فرزانه کرمپور:
فرزانه کرمپور یک مجموعه داستان بلند و یک رمان مشترک را در دست چاپ دارد.
فرزانه کرمپور یک مجموعه داستان بلند و یک رمان مشترک را در دست چاپ دارد.
زنانهنویسی را قبول ندارم چون زن بودن و طبیعی بودن یک حرف است و تظاهرات زنانه داشتن موضوع دیگری. جزو زنانی هستم که هرگز اعلام مظلوم بودن نمیکنم و هیچوقت هم احساس نکردم که مظلوم هستم.
سهگانه فرزانه کرمپور با نامهای کابوسهای ما» «تاریکی» و «نیشکر» فضاها و اتفاقاتی متفاوت از همدیگر دارند. یکی از این داستانها در محیط کارگری اتفاق میافتد، دیگری در محیط روشنفکری و سومی در محیطی فقیر.
شناخت نویسندههای ما محدود به مادر و خواهر و دختر همسایه است و برای اینکه شما این شناخت را عمیق کنید؛ باید بخواهید که با زنها رو به رو شوی به عنوان یک انسان دیگر و بفهمی که در فکر او چه میگذرد.
ادبیاتِ مهاجرت شاخهاى بسیار قوى از ادبیات است که به طور گسترده همپاى ادبیات داخلى پیش رفته و به رشد و بالندگی رسیده است.این نوع ادبیات را مىتوان واکنش اهل قلم دانست درخارج از مرزهاى بومىای که در آن روزگار میگذرانند.
تخیل در داستاننویسان ما کمرنگ نیست اما متأسفانه این تخیل جای نمود پیدا نمیکند. نویسندگان ایرانی میتوانند آثار درخشانی تولید کنند اما نمیگذارند منتشر شود.
اینگونه بهنظر میرسد که تلاش برای پایین آوردن سطح سلیقه عمومی و افزایش بیسوادی در جامعه، خطمشیای است که برخی رسانهها دنبال میکنند که سرآمد آن رسانه ملی است.
در ادبیات کلاسیک ما زن میتواند «تهمینه» باشد یا «سودابه». میتواند «شیرین» یا «لیلی» باشد،. میتواند «شهرزاد» باشد یا پیرزن مکار و حیلهگری که در بسیاری از داستانهای شاهنامه ایفاگر نقش اصلی و نماد شرارت و وسوسه است.