عصر روز گذشته، دانیال عزیزی بر اثر انفجار مین یک پای خود را از دست داد.
عصر روز گذشته، دانیال عزیزی بر اثر انفجار مین یک پای خود را از دست داد.
در شرایط لقمان، بیمارستانها بر اساس قانون، بیمههای درمانی رایج را نمیپذیرند؛ تنها امید و ملجاء قربانیان مین، همین «کمیسیونهای ماده یک» هستند که آنها هم معمولا طولانی و سخت پاسخ میدهند؛ لقمان با آن همه درد و رنج، نمیتوانست منتظر تغییر قوانین بیمه یا رسیدگی مجدد در کمیسیون بماند؛ او باز هم تکرار میکند: «خوبه که این مردم هستن...»
فعالان مدنی از جابجایی مینها در اثر بارندگیهای اخیر ابراز نگرانی کرده و خواستار توجه جدی مسئولان به این مساله شدند.
سعید ۹ ساله قربانی مین را همچنان از این دکتر به آن دکتر میبرند؛ آیا نور چشمانش برمیگردد؟ وحید، برادرش، میگوید: مردم اگر نبودند ما حتی برای عمل چشم برادرم نمیتوانستیم تهران بیاییم؛ بیمه که قبول نمیکنند؛ میدانید چقدر تا امروز هزینه داشته؟!
سعید ۹ ساله قربانی مین را همچنان از این دکتر به آن دکتر میبرند؛ آیا نور چشمانش برمیگردد؟ وحید، برادرش، میگوید: مردم اگر نبودند ما حتی برای عمل چشم برادرم نمیتوانستیم تهران بیاییم؛ بیمه که قبول نمیکنند؛ میدانید چقدر تا امروز هزینه داشته؟!
بیست وکیل دادگستری در نامهای خطاب به رئیسجمهور خواستار برخورداری لقمان وحید، کولبر پیرانشهری قربانی مین، از حقوق شهروندی و خدمات درمانی شدند.
لقمان وحید میگوید: نه شغل پردرآمد میخواهم نه خانه و سرپناه برای فرزندانم؛ توقع من از مسئولان بسیار ساده است؛ میخواهم زنده بمانم، فقط همین....
در روزهای گذشته، چهار کولبر در مرز مریوان بر اثر انفجار مین مصدوم شدند.
کولبرانِ قربانی مین همچنان از فقدان حمایتهای قانونی و نبود یک بیمهی حداقلی رنج میبرند؛ اما حسین احمدینیاز از صدور رأی در دیوان عدالت به نفع یک کولبر قربانی مین خبر میدهد؛ آیا این خبر خوش میتواند آغازگر یک راه جدید باشد؟
پنج میلیون تومان میتواند زندگی یک خانواده مرزنشین را متحول کند. پذیرش بیمارستان و این تخفیف دوباره یعنی نور و روشنی برای چشمهای کولبری تنها و درمانده. این پنج میلیون تومان تخفیف، یعنی امید به آینده به خانواده درمانده و گرفتار شینآبادی برمیگردد. امید به خانهای روستایی در شینآباد، دوباره درمیزند و داخل میشود.....