گفتگو با اسدالله امرایی درباره نوبل ادبیات؛
تحلیل ویژگیهای برنده امسال و بازتاب انتخابهای آکادمی سوئد

جایزه نوبل در هر دوره به نویسندهای اهدا میشود که بازتابی از فرهنگ و شرایط اجتماعی دوران خود را در آثارش منتقل کند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، یک مترجم و نویسنده معتقد است که جایزه نوبل ادبی بیش از هر چیز بازتابدهنده ذهنیت فرهنگی و اجتماعی دوران خود بوده و این جایزه صرفاً پاداشی برای یک اثر برجسته نیست، بلکه نوعی بیانیه فرهنگی است که ارزشها و دغدغههای زمانه را بازتاب میدهد.
اسدالله امرایی، نویسنده، مترجم و منتقد ادبی، در گفتوگو با خبرنگار ایلنا درباره برنده جایزه نوبل ادبیات امسال اظهار کرد: واقعیت این است که همه آثار برنده امسال را نخواندهام، اما به نظرم او وجه مشترکی با بسیاری از برندگان پیشین دارد. معمولاً نویسندگانی که موفق به دریافت نوبل میشوند، پیشتر نیز در فهرست برندگان یا نامزدهای جوایز معتبر ادبی مانند بوکر و جایزه صلح نمایشگاه کتاب فرانکفورت حضور داشتهاند و آثارشان در سطح جهانی مطرح بوده است. این روند نشان میدهد که نوبل اغلب به نویسندگانی تعلق میگیرد که پیش از آن، در فضای ادبی جهانی تثبیت شدهاند و کارنامهای شناختهشده دارند.
او افزود: نویسنده برنده امسال نیز چهرهای شناختهشده در ادبیات معاصر است. آثارش به زبانهای مختلف ترجمه شده و این گستره ترجمه سبب شده در فضای جهانی ادبیات جایگاه ویژهای پیدا کند. به نظر میرسد این شناخت گسترده و تأثیر آثارش بر نسل جدید نویسندگان، از عوامل مؤثر در انتخاب او از سوی آکادمی نوبل بوده است. نوبل، بر خلاف بسیاری از جوایز ملی یا منطقهای، تنها بر پایه یک اثر واحد تصمیمگیری نمیکند بلکه مجموع کارنامه نویسنده را در نظر میگیرد و نگاهش به تأثیر کلی او بر جریان ادبیات معاصر است.
روال پیچیده انتخاب برنده نوبل ادبیات
امرایی با اشاره به سازوکار پیچیده انتخاب برنده نوبل ادبیات توضیح داد: بر اساس روند سالهای گذشته، موضوعاتی چون بحران انسان مدرن، فروپاشی ارزشها، و بازتاب اضطرابهای آخرالزمانی در آثار این نویسنده دیده میشود؛ دغدغههایی که بازتابی از ذهن جمعی بشر در قرن بیستویکم است. ادبیات امروز، برخلاف دهههای پیش، کمتر به روایتهای رمانتیک یا تاریخی میپردازد و بیشتر درگیر پرسشهای فلسفی، زیستی و آیندهمحور است. از این منظر، انتخاب امسال را باید انتخابی در مسیر فهم دنیای معاصر دانست.
او گفت: البته خودم انتظار داشتم نوبل امسال به نویسندگان دیگری مانند برخی چهرههای برجسته آمریکای لاتین برسد. در میان گزینههای احتمالی، نام نویسندگانی از مکزیک نیز مطرح بود که از نظر کارنامه و تنوع ژانر، شایستگی دریافت جایزه را داشتند. اما در نهایت آکادمی نوبل تصمیمی متفاوت گرفت و انتخابش نشان داد که همچنان معیارهای خاص خود را دنبال میکند. به نظر میرسد کمیته نوبل در سالهای اخیر بهدنبال ایجاد توازن میان نویسندگان شرق و غرب است و سعی دارد نگاه جهانیتری به ادبیات نشان دهد.
اسامی نامزدها هرگز اعلام نمیشود
او در ادامه به روند اعلام برنده اشاره کرد و گفت: آکادمی نوبل هیچگاه فهرست رسمی نامزدها را منتشر نمیکند. تمام مراحل انتخاب تا لحظه اعلام نهایی کاملاً محرمانه است و تنها اعضای کمیته از نتیجه آگاهند. رسانهها و منتقدان معمولاً بر اساس حدس و گمان نامهایی را مطرح میکنند و همین فضای گمانهزنی موجب میشود نوبل هر سال با هیجان و حاشیههای خاصی همراه باشد. من خودم لحظه اعلام را بهصورت زنده تماشا کردم. مطابق سنت هر سال، دومین پنجشنبه ماه اکتبر زمان اعلام برنده است و تا چند ثانیه پیش از باز شدن درهای سالن، هیچکس از نام برنده اطلاع ندارد. این محرمانگی به بخشی از جذابیت نوبل تبدیل شده است.
در سالهای گذشته انتقادهای گوناگونی به انتخابهای آکادمی وارد شده است؛ از جمله اعطای جایزه به باب دیلن، که در اصل ترانهسراست نه رماننویس، یا اهدای جایزه به نویسندگانی که بعدها درگیر رسواییهای اخلاقی یا سیاسی شدند. برخی نیز معتقدند آکادمی در سالهای اخیر بیشتر به نویسندگانی توجه کرده که در آثارشان به مسائلی مانند فمینیسم، همجنسگرایی، تبعیض نژادی یا دغدغههای اجتماعی خاص پرداختهاند.
امرایی درباره انتقادهای چند سال اخیر نسبت به آکادمی نوبل توضیح داد: در مقالهای در مقدمه کتابی از گابریل گارسیا مارکز که ترجمه کردهام، اشاره کردم که بسیاری از نویسندگان بزرگ جهان بدون دریافت نوبل از دنیا رفتند، در حالی که نویسندگانی با آثار محدودتر موفق به دریافت آن شدند. نمونه آن نامهایی است که در ادبیات قرن بیستم تأثیرگذار بودند، اما هرگز جایزه نوبل نگرفتند.
به نظر امرایی، این مسئله نشان میدهد که نوبل بیش از آنکه معیار مطلق ارزشگذاری ادبی باشد، بازتاب نگاه فرهنگی یک دوره خاص است.
این مترجم گفت: معیارهای انتخاب نوبل در دورههای مختلف تغییر کرده است. زمانی پرداختن به موضوعاتی چون اعتیاد، جنسیت، یا نقد ساختارهای سیاسی و اجتماعی در ادبیات تابو بود، اما در دهههای اخیر همین مضامین به بخشی از جریان اصلی ادبیات جهان تبدیل شده است. بنابراین نمیتوان گفت که تصمیمات آکادمی همیشه بر اساس سیاست یا ملاحظات ایدئولوژیک بوده؛ بلکه بیشتر بازتابی از تغییرات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در سطح جهانی است. نوبل در واقع نشاندهنده نگاه جهان به ادبیات در هر دوره است، نه معیار قطعی کیفیت هنری.
او تأکید کرد: در تاریخ این جایزه مواردی وجود دارد که برنده از پذیرش جایزه خودداری کرده است. برای مثال، برخی نویسندگان تحت فشار سیاسی یا شخصی، جایزه را نپذیرفتند، اما نامشان همچنان در فهرست رسمی برندگان باقی ماند. برخی دیگر نیز واکنشهایی تند نشان دادهاند. مثلاً جرج برنارد شاو زمانی که جایزه را دریافت کرد، آن را نوعی تناقض میان هنر و ثروت دانست و گفت این افتخار برای او بار سنگینی است. این واکنشها نشان میدهد که نوبل ادبیات همیشه هم با رضایت کامل نویسندگان همراه نبوده و در مواردی حتی به چالشی اخلاقی یا فلسفی برای آنان تبدیل شده است.
نوبل یک موضعگیری فرهنگی است
امرایی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به جایگاه نوبل در فضای فرهنگی معاصر گفت: امروز نوبل ادبیات تنها یک جایزه نیست، بلکه نوعی موضعگیری فرهنگی محسوب میشود. انتخاب هر نویسنده در این جایزه، بازتابدهنده نوع نگاه غرب به جهان و اولویتهای فکری عصر حاضر است. از همین روست که گاهی انتخابهای نوبل بحثبرانگیز میشود، زیرا نگاه آن نهفقط ادبی، بلکه سیاسی، اجتماعی و تمدنی است.
او بیان کرد: در مجموع، انتخاب امسال را انتخابی قابل دفاع و هماهنگ با جریانهای ادبی جهان میدانم. هرچند انتظارات و سلیقهها متفاوت است، اما نوبل ادبیات همواره آیینهای از تحولات فکری و فرهنگی عصر خود بوده و به همین دلیل، هر سال بحثبرانگیز و پرحاشیه باقی میماند. به باور من، همین پویایی و جنجالبرانگیزی است که باعث میشود نوبل ادبیات هنوز هم مهمترین و تأثیرگذارترین جایزه فرهنگی جهان باقی بماند.