همهی ما گرگهای وال استریت هستیم!
رنجهای خصوصیسازی آموزش با کرونا تشدید شده است؛ امروز بیش از همیشه معلمان و دانشآموزان به خصوص آنهایی که متعلق به دهکهای فرودست هستند، از کالاییسازی آموزش متضرر شدهاند.
رنجهای خصوصیسازی آموزش با کرونا تشدید شده است؛ امروز بیش از همیشه معلمان و دانشآموزان به خصوص آنهایی که متعلق به دهکهای فرودست هستند، از کالاییسازی آموزش متضرر شدهاند.
در شرایط عادی، مشکلات وجود دارند اما در زمانهی بحران، همان مشکلات برجستهتر میشوند؛ مشکلات و کاستیهای خصوصیسازی آموزش نیز با آمدن بحران کرونا، نمود و برجستگی بیشتر پیدا کردهاند؛ این خصوصیسازی که در تضاد با الزاماتِ دولت رفاه در قانون اساسیست، نه به نفع دانشآموزان است و نه به نفع معلمان؛ تنها گروه خاصی از مالکان خصوصی مدارس و کارفرمایان بخش خصوصی را به ثروتهای انبوه رسانده است.
معلمی که شغلش درس دادن به آیندهسازان این کشور است، وقتی ماهی فقط یک میلیون و ۲۰۰ یا یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان درآمد دارد، چطور «میتواند» امر مقدسِ تعلیم و تربیت را جدی بگیرد و در فکرِ کیفیتبخشی به کار روزانهی خود باشد؟!
چند سالی است که در هر نهاد، سازمان و بخشی رد پای خصوصیسازی را میبینیم. رئیس سازمان فنی و حرفهای در اظهارات تازه خود بر واگذاری فعالیتهای این سازمان به بخش خصوصی تاکید کرده است؛ اتفاقی که نگرانیهایی را در زمینه توزیع ناعادلانه آموزش به وجود میآورد.
چطور قرار است طبقِ گفتهی مدیرعامل سازمانِ تامین اجتماعی، مدیران بیمارستانها صرفهجویی کنند؟ این صرفهجویی از کجا فراهم میشود، از کاستن از سطح خدمات ارائه شده به کارگران؟ معنای پرداخت مزایای انگیزشی چیست؟ این مزایا قرار است به چه گروههایی از کارکنان پرداخت شود؟ فقط به پزشکان؟ از جیب چه کسی پرداخت میشود؟ از جیب خالی کارگران؟!
گزارشهایی درباره واگذاری خودروسازیها، خصوصیسازی آموزش و کالایی شدن خدمات بهزیستی مهمترین مطالب منتشر شده امروز سرویس کارگری ایلنا بود.
معلمان شاغل و بازنشسته با حضور مقابل وزارت آموزش و پرورش نسبت به سیاستهای نادرست آموزشی انتقاد کردند.
مطالبات اقتصادی معلمان از مطالبات آموزشی و فرهنگی قابل تفکیک نیست؛ ارائه آموزش رایگان و باکیفیت به همه دانشآموزان کشور، نیازمند تخصیص بودجه آموزشی مناسب است؛ بودجهی مناسبی که دستمزد شایسته معلمان را نیز شامل میشود.
تداوم سلب مسئولیت از وظایف اصلی دولت در امری حاکمیتی مثل آموزش عمومی و با هدف کاهش هزینهها، آینده مطلوبی را برای کودکان این سرزمین به ارمغان نخواهد آورد. این موضوع از حدود سه دهه پیش تاکنون همواره از صاحبنظران، کارشناسان و فعالان صنفی حوزه آموزش و پرورش گرفته تا تشکلهای صنفی و حتی برخی نمایندگان مجلس در دورههای مختلف تکرار و نسبت به پیامدهای ناگوار آن هشدار داده شده است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در بیانیهای بر مطالبات کلیدی معلمان تاکید کرد.