پتروشیمی خلیج فارس و تناقضی بزرگ؛ منتقد باجنیوزها یا طلبکار سکوت رسانهها؟

رسانهها آینه جامعهاند. آینه اگر حقیقتی ناخوشایند را نشان دهد، شکستن آینه مشکل را حل نمیکند.
خبرگزاری کار ایران (ایلنا) با بیش از دو دهه فعالیت رسانهای خود، همواره بر رسالت اصلیاش یعنی دفاع از حقوق کارگران و بازتاب مشکلات آنها پا فشاری کرده است. با این حال، اعتراض اخیر شرکت پتروشیمی خلیج فارس به انتشار یک خبر ساده و انتقادی درباره مشکلات نیروهای بیکار شده و پذیرفتهشدگان آزمون استخدامی، پرسشهای جدی درخصوص تناقض آشکار این مجموعه با ادعاهای «باجنیوز»هایش ایجاد کرده است.
رسانهها از بدو تأسیس خود با هدف اطلاعرسانی و ایجاد پیوند میان مردم، شرکتها، ارائهدهندگان خدمات و نهادهای حکمرانی شکل گرفتهاند. ذات رسانه مطالبهگری است؛ روزی مدافع حقوق کارگران در برابر تخلفات کارفرمایان و روزی پیگیر حقوق قانونی شرکتها در مقابل دستگاههای دولتی. خبرگزاری ایلنا نیز بهعنوان خبرگزاری تخصصی حوزه کار و کارگر، بارها نشان داده است که در این مسیر از تهدید، فشار و حتی تخریب نهراسیده است.
هفته گذشته انتشار گزارشی در ایلنا درباره اعتراض نیروهای بیکار شده پتروشیمی ارغوان گستر ایلام و تجمع آنها مقابل استانداری (که صرفاً بازتاب یک واقعیت میدانی و مطالبه عمومی بود) باعث شد پتروشیمی خلیج فارس، بهعنوان مجموعه مادر این شرکت، نسبت به انتشار خبر معترض شود. این در حالی است که موضوع مذکور نه محرمانه بود و نه پنهان، بلکه به دلیل تجمع کارگران در انظار عمومی و بازتاب گسترده آن در رسانههای دیگر، به یک موضوع اجتماعی آشکار تبدیل شده بود.
این قرارداد تبلیغاتی است، نه سندی برای سکوت
پتروشیمی خلیج فارس با خبرگزاری ایلنا قرارداد همکاری در بخش آگهی دارد؛ قراردادی که مانند عرف رایج میان رسانهها و شرکتها، بر معرفی پروژهها، خدمات و فعالیتهای این مجموعه تمرکز دارد. اما این همکاری هرگز به معنای چشمپوشی ایلنا از نقد و مطالبات کارگری نبوده و نخواهد بود. انتظار این مجموعه برای تبدیل یک رسانه مستقل به تریبونی مطلقاً تبلیغاتی، مصداق بارز نادیدهگرفتن شأن رسانه و فریب افکار عمومی است.
تناقضی آشکار در شعار ضد «باجنیوز»
جالب آنکه همین مجموعه طی ماههای گذشته پروژهای تحت عنوان «افشاگری علیه باجنیوزها» راهاندازی کرده است و رسانههایی را که در برابر دریافت حمایت مالی، از نقد و مطالبهگری دست میکشند مورد هجمه قرار داده است. ایلنا از این حرکت استقبال و در آرشیو خود بارها بر ضرورت مقابله با پدیده «باجنیوز» تأکید کرده است. اما اکنون، پتروشیمی خلیج فارس خود دقیقاً همان انتظاری را از ایلنا دارد که در شعارهایش علیه آن موضع گرفته بود: سکوت در برابر ضعفها و انتشار صرفاً گزارشهای تبلیغاتی.
ریختوپاشها و پرسشهای بیپاسخ
آنچه باعث تعجب است این است که ورود ایلنا به انتقاد از مجموعه پتروشیمی خلیج فارس تاکنون تنها بخش کوچکی از پرسشها و ابهامات موجود را منعکس کرده است. اگر قرار بر شفافسازی کامل باشد، باید به ریختوپاشهای بیقاعده و هزینههای میلیاردی این مجموعه اشاره کرد؛ از جمله اختصاص بودجه چند هزار میلیارد تومانی به باشگاه استقلال که خود نمونهای روشن از اولویتگذاریهای نادرست و عدم پاسخگویی در برابر افکار عمومی است. موضوعاتی که دیر یا زود باید با شفافیت کامل در معرض دید مردم قرار گیرد.
رسانه مستقل، آینه حقیقت است
رسانهها آینه جامعهاند. آینه اگر حقیقتی ناخوشایند را نشان دهد، شکستن آینه مشکل را حل نمیکند. انتظار برای سانسور مطالبات کارگری و انتقادهای مستند، جز تخریب اعتبار یک مجموعه صنعتی بزرگ و تشدید بیاعتمادی عمومی نتیجهای ندارد. در شرایطی که کشور با بحرانهای اقتصادی و اجتماعی دستوپنجه نرم میکند، بیش از هر زمان دیگری نیازمند شفافیت، پاسخگویی و اصلاح هستیم نه تهدید و محدودسازی رسانهها.
هشدار پایانی
پتروشیمی خلیج فارس اگر واقعاً در مبارزه با پدیده «باجنیوز» صادق است، باید بهجای فشار بر رسانههایی مانند ایلنا که صرفاً وظیفه ذاتی خود را انجام میدهند، در عمل به پاسخگویی و رفع مشکلات بپردازد. دفاع از کارگران بیکار شده و انتقاد از تخلفات و ریختوپاشهای میلیاردی، رسالت رسانه است؛ رسالتی که ایلنا هرگز فدای قراردادهای مقطعی و منفعتطلبانه نخواهد کرد.
آینه چون نقش تو بنمود راست / خود شکن، آینه شکستن خطاست...