ایلنا از استان مرکزی گزارش میدهد:
فقدان برنامه جامع در مدیریت منابع آبهای زیرزمینی /دشتهای اساسی استان در شرایط بحرانی و حادی قرار دارند

برداشت از ذخایر آبی ایران در ۳۰ سال گذشته ۷۰ درصد برآورد شده است
کمبود منابع آب یک موضوع جدی است و نباید از آن قافل شد. مهمترین مشکلات حوزه آب دلایل متعددی دارند که شامل کمبود بارندگی، تغییرات اقلیمی، مدیریت نادرست منابع آبی و افزایش تقاضا در بخش صنعت و خانگی است. ایران از سیستمهای مختلفی از جمله سدسازی، شبکههای آبرسانی و طرحهای آبخیزداری برای مدیریت منابع آبی استفاده میکند، اما سیستمهای موجود به تنهایی نمیتوانند مشکلات کمبود آب را حل کنند و نیاز به برنامهریزی جامعتری دارد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، روشهایی نظیر اصلاح الگوی کشت و بهبود بهرهوری در کشاورزی، تغییر الگوی مصرف آب و استفاده از سیستمهای آبیاری مدرن، بهینهسازی مصرف آب در صنایع و مدیریت مصرف آب در بخشهای خانگی، میتواند تا حدی به مدیرت بحران آب کمک کند. بحران آب مسئلهای جدی است و نیازمند تلاشهای هماهنگ و منسجم است. مدیریت مصرف آب سبب میشود که مشکلات مربوط به کمبارشی جبران شود و باید مورد توجه بخشهای مختلف قرار گیرد.
برداشت از ذخایر آبی ایران در 30 سال گذشته 70 درصد برآورد شده است
یک فعال حوزه آب با بیان اینکه میزان برداشت از ذخایر آبی ایران در بازه زمانی 30 سال گذشته حدود 70 درصد برآورد شده است، گفت: این موضوع سبب ناترازی منابع آبی و ایجاد بحرانهای پیش رو برای کشور شده است. متوسط بارندگی سالانه در ایران حدود 250 میلیمتر و این شاخص در جهان حدود 800 میلیمتر است. این موضوع نشان میدهد که ایران به طور کلی کشوری خشک و کم آب محسوب میشود. از سوی دیگر بررسیها حاکی از این مسئله هستند که متوسط تبخیر سالانه آب در جهان برابر 700 میلیمتر است، در حالی که این شاخص در ایران 2100 میلیمتر است.
محمدرضا جمالی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، افزود: از یک سو متوسط میزان بارندگی ایران کمتر از متوسط بارندگی جهانی و از سوی دیگر متوسط تبخیر سالانه ایران 3 برابر متوسط جهان است که این نشان از محدودیت و کمبود منابع آبی در ایران نسبت به جهان است. منطق و خردجمعی حکم میکند که الگوی بهرهبرداری از منابع آبی در ایران میبایست نسبت به متوسط جهان بسیار محافظهکارانه و مناسب با شرایط اقلیمی و پتانسیل منابع آبی و در نتیجه به سمت تولید محصولات کشاورزی با نیاز آبی کمتر و ارزش بازدهی اقتصادی بالا باشد. اما متأسفانه در سالهای اخیر آمار تولید محصولات کشاورزی این موضوع را تأیید نمیکند.
وی ادامه داد: مواردی از قبیل افزایش جمعیت در بازه زمانی 100 سال اخیر به 10 برابر و ترکیب جمعیت روستایی از 75 درصد به 23 درصد و افزایش جمعیت شهرها از 25 درصد به 77 درصد رسیده است. با توجه به توضیحات ارائه شده موارد دیگری از جمله حفر چاههای غیرمجاز، صدور پروانههای بهرهبرداری فراوان، انتقال آب به اراضی غیر شرب، تغییر کاربری زمینهای کشاورزی، ساخت باغ ویلاهای متعدد، کشت محصولات آببر، رشد صنایع آببر، در نهایت این شرایط را برای کشور به وجود آورده است. در این راستا باید این هشدار داده میشود که اگر امروز چارهای اندیشه نگردد، فردا خیلی دیر است.
قنات و کاریز مهمترین اختراعات و فناوریهای انسان
این فعال حوزه آب به قنات و کاریز به عنوان مهمترین اختراعات و فناوریهای ساخته شده توسط انسان اشاره کرده و اظهار داشت: با اختراع قنات، فناوری ساخت کاریز در اوایل هزاره 5 پیش از میلاد در مناطق خشک کوهستانی گسترش پیدا کرد و به کشاورزان این مناطق اجازه داد تا بتوانند در دورههای طولانی خشکی که آب سطحی پیدا نمیشود به کشاورزی بپردازند. از یک سو قناتها از عمدهترین منابع تأمین آب به شمار میرفتند و از سوی دیگر کاریزها بودند که وظیفه تأمین آب به مزارع بیش از 60 هزار روستای ایران را بر عهده داشتهاند. به همین دلیل قنوات توسعه پایدار منابع آبی کشور بودهاند.
جمالی تصریح کرد: متأسفانه با ورود فناوری جدید چاههای عمیق جانشین قنات شدند و استفاده از موتور پمپ به تدریج رایج شد و تمامی ایران را در بر گرفت. احداث و حفر چاههای عمیق، بدون برنامهریزی باعث خشک شدن 90 درصد از قنوات شد، به گونهای که احیای آنها در شرایط فعلی امکانپذیر نیست. زیرا حفر چاههای عمیق سطح آب را به میزان زیادی پایین برده و این موضوع باعث شده از منابع ذخیره شده آبهای زیرزمینی که از آغاز خلقت باران و برف در دشتها و آبخوانها ذخیره شده بود، استفاده شود. این نکته را باید در نظر داشت که اگر قناتها دوباره زنده شوند، سرزمین ایران جان دوباره میگیرد.
وی بیان داشت: بخش وسیعی از فلات ایران در اقلیم گرم و خشک قرار دارد و به دلیل وجود آب و هوای خشک و نبود رطوبت کافی، در این منطقه بادهای گرم و خشک میوزد که در نهایت باعث گرما و خشکی هوا میشود. به همین دلیل است که هستههای اولیه شکلگیری تمدنها در عصر باستان بیشتر در کنار رودخانههای ایران شکل گرفته است. این گونه زیستی انسانهای پیشین نشان میدهد که آب در زندگی بشر نقش بنیادین دارد. آب مایه حیات تمامی موجودات زنده است، بدون آب امکان حیات هیچ موجود زندهای وجود ندارد. اهمیت آب در کره زمین از هیچکس پنهان نیست و حیات و زندگی کره خاکی به این عنصر وابسته است.
با فقدان یک برنامه جامع در مدیریت منابع آبهای زیرزمینی روبرو هستیم
رئیس هیئتمدیره شبکه محیطزیست و منابعطبیعی استان مرکزی نیز با اشاره به بحران آب در این استان، گفت: وضعیت منابع آبی سطحی و زیرسطحی استان در شرایط مناسبی قرار ندارد. شاید بحرانیترین و فاجعهبارترین قسمت در این حوزه، وضعیت منابع آبی زیرسطحی و آبهای زیرزمینی استان است. در بازه زمانی سالهای گذشته، در راستای مصرف منابع آبی شرایط حادی را در استان مرکزی پشت سر گذاشتهایم. همچنین در حوزه مدیریت منابع آبهای زیرزمینی که بتوان در قالب یک سند آمایش کلان این منابع آبی را در استان مدیریت و راهبری کرد، با فقدان یک برنامه جامع روبرو هستیم.
سیاوش آقاخانی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، افزود: متأسفانه در حوزه منابع آبی، آینده مشخص و شفافی را در استان مرکزی نداریم. وضعیت منابع آبی بسیار نگران کننده است. در حال حاضر اکثر دشتهای اساسی این استان در شرایط بحرانی و حادی قرار دارند و هنوز هم نتوانستیم در سطح استان اولویتبندی فعالیتها را در این زمینه انجام دهیم. در بحث آبهای سطحی نیز متأسفانه فقدان یک برنامه جامع و یک سند آمایش مشخص، باعث شده است تا اکثر رودخانههای استان، از رودخانههای دائم که در بازه زمانی 50 تا 60 سال گذشته فعالیت میکردند، به رودخانههای فصلی تبدیل شوند و وضعیت مناسبی نداشته باشند.
وی با از روند بیرویه احداث سدها و بندهای آبی فاقد فرایندهای مطالعاتی ابراز ناخرسندی کرده و ادامه داد: احداث سدها و بندهای آبی مطالعه نشده در بازه زمانی دهههای گذشته باعث شده است تا حیات رودخانههای استان مرکزی در معرض تهدید جدی قرار بگیرد. متأسفانه با چنین اقداماتی، تعریف آببرهای جدید و تعریف مصرفکنندههای جدید در کنار کشاورزی ناپایدار و فقدان الگوی کشت، باعث شده است تا شریان حیاتی اکوسیستمهای طبیعی و محیطزیست که رودخانهها هستند با آسیبهای جدی مواجه شوند. متأسفانه در حال حاضر در این زمینه هیچگونه برنامه و اقدام مشخصی وجود ندارد.
بخش کشاورزی بزرگترین مقصر در هدررفت منابع آبهای زیرزمینی
رئیس هیئتمدیره شبکه محیطزیست و منابعطبیعی استان مرکزی اظهار داشت: مهمترین و بزرگترین مقصر در بحث هدررفت منابع آبهای زیرزمینی، بخش کشاورزی است. بخش کشاورزی با کشت ناپایداری که انجام میدهد، بالای 80 درصد منابع آبهای زیرزمینی را میبلعد و استان را دچار بحران جدی کرده است. متأسفانه متولیان این حوزه نیز تا این لحظه هیچگونه اقدام مؤثر و کاربردی را در این راستا اجرایی نکردهاند. به عنوان مثال نخستین و شاید مؤثرترین موضوع، بحث فقدان الگوی کشت در حوزه کشاورزی در استان است. چرا که هنوز نتوانستیم الگوی کشت را نهادینه و اجرایی کنیم و اقدامات مؤثری در این زمینه نداشتهایم.
آقاخانی تصریح کرد: بهرغم اینکه در برنامه ششم توسعه پیگیریهای متعددی در راستای الگوی کشت انجام شده بود و دستورکار مشخصی وجود داشت و بهرغم اینکه کشور دچار بحران آبی است، اما متأسفانه الگوی کشت یکی از موارد بر زمین مانده است و هنوز در بخش کشاورزی دچار خلاء جدی هستیم. بحث فقدان الگوی کشت نه تنها منابع آبهای زیرزمینی را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه امنیت زیستی را نیز با تهدید مواجه میکند. یکی از پاشنهآشیلهای بحث مدیریت منابع آبهای زیرزمینی را باید در بحث الگوی کشت کشاورزی پیگیری کرد. این مباحث، یکی از موضوعات مهمی است که تا این لحظه مغفول مانده و اجرای آن میتواند بسیار مؤثر باشد.
وی بیان داشت: بعد از بخش کشاورزی، حوزه صنعت را باید مقصر دوم در بحث چالشهای حوزه آب معرفی کرد. بخش عمدهای از بارگذاری صنایعی که در سطح استان انجام میشود و سالهای گذشته نیز انجام شده است، صنایع آببر هستند. بارگذاری صنعت پتروشیمی در شهرستان خمین، بارگذاری صنعت پتروشیمی در دشت شهرستان شازند، از جمله این موارد هستند. در کنار آن صنایع کوچک و بزرگی که بدون توجه به منابع آبهای زیرزمینی در استان، بارگذاری میشوند. حتی صنایعی که در استانهای دیگر بهرغم آببر بودن و از بین برنده منابع آبی برای آنها محدودیتهایی قائل میشوند، متأسفانه در استان مرکزی برای آنها فرش قرمز پهن میشود.
ردپای اکولوژیکی و اثرات کلان صنایع بر محیطزیست در نظر گرفته شود
رئیس هیئتمدیره شبکه محیطزیست و منابعطبیعی استان مرکزی تأکید کرد: بسیاری از صنایعی که در سالها و دهههای گذشته در این استان راهاندازی شدهاند، پایداری اکولوژیکی ندارند و در بازه زمانی بلندمدت ضرر آنها بسیار بیشتر از منافع آنها برای اقتصاد استان است. باید ردپای اکولوژیکی و اثرات کلان این صنایع بر محیطزیست استان در نظر گرفته شود. چرا که این صنایع، از آن دسته صنایعی هستند که باید در حاشیه دریاها و اقیانوسها بارگذاری شوند. همچنین بحث سوم در حوزه منابع آبی، بحث مصارف خانگی و شهری و روستایی است. این موضوع نیز یکی از معضلات و مشکلاتی است که مباحث اکولوژیکی بسیاری دارد.
آقاخانی به موضوع فقدان یک برنامه آمایش مشخص در حوزه منابع آبی اشاره کرده و ابراز داشت: در حال حاضر در استان مرکزی فقدان یک برنامه آمایش مشخص در راستای حفاظت از منابع آبی، نه تنها پایداری اکوسیستمهای آبی را تحت تأثیر قرار داده است، بلکه میتواند در حوزههای دیگری زیستی، از جمله مدیریت خاک، آلودگی هوا، پیامدهای اجتماعی توسعه ناپایدار، چالش ایجاد کند. در این راستا لازم است که این سیستم و سند آمایش استان را با یک نگاه اکولوژیکی بازنگری کرده و ظرفیتهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سرزمینی خود را در قالب یک برنامه اجرایی متبلور کنیم.
گزارش: شایسته سلامی