الان می‌فهمم امیر قلعه‌نویی کنار زمین چه می‌کشد

به گزارش ایلنا، کریم بوستانی مربی سابق استقلال خوزستان معتقد است این تیم حقش این نیست که به لیگ پایین تر سقوط کند و معتقد است اگر اتفاقات ابتدای فصل نمی افتاد شاید جایگاه این تیم خوزستانی در جدول بالاتر از رتبه فعلی بود

*در سال 97 سرمربی استقلال خوزستان بودید که شرایط زیاد خوبی نداشت؟

از زمانی که از این تیم 6 امتیاز کم کردند شرایطش خراب شد روحیه بازیکنان خراب شد و مسئولان دیگر آن انگیزه لازم را از دست دادند. ما هم خیلی تلاش کردیم در زمان حضورمان شرایط را عوض کنیم ولی از زمانی که پنجره نقل و انتقالات بسته شد شرایط سخت‌تر هم شد. استقلال خوزستان همیشه بازی‌های خوبی را انجام می‌داد فقط کمی بدشانس بود که توپهایش تبدیل به گل نمی‌شود.

*اگر به گذشته بازمی‌گشتید باز هم سرمربی استقلال خوزستان می‌شدید؟

من گذشته استقلال خوزستان را می‌دانستم از اول فصل هم می‌دانستم که شرایط زیاد خوبی ندارند و در آینده شرایطش سخت خواهد شد ولی دست از تلاش برنداشتیم و برای موفقیت جنگیدیم.

*قبول دارید نباید با رفتن یونس دلفی از این تیم موافقت می‌کردید؟

اگر شفاف بخواهم در خصوص او صحبت کنم دلفی یک فوتبالیست بسیار خوب بود و خیلی هم به ما کمک کرد اما سیاست باشگاه این بود که قرارداد دلفی سه ماه دیگر با استقلال خوزستان به پایان می‌رسد و بهتر است در این برهه ترانسفر شود و پولی برای باشگاه از این انتقال برسد. من خودم دوست داشتم او بماند. حتی مبعلی را دوست داشتم در تیم باشد.

*شما هم مربیگری کردید و هم سرمربیگری کدام یک سخت‌تر است؟

سرمربیگری سخت‌تر از مربیگری است به هر حال باید به عنوان نفر اول تیم پاسخگوی اتفاقاتی که در تیم می‌افتد باشید استرس خیلی زیادی را باید تحمل کنید تازه می‌فهمم قلعه‌نویی چه می‌کشید همه مربیان کنار زمین اذیت می‌شوند.

*سال 97 برایت چطور گذشت

خیلی سخت گذشت در این یک سال به اندازه چند سال پیر شدم به خصوص در فوتبال از لحاظ اقتصادی خیلی سخت گذشت به استقلال هم تبریک می‌گویم که پول مالیاتم را ندادند و ممنوع الخروجم کردند در حالی که من 160 میلیون از پولم را بخشیدم. هفت سال پیش از سپاهان جدا شدم هنوز پولم را نگرفتم.

*هر سال یکی از سین‌های هفت سین شما سکه است با این تورم امسال در سفره‌تان سکه می‌گذارید؟

سکه دیگر نیست این اتفاق برای قدیم‌ها بود سکه‌ها را دیگر همه بردند مجبوریم جایش سیخ بگذاریم تا کسی دست نزند یادش به خیر. هر سال یک کاسه سکه می‌گذاشتیم. اسم اول خانمم هم سین دارد شاید او را داخل سفره گذاشتم.(با خنده)

*آرزویتان در سال98 چیست؟

به خدا آرزویم این است که مردم از لحاظ مالی سختی نکشند زندگی کردن خیلی سخت شده ما هم جزو مردم هستیم می‌بینیم که خیلی از همسایه‌های ما در شرایط سخت اقتصادی هستند جالب است هی همه چیز گران می‌شود اما حقوق‌ها تغییر نمی‌کند.