در گفتوگو با رئیس پژوهشگاه تاریخ معاصر ایران مطرح شد؛
«یکی از نکاتی که به نظر در بحثِ به بن بست رسیدن مشروطه موثر بود این نکته بود که جریان غربگرا در قالب این نهضت، اهداف و برنامههایی را ارائه میکرد که هیچ تناسبی با جامعه ایرانی از نظر فرهنگی و اعتقادی نداشتند و این عدم تناسبِ فرهنگی و اعتقادی با قاطبه مردم و متعاقبا بیثباتی که در نتیجه آن در کشور به وجود آمد، مردم را از مشروطه متنفر کرد. از این رو، مردمی که به عشق اینکه کشورشان به ثبات برسد و استبدادی که آنها را به تنگ آورده بود از بین برود، با مشروطه همراه شده بودند، در نهایت عملا با استبدادی بدتر از استبدادِ محمدعلی شاه مواجه شدند.»