خبرگزاری کار ایران

"خبرها همیشه از شمال می‌رسد" با ویرایش عباس معروفی به بازار آمد

"خبرها همیشه از شمال می‌رسد" با ویرایش عباس معروفی به بازار آمد

هادی پارت، نویسنده‌ی این رمان می‌گوید: این رمان، یک داستان شعرگونه است. «خبرها همیشه از شمال می‌رسد»، نام نخستین رمان هادی پارت است که توسط نشر بوتیمار به چاپ رسیده است.

ایلنا: رمان «خبرها همیشه از شمال می‌رسد»، نام نخستین رمان هادی پارت است که توسط نشر بوتیمار، به تازگی منتشر و به بازار کتاب آمده است.

هادی پارت در گفتگو با خبرنگار ایلنا؛ اظهار داشت: روایت این رمان به دوران پیش از انقلاب برمی‌گردد و داستان کودک پنج ساله‌ای‌ست که پدر ماهی‌گیرش به دریا می‌رود و باز نمی‌گردد.

وی ضمن بیان این مطلب که به لحظه لحظه و سطر به سطر این رمان گریسته‌است، گفت: در طول رمان، به سرگذشت و دشواری‌هایی که این کودک پنج ساله تا سن چهل و چند سالگی با آن روبرو بوده اشاره شده است. به نظر من مخاطب این رمان، خانواده‌ها هستند و می‌توانند با سویه‌های احساسی داستان ارتباط خوبی برقرار کنند.

این نویسنده ادامه داد: وقتی این رمان را می‌نوشتم، فکر نمی‌کردم شخصیت‌های داستان این‌قدر زیاد شوند. از این بابت نوشتن شخصیت‌های متعدد که حکم دنیاها، زندگی‌ها و شخصیت‌های متفاوتی را داشتند، کار دشواری بود. خصوصا نوشتن از زبان یک کودک پنج ساله که واقعا وقت من را گرفت. تا جایی که علارغم تصورم، این رمان 6 سال وقت من را به خود اختصاص داد.

پارت که پیش از این چند مجموعه شعر نیز منتشر کرده است، درمورد زبان و حال و هوای احساسی رمان توضیح داد: این داستان، یک داستان شعرگونه است. فکر می‌کنم دلیلش این است که شاعران در بخشید و خرج کردن کلمات و واژه‌ها بسیار خصیص هستند. منظورم این است که در انتخاب کلمات و لحن‌ها حساسیت زیادی به خرج داده‌ام.

وی درمورد رمان «خبرها همیشه از شمال می‌رسد» افزود: در این رمان سعی کرده‌ام درمورد برخی از باورهای عمومی، شناخت‌های جدیدی را به مخاطب ارائه کنم. مثلا تصویری که از مرگ در این رمان ارائه شده، تصویری زیبا به مثابه دریچه‌ی رهایی است.

این نویسنده درمورد سابقه‌ی نشر این رمان در آلمان اظهار داشت: پیش از این «خبرها همیشه از شمال می‌رسند» برای انتشار به نشر گردون آلمان که متولی‌اش عباس معروفی‌ست سپرده شد. ایشان کار را پسندید و خودش ویرایشی بر آن داشت و در نهایت این رمان توسط نشر گردون در آلمان به چاپ رسید.

وی ادامه داد: پس از انتشار رمان‌ام در آلمان، با فاصله‌ی زمانی چند سال «خبرها همیشه از شمال می‌رسند» توسط نشر بوتیمار برای اخذ مجوذ به ارشاد ارسال شد که خوشبختانه مجوز گرفت و به بازار آمده است.

در بخشی از این رمان که پشت جلد کتاب نیز منتشر شده، آمده است: «پروانه، خزر هم با تمام زیبایی‌هایش هم چون ما دل‌شكستگی‌های فراوانی در سینه دارد. چقدر ما خوشبختیم كه در میان ازدحام این همه اشك تنها به لبخندی قناعت می‌كنیم. من در حیرتم که در میان عبور این همه ماه و سال هنوز آدمی عشق را به غایت فرو افتادن یک برگ از درخت نفهمیده. بی‌شک هرکجا خیابانی باشد راه خانه‌ی خدا نیز از همان سمت است. حالا چه فرقی می‌کند که ما از بالا و پایین این خیابان گذر کنیم.»

ارسال نظر
پیشنهاد امروز