خبرگزاری کار ایران

در گفت‌وگو با ایلنا مطرح شد:

سیستم آموزشی ما عزت نفس و استقلال فکری را تضعیف می‌کند

سیستم آموزشی ما عزت نفس و استقلال فکری را تضعیف می‌کند

رییس دانشکده علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: سیستم آموزشی ما عزت نفس و استقلال فکری را تضعیف می‌کند. پائولو فریره فیلسوف و نظریه‌پرداز تعلیم و تربیت برزیلی از این نوع سیستم آموزشی به عنوان مدل بانکداری آموزش یاد می‌کند.

«مصطفی قادری»  رییس دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا  با اشاره به لزوم ایجاد تغییرات در برنامه درسی  گفت: اگر ما واقعاً بخواهیم تغییرات عمیقی در نظام برنامه درسی ایجاد کنیم، حتماً باید تغییرات ناشی از انقلاب هوش مصنوعی که اکنون ایجاد شده است را در نظر بگیریم.

وی افزود: هوش مصنوعی ساختار برنامه درسی و همچنین ساختار آموزش را در آینده‌ای بسیار نزدیک دگرگون خواهد کرد. ما باید واقعاً هوشیار باشیم. آمریکایی‌ها تا سال 2060  برنامه درسی استاندارد ملی نوشته بودند. پس از کرونا و پس از مطرح شدن هوش مصنوعی، سی سال از برنامه را حذف کردند چرا که دیگر به درد نمی‌خورد. اکنون برنامه جدید تا سال 2030 تدوین شده است.

او اضافه کرد: آن‌ها دیدند که هوش مصنوعی واقعاً مانند اختراع ماشین چاپ یا اینترنت بلکه ده‌ها برابر بیشتر از آن‌ها، آموزش و نظام‌های آموزشی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. ما نیاز داریم نگاه جدیدی به حوزه برنامه درسی داشته باشیم. برنامه درسی اکنون در حال هوشمند شدن است.

قادری در مورد کتب هوشمند توضیح داد: مثلا کتاب‌ها در ابتدا حالت فیزیکی داشتند سپس دیجیتالی و دارای عکس و فیلم شدند. سپس تعاملی شدند، یعنی می‌توانستید در آن جستجو کنید و مطالب را در متن کتاب‌ها با سرعت پیدا کنید. اکنون کتاب‌ها در حال هوشمند شدن هستند. کتاب هوشمند خالی است، زیرا شما از آن می‌پرسید و از پرسش‌های شما الگوریتم درست می‌کند.

باید نظام آموزشی را تغییر دهیم

وی ادامه داد: پس از ایجاد الگوریتم و پس از مدتی که دانش‌آموز با کتاب درسی هوشمند کار می‌کنند، آن ابزار هوشمند در سطح بالایی متوجه می‌شود که سبک یادگیری دانش‌آموز چیست و به مرور آن را تشخیص می‌دهد و بر اساس این تشخیص، محتوای شخصی سازی شده ارائه می‌دهد.

استاد دانشگاه علامه در ادامه با اشاره به دوران کرونا بیان کرد: باید ببینیم چه تحولاتی ممکن است در کتاب‌های درسی، برنامه درسی، تدریس، ارزشیابی، تکنولوژی آموزشی رخ خواهد دهد. مانند دوران کرونا که یک اتفاق ناگهانی رخ داد، باید زودتر اقدام کنیم. قبل از کرونا پانزده تا بیست سال، تدریس آنلاین وجود داشت. اما ما معلم را آموزش نداده بودیم.

وی افزود: کرونا مانند یک واقعیت اجتناب‌ناپذیر آمد و ما آن را بخشنامه کردیم تا همه‌ی معلم‌ها، با تمام مشکلات و با کمک یکدیگر و با پرسیدن از دیگران و جست‌وجو در اینترنت، یاد گرفتند که چگونه با هر سختی در  تدریس آنلاین ارایه کنند. وقتی دوران کرونا تمام شد، معلمان حداقل ده تا بیست ابزار در تلفن همراه خود داشتند.

او در ادامه گفت: من در اوج کرونا پیش‌بینی کرده بودم و در سخنرانی های سال ۹۷ و ۹۸ گفته بودم با تمام شدن دوران کرونا، بخشنامه‌ای مبنی بر ممنوعیت تدریس آنلاین صادر خواهد شد و مدیران تمام مشکلات تعلیم و تربیت را به گردن آموزش مجازی می‌اندازند در حالی که دانش‌آموزان ما با تدریس آنلاین راحت‌تر هستند. وقتی معلم روی تخته چیزی با دستخط خود می‌نویسد، نسل جدید به آن نگاه هم نمی‌کند.

قادری تشریح کرد: دانش‌آموزان در گوشی‌های هوشمند روزانه هزاران نمودار، انیمیشن، عکس، تصویر و فیلم می‌بینند. روزانه 9 میلیارد فیلم در یوتیوب دیده می‌شود. در شبکه‌های اجتماعی، نزدیک به 50 میلیارد قطعه فیلم نمایش داده می‌شود و توسط کاربران مشاهده می‌گردد که اکثر این کاربران، جوان‌اند.  کودکان و جوانان در طول شبانه روز  نیز گوشی به دست هستند.

وی تاکید کرد: ما باید نظام آموزشی را با توجه به این تکنولوژی‌ها تغییر دهیم. حتماً نظام آموزشی باید مبتنی بر هوش مصنوعی تغییر کند. حتماً برنامه‌های درسی ما باید به سمت تحولاتی که هوش مصنوعی به وجود آورده است، حرکت کند. مسئولین و مدیران ارشد وقت بسیار اندکی دارند.

او هشدار داد: شاید حداکثر پنج تا ده سال وقت دارند تا مدارس را بر اساس تحولات قرن بیست و یکم بازسازی کنند تا مدرسه حفظ شود در غیر این صورت، مدارس از دست می‌روند. واقعا متروکه شدن مدارس ایده‌ای بدبینانه نیست.

رییس دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه اذعان کرد: من به عنوان متخصص تعلیم و تربیت، می‌ترسم که در آینده نیز سهل‌انگاری در زمینه هوش مصنوعی و یاددهی و  یادگیری هیبریدی تکرار شود. در دوران کرونا ظرفیت‌های بسیار خوبی ایجاد کردیم و برای آن هزینه دادیم. برنامه شاد با تمام ایراداتش، بالاخره فوایدی داشت. در دانشگاه‌ها و مدارس، معلمان یاد گرفتند که از سیستم‌های تدریس آنلاین استفاده کنند.

وی اضافه کرد: معلمان یاد گرفتند چگونه متن را ویرایش کنند، چگونه انیمیشن و ویدیو تولید کنند. اما پس از پایان کرونا، ما تمام این دستاوردها را نادیده گرفتیم و آموزش مجازی را مقصر جلوه دادیم در صورتی که می دانیم تکنولوژی و ابزارها خنثی هستند. هوش مصنوعی خنثی است. نحوه کاربرد آن اگر ناقص باشد یا کاربر آن را نادرست به کار ببرد، یا کاربست برنامه‌ریزی  آن صحیح نباشد یا معلمان آموزش کافی دریافت نکنند، دیگر ابزار یا فناوری مقصر نیست.

او عنوان کرد: در هیچ جای دنیا استفاده صد در صد از هوش مصنوعی یا مجازی وجود ندارد و ترکیبی از آموزش مجازی و حضوری مورد تاکید است. تدریس سنتی جای خود را امروزه به تدریس معکوس داده است.

قادری با اشاره به تدریس معکوس آن را توضیح داد: برعکس گذشته که دانش را به دانش‌آموز و دانشجو منتقل می‌کردیم، از او می‌خواهیم در سایت‌ها و فضای مجازی، این دانش را خودش  پیدا کند، با دیگر مطالب مقایسه و خودش محتوا را از منابع مختلف استخراج کند. سپس به کلاس بیاید و با هم  همکلاسی ها و معلم گفت‌و‌گو کند. اگر ایراد و سؤالی وجود دارد، با دیگر دانش‌آموزان صحبت و درباره کاربردی کردن این محتوا بحث کند و از معلم بپرسد چگونه آن را کاربردی کند.

دانش‌آموزی که در حال تایید‌جویی است،  دیگر اندیشمند و مولد نمی‌شود 

وی اظهار کرد: سیستم آموزشی ما عزت نفس و استقلال فکری را تضعیف می‌کند. پائولو فریره فیلسوف و نظریه‌پرداز تعلیم و تربیت برزیلی از این مدل آموزشی به عنوان مدل بانکداری آموزش یاد می‌کند. مدل بانکداری آموزش، ساختاری است که تفکر انتقادی را فوراً خفه می‌کند و به جای آن، عادت‌های ضد اخلاقی مانند ریاکاری و تورم نمره  را پرورش می‌دهد.

او در ادامه گفت: این مدل بانکداری آموزشی جنبه‌های مختلفی دارد. در آغاز، یک برنامه درسی و نظام برنامه‌ریزی درسی تبدیل به بانک می‌شود. ما در بانک سپرده‌گذاری می‌کنیم. مثلاً مبلغی را در بانک قرار می‌دهم. من سپرده‌گذار یا معلمی هستم که به کلاس می‌رود و تدریس می‌کند. من دانش را در ذهن دانش‌آموزان می‌گذارم.

عضو هیات علمی دانشگاه علامه در ادامه افزود: سپرده‌نگه‌دار هم داریم که می‌شود همان صندوق یا دفترچه یا کارمند پشت باجه که دانش‌آموزان هستند، و دانشی را به او می دهیم  تا در مغز خود نگه دارد. پس از مدتی، زمان پس گرفتن آن پول فرا می‌رسد معلم همان مبلغ را از دانش‌آموز می‌گیرد. این زمان ارزشیابی است.

وی توضیح داد: پس وقتی که تدریس می‌کنیم،  دانش را در صندوقچه ذهن دانش‌آموز یا در صندوق بانک می‌گذاریم و در روز آخر، دانش‌آموز باید تمام آن را پس بدهد. این نظام، نظام بانکداری آموزش نامیده می‌شود. در این سیستم دانش‌آموز خودش نیست. به او القا می‌شود که هر چه در کتاب است را باید بخواند.

او در ادامه گفت: ما این را آزمایش کردیم. جمله‌بندی مطالب کتاب درسی را تغییر دادیم و از مطالب کتاب درسی یا مطالبی که معلم گفته بود برای بچه‌ها سؤال طرح کردیم. وقتی از این دانش‌آموزان خواستیم به سوالات متفاوت با متن کتاب یا معلم پاسخ دهند، نمی‌توانستند چرا که مطالب را تنها در قالب زبانی که معلم تدریس کرده بود، یاد گرفته بودند.

قادری افزود: این یعنی دانش‌آموز کاملاً در حال تایید‌جویی است. او دیگر اندیشمند و مولد نمی‌شود. این اولین نگرانی است. خود یا Self درون او از بین  می‌رود. مهم‌ترین مسئله در تعلیم و تربیت، تعیین تکلیف «خود» است.

وی با ذکر مثالی تشریح کرد: مثلا شما در دانشگاه‌ها و مدارس می‌بینید که بچه‌ها و خانواده‌ها تلاش می‌کنند نمره‌های خود را با مراجعه مکرر به مدیر و معلم یا  استاد بالا ببرند و در مواردی از روش‌های غیراخلاقی نیز استفاده می‌کنند. علت همه این‌ها همین ساختار نظام بانکداری آموزش است که هم معلم و هم دانش‌آموز را به این سمت سوق می‌دهد.

برنامه درسی باید قابل نقد باشد

او تاکید کرد: دانش‌آموز باید مستقل و خودآگاه باشد و با نگاه انتقادی برنامه درسی را نقد کند. برنامه درسی باید قابل نقد باشد و دانش‌آموز بتواند نظر خود را بگوید و گفت‌وگو کند. حتی چیدمان خطی  کلاس های درس نیز این مدل بانکداری آموزش را توجیه می‌کند.

متخصص مطالعات برنامه درسی گفت: در گذشته، ما کلاس درس را به گونه‌ای طراحی می‌کردیم که جای معلم در جلوی کلاس، کمی بالاتر از سطح دانش‌آموزان قرار داشت. همه بچه‌ها به صورت ردیفی باید به معلم نگاه می‌کردند. حق نداشتند به یکدیگر نگاه کنند یا با هم گفت‌وگو کنند.  

وی اضافه کرد: در این نظام همه چیز از پیش تعیین شده است. معلم می‌داند و من دانشجو یا دانش‌آموز چیزی نمی‌دانم. در بین دانش‌آموزان نیز سلسله مراتب دانش ایجاد می‌شود؛ دانش‌آموز زرنگ، متوسط، ضعیف، کودن. آنان خود نیز این را می‌دانند که پایگاه‌بندی وجود دارد. 

قادری خاطرنشان کرد: در پایه پنجم و ششم ابتدایی تمام سوالات و خلاقیت‌هایشان از بین می‌رود. مثلا اگر از بچه‌ها در بندرعباس، بندرانزلی، مشهد، ارومیه بخواهید راجع به مادر دو جمله بنویسند، و سپس به صورت تصادفی نوشته‌های بچه‌ها را با هم مقایسه کنید، هشتاد تا نود درصد آنان می‌نویسند: مادر فرشته مهربان است و بهشت زیر پای مادران است چرا که این‌ها در کتاب آمده است.

دانش‌آموز خلاقیت خود را به کار نمی‌گیرد

وی افزود: دانش‌آموز خلاقیت خود را به کار نمی‌گیرد و ذهنش بارور نمی‌شود تا تولید علمی داشته باشد و وقتی به دانشگاه می‌آید، ایده تولید نمی‌کند. چرا در دانشگاه ایده تولید نمی‌شود؟ زیرا از اول از مهدکودک باید یاد می‌گرفت که خودش باشد و خودش یادگیری های خودش را بسازد و فعالانه از ذهن خویش استفاده کند. بخشی از این «خود» را پدر و مادر و بخش دیگری را ناظم مدرسه، معلم و ساختار بانکداری آموزش نابود می‌کند.

او تاکید کرد: در نهایت از این «خود» چیزی باقی نمی‌ماند. فرهنگ سکوت از همین مسئله ناشی می‌شود. بی‌عدالتی‌ها، مسائل اجتماعی و ناهنجاری‌ها و بی‌اخلاقی‌ها در این سیستم تکرار می‌شوند.

وی پیشنهاد کرد: توصیه من به مدیران این است که ما فرصت کمی داریم. ما حداکثر پنج تا ده سال فرصت داریم که نظام برنامه درسی را تغییر دهیم. برای این حرکت، باید استانداردهای برنامه درسی را بنویسیم و این استانداردها باید سه سطح داشته باشند؛ محلی، ملی و بین‌المللی. سیاست نظام برنامه درسی نیز  باید به سمت عدم تمرکز حرکت کند.

او در ادامه افزود: تنها در این صورت است که برنامه درسی کاربردی خواهد شد. اگر ساختار متمرکز باشد، برنامه درسی به گونه‌ای اجرا و تفسیر می‌شود که هیچ فایده‌ای در زندگی یک دانش‌آموز در فلان استان، فلان شهر یا فلان نقطه از کشور نخواهد داشت.

قادری تاکید کرد: موضوع بعدی، بحث هوش مصنوعی است که بسیار مهم است. هوش مصنوعی را باید به عنوان یک درس عمومی از دوره پیش‌دبستانی آغاز کنیم. علاوه بر این، ساختارهای برنامه درسی و آموزشی را با تکنولوژی تلفیق کنیم. کلاس درس نباید تنها یک اتاق باشد.

وی در ادامه گفت: اکنون در بانک‌ها، تکنولوژی را می‌بینیم. درست است که گوشی‌های ما کارهای بانکی را انجام می‌دهند، اما وقتی وارد مدرسه می‌شویم، انگار وارد یک ماشین زمان شده‌ایم و به دهه ها پیش برگشته‌ایم. در حالی که مدرسه و دانشگاه باید نهادهای پیشرو باشند و جامعه را به سمت آینده بکشانند. باید آینده‌نگر باشند. مدرسه باید واقعاً بتواند از تکنولوژی‌های جدید استفاده کند.

 عضو هیات علمی  گروه مطالعات برنامه درسی و رییس دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی در آخر گفت: کلید  پیوند با نسل جدید، همین فناوری است زیرا نسل جدید عاشق فناوری است. اگر می‌خواهیم با آنان ارتباط برقرار کنیم، زبان مشترک دیگری جز فناوری نداریم.

انتهای پیام/
خبرنگار : پویا عبدالحسین‌پور
ارسال نظر
پیشنهاد امروز