در گفتوگو با ایلنا مطرح شد؛
حسین حبیبی گفت: سودجویان قصد دارند با امحای قرارداد کار و با به کرسی نشاندنِ دستمزد توافقی کمتر از امتیازات و مزایای قانون کار، تیر خلاص را بر پیکر کارگرانِ زخم خورده از جور و ستم سرمایهداری شلیک کنند.
حسین حبیبی گفت: سودجویان قصد دارند با امحای قرارداد کار و با به کرسی نشاندنِ دستمزد توافقی کمتر از امتیازات و مزایای قانون کار، تیر خلاص را بر پیکر کارگرانِ زخم خورده از جور و ستم سرمایهداری شلیک کنند.
اگر کارفرما قانون را اجرا کند و اگر دولتیها به دقت نظارت کنند، پدیدهی ناراحت کنندهای به نام کارگر غیررسمی که معلول سودجویی خود آقایان است، از فضای بازار کارِ ما رخت برمیبندد؛ این سودجویان امروز در آستانهی مذاکرات مزدی نشستهاند و بر سر مزار کشتگان خود سینه میزنند!
کارگران غیررسمی نیاز به درآمدی دارند که در دوره کرونا بتوانند معیشت خود و خانواده خویش را تامین کنند. برای کارگران غیررسمی، کارنکردن و ماندن در خانه به معنای نابودی معاش است. به خصوص که غالب کارگران غیررسمی، پسانداز یا درآمد جایگزینی هم ندارند و غالبا مشمول بیمه بیکاری، مساعدت و خدمات حمایتی دولت نیز نیستند.
دستفروشی بر اساس طبقهبندی سازمانهای بینالمللی ازجمله سازمان بینالمللی کار (ILO)، جز مشاغل غیررسمی یا مشاغل سیار قرار میگیرد و یکی از مطالبات این سازمان از کشورها، به رسمیتشناسی و رسمیسازی کارگران غیررسمی ازجمله در شغل دستفروشی است.
چرا نرخ مشارکت اقتصادی زنان ایرانی، علیرغم سطح بالای تحصیلات و مهارتها، ۱۰ درصد از میانگین خاورمیانه پایینتر است و چرا هرچه زنان، تحصیلکردهتر و توانمندتر می شوند، هجومشان به سمت اقتصاد غیررسمی و مشاغلی مانند دستفروشی بیشتر میشود؟!
حداقل ده میلیون نفر شاغل در بخش غیررسمی اقتصاد که بیش از نود درصد آنها متعلق به دو دهک درآمدی پایین هستند، قربانی عدم شفافیت میشوند و از ۲۰۰ هزار تومان بسته حمایتی محروم میمانند. به راستی چرا اقتصاد ما تن به شفافسازی نمیدهد؟!
سارا اولین روز بعد از تشییع جنازه پدر، در عین عزادار بودن و غمِ از دست دادنِ عزیز، خوشحال است. خوشحال است که نگذاشته پدرش را شهرداری تهران ببرد و در یک گور بینشان دفن کند؛ اما خودش هم میداند این «خوشحالی» بیش از یک دَم نمیپاید....