودیان باشد.
وی گفت: پیامدهای این اقدامات اسرائیل در دو سطح قابل تحلیل است. در سطح بینالمللی، کشورهای عربی و اسلامی ناچار خواهند شد اسرائیل را محکوم کنند؛ چراکه این رژیم عملاً راهحل دوکشوری و حتی طرح ۱۹۸۱ عربستان سعودی را بیاعتبار کرده است. با این حال، میزان اقدام عملی این کشورها بستگی به فشار آمریکا دارد و تجربه نشان داده که اغلب آنها در نهایت به خواست واشنگتن تن میدهند. در سطح داخلی هم فلسطینیها در کرانه باختری به هیچ عنوان کوتاه نخواهند آمد. پیش از هفتم اکتبر نیز درگیریها در این منطقه تشدید شده بود و شهرکنشینان تندرو، خانهها، خودروها و اراضی فلسطینیان را به آتش میکشیدند تا آنها را مجبور به ترک منطقه کنند. چنین اقداماتی با شدت گرفتن طرحهای یهودیسازی، مقاومت فلسطینیها را افزایش خواهد داد.
چراغی در پایان خاطرنشان کرد: تداوم این روند بستگی زیادی به حمایت کشورهای عربی و اسلامی از فلسطینیها دارد. اگر حمایت گسترده وجود داشته باشد، ممکن است صهیونیستها ناچار به عقبنشینی یا دستکم تعویق طرحهایشان شوند، اما شواهد نشان میدهد که اسرائیل با اتکا به پشتیبانی آمریکا و همچنین اهرمهایی که از دوران ترامپ به دست آورده، همچنان به پیشبرد طرح خود ادامه خواهد داد. در هر حال، فلسطینیها اجازه نخواهند داد رژیم صهیونیستی به آسانی بر مسجدالاقصی تسلط کامل پیدا کند. روند یهودیسازی این مکان مقدس، نه تنها یک تهدید برای فلسطینیان بلکه برای جهان اسلام و کل منطقه خواهد بود.