در گفتوگو با رضا داوری اردکانی مطرح شد؛
اگر جامعه مستعد شنیدن سخن فلسفه نباشد، فلسفهای هم به وجود نمیآید. گوشها و زبانها با هم نسبت و تناسبی دارند. من از فلسفه موجود و از اطلاعات فلسفه و گسترشِ تعلیم فلسفه دفاع نمیکنم؛ اما انداختن گناهِ نابسامانیها و گرفتاریها و حماقتها به گردن همین فلسفهی کم و بیش مهجور را نشانهی خوبی از وضع درک و فهم و خرد و دانش نمیدانم. میتوان به فلسفه اعتنا و اعتقاد نداشت؛ اما گناه ندانمکاری و بیخردی را به گردن تفکر و این یا آن فلسفه انداختن، دفاع از جهل و بیخردی و اعلام بینیازی از خرد و دانایی است و این یکی از اقتضاهای جهان توسعهنیافته است.