آداب و سنن مردم کردستان در شب یلدا

شب یلدا را در كردستان «شهو چله» (شب چله) یا «شهو زمسان» (شب زمستان) مینامند /اصلیترین ویژگی شب چله، جمع شدن خانوادهها در كنار هم است/ از دیگر تمهیدات برای گذران این شب، انجام برخی بازیهای محلی است.
ایلنا- سنندج:شب یلدا در کردستان به " شب چله " معروف و دارای پیشنیه دیرینه ای است و مردم دراین شب با شرکت در شب نشینی های طولانی سعی در بهتر گذراندن طولانی ترین شب سال دارند.
به گزارش خبرنگار ایلنا در سنندج، ایرانیان قدیم شادی و نشاط را از موهبت های خدایی و غم و اندوه و تیره دلی را از پدیده های اهریمنی می پنداشتند.
مراسم نوروز، جشن مهرگان، جشن سده، چهارشنبه سوری و شب یلدا و سنت های دیگر در واقع بیانگر این حقیقت است که ایرانیان پس از رهایی از بیدادگری و ستم به شکرانه بازیافتن آزادی، جشن برپا می ساختند و پیروزی نیکی بر بدی و روشنایی بر تاریکی و داد بر ستم را گرامی می داشتند.
ایران کشورى با فرهنگى غنى است که مردمانش بنا به ذوق و سلیقه و طبیعت منطقه اى که در آن زیست مى کنند هر یک براى برگزارى سنت هاى کهن آداب خاص خود را دارند.
بنابر این گزارش، آقای بهرامی در كتاب جشنهای ایرانیان بر این عقیده است كه واژهی یلدا از زبان سریانی و به معنای تولد است و سبب این نامگذاری را چنین دانستهاند که در پایان این شب دراز که اهریمنی است، خورشید یا مهر متولد میشود و تاریکی را از میان میبرد.
یلدا و مراسمی که در نخستین شب زمستان و بلندترین شب سال برپا میکنند، سابقهای چند هزار ساله دارد و از رسوم ویژهی آریاییهاست.
اقوام قدیم هند وایرانی و هند واروپایی جشن تولد آفتاب را آغاز زمستان میگرفتند به ویژه ژرمنیها عید تولد آفتاب را در آغاز زمستان گرفته و آن را به خدای آفتاب نسبت میدهند و این بیتناسب هم نیست، چه واقعاً آغاز زمستان مثل تولد جدید خورشید است.
آشکار است که به موجب بلندترین شب که تاریکی - مظهر اهریمن - بیشتر زمان را در زمین میپایید، این شب را نحس و بدیمن میشمردند.
در شب یلدا جهت رفع این نحوست، آتش میافروختند، گرد هم جمع میشدند و خوان ویژه میگستردند(این سفره جنبهی دینی داشته و مقدس بوده است.)
شب یلدا را در كردستان «شهو چله» (شب چله) یا «شهو زمسان» (شب زمستان) مینامند، شبی كه پیش از فرارسیدناش، هیجان و شور خاصی را در میان مردم برمیانگیزد.
اصلیترین ویژگی شب چله، جمع شدن خانوادهها با هماهنگی قبلی در كنار هم است به صورتی كه معمولاً یك هفته قبل آن مشخص میشود كه شب چله این سال در خانهی چه كسی جمع شوند.
در خانوادههایی كه پدر، در قید حیات باشد معمولاً فرزندان با عروسها و دامادها شب چله را در آنجا میگذرانند. اما چون خانوادهی پدرخانوم پدر شوهر مطرح است معمولاً نوبت را رعایت مینمایند. اما به هر صورت كه باشد اصل بر جمع شدن چند خانواده در كنار هم است كه اگر این تجمع صورت نپذیرد، با وجود رعایت تمامی دیگرْ ویژگیهای شب چله كه شامل غذای شام و میوه و تنقلات خاص میشود، نمیتوان گفت كه در آن خانه، مراسم جشن شب چله برگزار شده است.
در تداركات این «جشن»، سنندجیها چند ماه قبل از شب چله، خربزههای كوچكی را كه از روستای سراب قامیش تهیه میشود را در تفاله سركه میاندازند تا برای این شب «كالَك تورش» (خربزه ترش) كه از اصلیترین موارد سفره است را داشته باشند.
همچنین چند ماه قبل از زمستان، خوشههای انگور را در زیرزمین یا در سایه، نخ كرده و از سقف آویزان میكنند كه به آن «آنو» (با نون مفخم) میگویند.
غذای این شب عموماً دلمه برگ مو و كلم است كه گوشت را لابه لای آن میگذارند. سفرهی شب چله علاوه بر دلمه، شامل رب انار و شیرهی انگور، دوغ، ماست، روغن و كره محلی، پیاز و خربزه ترش است.
امروزه در كنار دلمهی برگ مو و كلم، دلمه فلفل سبز و بادمجان نیز تهیه میشود. بعد از صرف شام، «كالَك ترش» را بریده كرده و میل میكنند. بعد از خوردن غذای چرب و سنگین شب چله، میل كردن این خربزهی ترش، هضم غذا را آسان نموده و باعث میشود بقیه شب نیز بتوان از تنقلات متنوع و میوههای رنگارنگ شب چله نیز استفاده كرد.
لازم به ذكر است آب داخل خربزه را نیز كه مزهی ترش و شیرین میدهد را جداگانه در ظرفی ریخته و تقسیم میكنند.
در كردستان، در هر محلهای اگر خانوادههایی وجود داشته باشند كه استطاعت مالی مناسبی برای برگزاری این مراسم نداشته باشند، از طرف دیگران برایش شام برده میشود.
همچنین چون در بازار «كالَك تورش» به تعداد كافی نیست و معمولاً گران است، اگر زن منزل، در همسایگی یا در فامیل بداند زن حاملهای وجود دارد، حتماً از آن خربزه ترش برایش خواهد برد. همچنین در این شب اگر همسایهها مایل باشند از غذایی كه تهیه كردهاند به همدیگر میدهند كه به آن «كاسه هاوسا» میگویند.
در گذشته قبل از خوردن یا بعد از صرف آن، بزرگان فامیل داستانها، متلها و افسانههای قدیمی تعریف میكردند.
امروزه در روستاها، حكایتگویی همچنان پابرجا مانده و پدربزرگها و مادربزرگها داستانهایی مانند «خاتون زمهریر» را برای نوههایشان در این شب طولانی و تاریك و سرد زمستانی تعریف میكنند. همچنین در گذشته خواندن شاهنامه، گلستان و بوستان و اسكندرنامه معمول بوده است.
از دیگر تمهیدات برای گذران این شب، انجام برخی بازیهای محلی است. مشهورترین این بازیها در كردستان «گوروابازی» یا جوراب بازی است. بازیی دسته جمعی كه شركت كنندگان به دو گروه تقسیم میشوند و دارای هیجان بسیار زیادی است. همهی مهمانها میتوانند در این بازی شركت نمایند و معمولاً انجام آن با ابراز هیجانات افراد همراه است و چند ساعتی از شب را به خود اختصاص میدهد.
سپس نوبت به خوردن تنقلات و خشكبار میرسد. انجیر خشك، برگ گلابی، برگ زردآلو، هستهی زردآلو كه همراه با سماق حرارت دیده، توت خشك، تخمه بو داده كدو، و همچنین گندم برشته كه با شیره گز مخلوط شده و به صورت گلولههای كوچكی درآمده از جملهی خشكبارهای شب چله است.
اما میوههای شب چله كه شامل هندوانه، سیب، گلابی، به، انار و «آنو» میشود از ضروریات شب چله است. در برخی از خانوادهها برای خوردن میوههای شب چله سفره میاندازند و در برخی دیگر به روال امروزی است. هندوانه از جمله میوههایی است كه حتماً باید سر سفره باشد و چون فصل آن سر رسیده معمولاً هندوانههای خوبی از آب درنمیآیند. خوردن هندوانه به نوعی وداع و خداحافظی با فصل گرماست و پیشوازی از زمستان محسوب میشود.
همچنین در اعتقادات محلی خوردن آن را در این شب باعث قوی شدن بدن در مقابل بیماریهای زمستان میدانند.
از رسمهای جالبی كه در این شب در كردستان رایج است میتوان به خوانچه بردن از طرف خانوادهی پسر برای نامزدش، نام برد.
در این خوانچهها باید تمامی موارد ذكر شده در بالا از شام گرفته تا خشكبار و میوه را برای خانوادهی عروس ببرند به صورتی كه آن شب، خانوادهی عروس جهت برگزاری شب چله هیچ اقدامی نكرده باشد. علاوه بر دلمه، در سنندج رسم است رشته پلو نیز در خوانچهها گذاشته شود. همچنین علاوه بر مواردی كه گفته شد، هدیهای گرانبها كه معمولاً پارچه یا قطعهای طلا میباشد نیز برای عروس خانم برده می شود.
رسم دیگری وجود دارد به نام «شهو زمسانی» كه در آن عروس اولین شب چله را در خانهی شوهر تجربه میكند؛ و آن به این معناست كه این بار خانوادهی عروس باید خوانچههایی را كه تمام نیازهای شب چله خانوادهی داماد را برطرف كند را به منزل دامادشان ببرند.
در سالهای گذشته در روستاهای كردستان، در شب چله، مراسم شال انداختن نیز اجرا میشد. در این رسم از روزنههای بالای بامها كه نقش هواكش و نورگیر را دارند، جوانان روستا شالهای لباسشان را پایین میفرستند تا صاحبخانه هدیهای به مناسب شب چله در آن بگذارد.
همچنان كه در قبل نیز اشاره شد، ویژگی اصلی شب چله، جمع شدن خانوادهها در كنار هم است، در این جمع شدنهاست كه بسیاری از كدورتها برطرف میشود و مخصوصاً امروزه كه خانوادهها كمتر همدیگر را ملاقات میكنند، فرصت مناسبی است برای تجدید دیدار.
...............................
گزارش: شیلان صلواتی