گاهشماریهای ایرانی
تاریخ گاهشماری ایرانی به بیش از 4000 سال پیش بازمیگردد. با گذر زمان و در طول تاریخ گاهشماری در ایران و فلات ایران تغییرات زیادی به خود دیده است. یافتهها نشان میدهد گاهشماری در ایران از گاهشماری بابلی - که گاهشماری خورشیدی - مهی بود - ریشه گرفته است.
به گزارش ایلنا، اما ایرانیان نظام خورشیدی را برای گاهشماریها بهکار بردند. گاهشماری هجری خورشیدی یا هجری شمسی بر پایه گاهشماری جلالی با مبدأ هجری است. آغاز سال خورشیدی برابراست با نخستین روز بهار. این گاهشماری در ایران با تصویب مجلس شورای ملی در 11 فروردین 1304، گاهشمار رسمی کشور اعلام شد. مبدأ گاهشماری هجری خورشیدی مانند گاهشماری هجری قمری، سال هجرت پیامبر اسلام(ص) از مکه به مدینه است و سرآغاز گاهشماری هجری شمسی روز جمعه اول فروردین سال 1 هجری خورشیدی 29 شعبان اول سال پیش از هجرت است.
نخستین استخراج
گاهشماری هجری خورشیدی را نخستین بار میرزا عبدالغفارخان نجمالدوله اصفهانی (معلم ریاضیات مدرسه دارالفنون) با توجه به گاهشماری جلالی استخراج کرد. گاهشماری جلالی در راستای اصلاح و محاسبه دقیق گاهشماری ایرانی و در پی گاهشماری یزگردی بهوجود آمد. بیتوجهی به اجرای کبیسه گیری گاهشماری یزدگردی از سال 375 یزدگردی (1006 میلادی) تا اوایل دوران جلالالدوله ملکشاه سلجوقی موجب شده بود نوروز 18 روز نسبت به زمان واقعی جابهجا شود و اعتدال بهاری بهجای اول فروردین با نوزدهم فروردین منطبق شود. از این رو با حذف 18 روز آغاز فروردین و اعمال آن بهعنوان کبیسه در پایان سال 447 یزدگردی و قرارگرفتن موقعیت ورود خورشید به نقطه اعتدال بهاری در سرآغاز سال، گاهشماری جلالی شکل گرفت. گاهشماری جلالی توسط عدهای از ریاضیدانان ایرانی و در رأس آنان حکیم عمر خیام در 3 رمضان 471 هجری قمری تدوین شد. گاهشماری جلالی، دقیقترین تقویم هماهنگ با سال اعتدالی و مبنای گاهشماری ایرانی از قرن پنجم خورشیدی به آن سوست. گاهشماری یزدگردی با مبدأ سال جلوس یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی، در سال 632 میلادی، آخرین گاهشماری دوره ساسانی است. در دوره ساسانیان سال جلوس یک شاه به تخت شاهی بهصورت مبدأ گاهشماری درمیآمد و طول سال 365 روز با کبیسه گیری یک ماه در 120 سال اعمال میشد (طول سال متوسط 25/365). گاهشماری یزدگردی نیز به همین گونه در سال دهم هجری با مبدأ سهشنبه اول سال یکم یزدگردی (3624 روز گذشته از هجرت) آغاز شد.
گاهشماری درافغانستان
گاهشماریها دربرخی نقاط فلات ایران نیز ماجراهای جالبی دارد. مثلا بررسی گاهشماریهای رایج در افغانستان از زمان حکومت احمد شاه درانی آغاز میگردد؛ یعنی از زمانی که زمینه تأسیس این کشور به وجود آمد. از این زمان تا زمان پادشاهی اماناللهخان که تغییرات مهمی در شئون گوناگون جامعه افغانستان و از جمله در گاهشماری به وجود آمد، گاهشماری اصلی و رایج در این کشور گاهشماری هجری قمری بود. در 1340 هجری قمری یا 1301 شمسی، در پی اصلاحاتی که اماناللهخان در جامعه افغانستان صورت داد و بر اساس یکی از نظامنامههایی که دولت او صادر کرد، تقویم رسمی افغانستان هجری شمسی شد. با رسمی شدن گاهشماری هجری شمسی در افغانستان، همزمان از گاهشماری هجری قمری (عموماً مورد استفاده روحانیون)، هجری شمسی و میلادی، در نواحی شهری از جمله کابل و اطراف آن استفاده میشد. در گاهشماری هجری شمسی افغانستان، تا سال1337 ش که افغانها بین این گاهشماری و گاهشماری هجری شمسی رایج در ایران یکسانسازیهایی صورت دادند، تعداد روزهای ماه آرایش خاصی نداشت و در هر ماه، بسته به مدت ظاهری توقف خورشید در صورتهای فلکی منطقهالبروج، از 29 تا 32 روز تغییر میکرد اما در 1337 ش، آرایش تعداد روزهای سال همانند گاهشماری هجری شمسی ایران شد. کبیسههای گاهشماری هجری شمسی افغانستان بر اساس اجرای هشت روز کبیسه در هر 33 سال تثبیت شده است و تا پیش از اصلاح آن در 1336 ش، روز کبیسه به آخر ماه دهم افزوده میشد، اما از این سال به بعد این روز در انتهای ماه دوازدهم اضافه میشود.
ابوریحان بیرونی وگاهشماری
نخستین آشنایی مسلمانان با گاهشماریهای رایج در سرزمین هندوستان از طریق نوشتههای ابوریحان بیرونی صورت گرفت. ابوریحان بیرونی در قانون مسعودی چند نمونه از این گاهشماریها را شرح داده است. نخستین رویکرد ابداع گاهشماریهایی با گاهشماری در دیگر کشورهای حوزه تمدن اسلامی و ایرانی در این سرزمین، از زمان استقرار امپراتوری مغول هند در دوره حکومت بابریان یا گورکانیان و با نفوذ ایرانیان در دربار آنان و گسترش زبان و ادب فارسی در شبه قاره صورت گرفت. ارکان گاهشماری یزدگردی (از جمله نام ماههای سال و روزهای ماه) در این زمان در شبهقاره مورد استفاده قرار گرفت. در همین دوره، گاهشماری هجری قمری نیز به عنوان گاهشماری دینی، در این سرزمین کاربرد داشته است.
منبع: ضمیمه چمدان روزنامه جام جم