رشد چهار درصدی، به واسطه افزایش استخراج نفت است

استاد اقتصاد دانشگاه با اعلام این مسئله که این افزایش تولید به فروش نرسیده است، گفت: این افزایش استخراج را نمی توان تولید نامید، اگر هم به فروش رفته است سوالی که مطرح می‌شود این است که آیا درآمدهای آن، وارد کشور شده یا خیر؟ و اگر وارد نشده است، این مسئله را چگونه در ارزش تولید شده اقتصاد داخلی محاسبه کرده‌اند.

حسین راغفر، اقتصاددان و استاد دانشگاه، در بررسی رشد اقتصادی ۴درصدی اعلام شده به ایلنا می‌گوید: رشد نسبت به یک مبدا محاسبه می‌شود و اگر این رشد نسبت به سه ماهه اول امسال محاسبه می‌شد، به احتمال زیاد رقم ثابتی را به ما نشان داده و پایین‌تر از رقم فعلی اعلامی از سوی بانک مرکزی قرار می‌گرفت.

وی گفت: اما رقمی که اعلام شده نسبت به شش ماهه اول سال ۹۲ است. معمولا در شش ماهه پایانی همه دولت‌ها، ما با یک افت فعالیت مواجه هستیم و دولت‌ها در این مقطع زمانی انگیزه چندانی برای فعالیت ندارند و این مسئله یکی از آفات انتخابات در ایران است.

راغفر با اشاره به این مسئله که این رشد نسبت به مقطعی سنجیده شده که همه امور تعطیل بوده است، خاطرنشان کرد: ضمنا لازم به ذکر است که این مسئله نسبت به شش ماهه آخر دولت دهمی برآورد شده، که یک اقتصاد تاریخی را سپری کرده است و در همان دوران ما شاهد رشد اقتصادی منفی ۵.۸ درصد بوده‌ایم.

وی تصریح کرد: در چنین وضعیتی اگر رشد اقتصادی با آن زمان مقایسه شده باشد، رقم اعلام شده تعجب برانگیز نیست، اما اینکه آیا این رشد منجر به نتایج رشد شده است یا خیر، می توان پاسخ داد که محقق نشده است.

این اقتصاددان نهادگرا عنوان کرد: ما از رشد انتظار داریم که اشتغال را افزایش دهد، اما این رشد ۴درصدی بنابر اظهارات خود مسئولین، به صورت عمده در بخش‌های نفت و گاز صورت گرفته و این اتفاق در پی استخراج بیشتر نفت و گاز محقق شده است. گفتنی است که این رشد منجر به خلق شغل و افزایش رفاه عمومی نشده است.

این استاد اقتصاد دانشگاه با اعلام این مسئله که تا این افزایش تولید به فروش نرسیده است، تصریح کرد: این افزایش استخراج را نیز که نمی توان تولید نامید، اگر هم به فروش رفته است آیا درآمدهای آن وارد کشور شده یا خیر؟ و اگر وارد نشده است، این مسئله را چگونه در ارزش تولید شده اقتصاد داخلی محاسبه کرده‌اند.

راغفر گفت: به هر صورت آنچه که ما از رشد انتظار داریم این است که منجر به افزایش اشتغال، افزایش درآمد عمومی مردم، کاهش بیکاری و کاهش تورم شود. اگر عنوان می‌شود که نرخ تورم هم کاهش پیدا کرده، باید گفت که متاسفانه به دلیل افزایش نرخ اشتغال صورت نگرفته است، زیرا ما در چند وقت اخیر شاهد از بین رفتن تعداد زیادی شغل بوده‌ایم.

وی در ادامه افزود: گزارش مرکز آمار نشان می دهد که فقط در سال ۹۲ نزدیک به ۷۰۰ هزار شغل از بین رفته است و متاسفانه این فرآیند طبق اطلاعات ما کماکان نیز ادامه دارد.

این اقتصاددان مطرح کرد: بنابراین مسئله مهم این است که رشد اقتصادی باید در جایی نمود داشته باشد و زمانی رشد اقتصادی اهمیت پیدا می‌کند که اثر خود را در جامعه نمایان کند. اما در کل باید گفت که وضعیت اقتصادی کشور در وضعیت نامطلوبی قرار دارد، هرچند که باید به این مسئله اشاره کرد که مسئول این نابسامانی‌ها دولت سابق است.

راغفر با اشاره به این مسئله که از دولت یازدهم انتظار می‌رود که توقعات بی‌پشتوانه در جامعه ایجاد نکند، خاطرنشان کرد: گفتنی است که این دولت محدودیت‌های بسیار جدی و منابع بسیار محدود دارد و از جهات مختلف نیز متحمل فشارهای سنگین است، به همین دلیل دولت نباید انتظارات جامعه را بالا برده و وعده‌هایی را دهد که انجام آن امکان پذیر نیست.

این اقتصاددان گفت: بنابراین به عقیده ی بنده وقتی که گفته می شود نرخ تورم به ۱۷ درصد کاهش پیدا کرده است، مردم باید این مسئله را در زندگی خود احساس کنند و اگر مردم نمی توانند آن را درک کنند، مطرح کردن آن کار صحیحی نیست.

استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا در پایان تصریح کرد: از این جهت معتقدم که مسئله کاهش تورم بیشتر از هر چیزی، ناشی از رکود موجود در اقتصاد ما است. متاسفانه این رکود هرلحظه در حال عمیق‌تر شدن است که همین مسئله موجب شده تا تقاضا در بازار داخلی کاهش پیدا کرده و به دنبال آن نرخ تورم نیز پایین بیاید.