در گفتگو با ایلنا مطرح شد؛
در خانه هنر ایرانیان، علاوه بر هنرمندان؛ هنرجویان هم تحت پوشش بیمه قرار میگیرند/ المپیاد هنرمندان را برای اولینبار در کشور برگزار میکنیم

نسل «z» عجوبه و خلاق است
هنرمندان رشتههای مختلف همواره به لحاظ صنفی، معیشتی و پوششهای بیمهای دچار مشکلات و کمبودهای عدیده بودهاند. اینکه بخشهای غیردولتی و خصوصی چقدر به حل این معضلات کمک کردهاند، سوالی است که قائم مقام خانه هنر ایرانیان به آن پاسخ داده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، طی این سالها نهادهای بسیاری برای سر و سامان دادن به وضعیت معیشتی و صنفی هنرمندان تشکیل شدهاند و ادامه حیات دادهاند. اما اینکه تا چه حد در حمایت از هنرها و هنرمندان موفق بودهاند، سوالی است که پاسخ دادن به آن در یک یا چند جمله نمیگنجد. وزارت ارشاد، حوزه هنری، شهرداری، صندوق اعتباری هنر؛ همچنین زیرمجموعههای وزارت ارشاد اعم از دفتر موسیقی، اداره کل هنرهای نمایشی، دفتر کل هنرهای تجسمی به همین مقصود تشکیل شدهاند؛ با همه اینها آیا تعداد کثیر هنرمندان به لحاظ مالی، معنوی و صنفی اوضاع بهتری پیدا کردهاند؟ باید از خودشان پرسید.
اما موضوع دیگری که همواره اهمیت دارد، وضعیت بیمه هنرمندان است. به دلایل مختلف همواره نارضایتیهایی در این بخش از سوی هنرمندان رشتههای مختلف وجود دارد. به نظر میرسد این کثرت و گستره و اهمیت، همیاری بخشهای خصوصی و نیمهخصوصی را نیز میطلبد. البته نهادهایی چون حوزه هنری و دفتر کل هنرهای تجسمی، پیشتر همکاری با موسسات خصوصی یا نیمه خصوصی را در جهت خدمات دهی بهتر به هنرمندان را آغاز کردهاند، اما به نظر میرسد کافی نبوده است.
در کنار همه نهادهای دولتی و خصوصی، خانه هنر ایرانیان تلاش دارد در نحوه حمایت از هنرمندان شیوه جدیتری برگزیند.در توضیحات مربوطه آمده است: خانه هنر ایرانیان به عنوان یک سازمان جهانی و با هدف ایجاد ارزش برای هنرمندان کشور با استفاده از مدیریت مبتنی بر احترام به انسانها در سال ۱۳۹۹ در ایران تاسیس شده است. برخلاف تصور بسیاری از هنرمندان از وجود خانه هنر ایرانیان و جزییات آن اطلاعی ندارند.
محمدرضا علیزاده (قائم مقام خانه هنر ایرانیان) درباره جزییات مطروحه با ایلنا گفتگو کرد.
به عنوان یک مسئول تازه منتصب شده کمی از پیشینه فرهنگیتان بگویید.
راستش خیلی تمایل ندارم از خودم بگویم و به نظرم آدمها نباید از خودشان بگویند. بهتر میدانم بگویم طی سالهای فعالیتم در عرصههای مدیریتی، همیشه دغدغه هنر داشتهام. همیشه به این موضوع اذعان داشتهام که نباید نگاهمان به هنرمندان کشور ابزاری باشد. هنرمند این قدرت را دارد که مثلا یک فرد را تا آخرین مرتبه و مسئولیت همراهی نمانید و حتی او را تا جایگاه ریاست جمهوری بالا ببرد. من با یک پیشینه بیست و هفت؛ هشتساله فرهنگی هنری حال در جایگاه فعلی قرار دارم. با اینکه مدیر مسئول سه پایگاه خبری هستم و با توجه به اینکه این بسترها دولتی هستند، کلا در زمینه فرهنگ و هنر فعالیت میکنم. تا به امروز در چندین جشنواره، مثل همنوایی عشق و امید دبیر اجرایی بودهام.
به سراغ انتصاب جدیدتان برویم و کمی درباره دیدگاهها و منظر رسانهای و فرهنگیتان صحبت کنیم.
دغدغه اصلی من که باعث شد در خانه هنر ایرانیان مسئولیت بگیرم، پوشش گسترده هنرمندان است.
پوشش به چه معنا؟
بگذارید موسسه هنرمندان پیشکسوت را مثال بزنم که زیر نظر وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت میکند. این موسسه افرادی را با سن بالای شصت و چند سال را پوشش میدهد. سوال این است که هنرمندان زیر سن شصت و چند سال کجا هستند. البته انجمنهای مختلفی داریم که در این زمینه فعالیت میکنند و حق عضویتهای سالانه دریافت میکنند. این بخشها بر اساس چهارچوبهایشان، فرایندهایی دارند. میتوانم در این زمینه مثالهایی را حوزه سینما، تجسمی، موسیقی، تئاتر و جشنوارههایی که با این محوریتها برگزار میشوند، مطرح کنم. همه این عرصهها قوانین و عضویتهای خودشان را دارند، اما آن حمایتها و پوششهایی که باید، وجود ندارد. خودتان را به عنوان یکی از اهالی رسانه و به عنوان یک خبرنگار مثال میزنم. سوالم از شما این است که اگر شما به صورت شخصی، به عنوان یک خبرنگار مستقل کار کنید و مستعد این کار هم باشید، کسی شما را میبینید؟ پاسخ منفی است. حتی اگر هم خوب کار کنید شما را نخواهند دید. اصلا شما را نمیبینند. به هرحال لازم است که هر فرد فعال در این زمینهها و در عرصه هنر، تحت لوای جایی باشید. بنا به همه اینها ما آمدیم و گفتیم که این حمایت باید مقولهای عملی باشد. مثال دیگری میزنم و شاید ظاهرا به موضوع ربطی نداشته باشد. چند روز پیش برای بازدید به یک نمایشگاه رفته بودم که یک دختر خانم هجدهساله نظرم را جلب کرد. او از استان هرمزگان بعد از طی مسافتی طولانی به تهران آمده بود تا در یک نمایشگاه شرکت کند. به او گفتم دخترم چرا این همه هزینه کردهای و از هرمزگان به تهران آمدهای؟ آن هم برای شرکت در یک نمایشگاه, انتهای کوچهای در محله نیاوران. او پاسخ داد: من از جنوبیترین نقطه ایران به تهران آمدهام به این دلیل که هیچکس آنجا نیست تا ما و آثارمان را ببیند. از او پرسیدم آیا بیمه هستی؟ و او نمیدانست چه پاسخی به سوالم بدهد…
مواجهه شما با چنین شخصی اتفاقی جدید نیست اگر در جریان فعالیت شهرستانیها باشید. کافی است وقت بگذارید و به چند گالری در تهران سر بزنید؛ تا با تعداد کثیری از هنرمندان مواجه شوید.
بله همینطور است. شما حساب کنید ما الان صندوق اعتباری هنرمندان کشور را داریم. بدون تعارف بیایم و عملکرد صندوق اعتباری هنر را بررسی کنیم. به جز اسام اسهای خبری و هرازگاه چه اتفاق دیگری توسط این نهاد رقم میخورد؟ و اینکه طی چند سال گذشته نیز مبالغی را به حساب اعضا واریز کردهاند؛ فقط همین. در حال حاضر اهالی هنر و رسانه دغدغه این را دارند که مشغول به کار باشند تا ارزاق کنند و آرزو دارند بیمه داشته باشند. اگر فردی عضو هیچ نهاد و دستگاه و صنفی نباشد، آیا بیمه میشود و حقوق دریافت میکند؟ مسلما خیر. اگر عضو جایی نباشید امتیازی دریافت میکنید؟ قطعا خیر. شخصا دغدغهام این است که یک جوان یا نوجوان از نسل زد، آلفا، بتا یا هرچه، دیده شود. به نظرم نسلهای جدید مملو از استعدادها و عجوبههایی است که نادیده گرفته شدهاند. شما بگویید چه کسی قرار است این استعدادها را ببیند؟ هرکدام از این بچهها، هرجایی که بروند اولین سوالی که از آنها پرسیده میشود، این است که شما چند سال دارید؟ اگر طرف مثلا بگوید هفده سال دارم بیاینکه به کم و کیف کار و اثرش توجه شود، به او میگویند تشریف ببرید. اگر کسی بیاید و به من با بیست و هشت سال سابقه کار فرهنگی رجوع کند؛ چنین پاسخی به او خواهم داد. گاه نیز میشنویم که به فرد کم و سن و سال میگویند باید به فلان سن قانونی برسی یا مثلا متاهل باشی. در چنین فضایی آن دختر هجدهساله من یا دختر پانزدهساله شما چه سرنوشتی خواهد داشت؟ آیا این دسته از افراد هنرمند محسوب نمیشوند و نباید جزو آمار باشند؟
میخواهید بگویید خانه هنر ایرانیان روی این روند کار میکنند؟ چرا درباره آن کمتر شنیدهایم؟
خانه هنر ایرانیان سابقهای دهساله دارد. به نظرم یا نباید حرف زد یا اگر حرف بزنیم باید عمل کنیم. من شما را به عبارت آتش به اختیار ارجاع میدهم که مقام معظم رهبری روی آن تاکید داشتهاند. ما این اصل را مبنا قرار دادهایم. زمانی که رهبری از عبارت آتش به اختیار در صحبتهایش استفاده کردند، خیلیها تصورشان این بود که باید به خیابانها بریزند و مردم را بزنند! منظور از آتش به اختیار، این نیست.
پس آتش به اختیار به چه معناست.
به این معناست که اگر جایی کمبودی هست، برویم و کمک کنیم. این اصل، وجوه مهمی دارد. به این معنا که اگر قضیهای وجود دارد، ما در جهت مثبت، مکمل آن باشیم. ما در خانه هنر ایرانیان با نزدیک حداقل بیست هزار عضو، روی همین اصل تاکید داریم و در جهت عمل به آن میکوشیم. این اعضا همگی از سراسر ایران و شهرهای مختلف کشور، شناسایی شدهاند. تعداد افرادی شبیه آن دختر هرمزگانی بسیار زیاد است.
البته در این زمینه طی این سالها بانکهای اطلاعاتی تشکیل شده اما به دلیل کثرت هنرمندان و افزایش روز افزون آنها، هرگز کامل نبودهاند.
بله. به عنوان مثال صندوق اعتباری هنر بانک اطلاعاتی دارد اما آنها آیتمها و شاخصهای خودش را دارد.
بانک اطلاعاتی شما بر اساس چه تعاریفی ی عمل کمیکند؟
ما میگوییم اگر هنرمند هستید و اگر میتوانید قلم را بردارید و درست و حسابی بنویسید میتوانید عضو شوید؛ به این معنا که ما هنرجویان را هم میبینیم و آنها را حمایت میکنیم. شما بگویید کدام مدیر یا مسئول یا نهاد چنین نگاهی دارد؟! مثلا دختر یا پسری هنرجوی بازیگری هستند. والدین مبلغی را برای این اتفاق هزینه میکنند، آنهم در شرایط دشوار اقتصادی امروز. این هنرجویان و هنرآموزان در صورت استمرار در آموزش و فعالیت، در دسته افراد مستعد کشور قرار میگیرند.
خودتان میدانید که ما مدیران منبری بسیار داریم که صرفا آن طرف حرف میزنند و این سوی ماجرا فقط باید شنونده باشند. اتفاقا رییسجمهور چه چپ، چه راست یا سمت هر جناحی که باشند، جملهای گفتهاند، که درست است. ایشان در بخشی از صحبتهایشان گفته بودند که فردی که کار میکند، نمیتواند پشت میز کار کند و باید برخیزد و وارد میدان شود. الان خانه ایرانیان یک سری امتیازات را دارد.
آن امتیازات چه مواردی هستند؟
خانه هنر ایرانیان به سیصد و شصت مرکز وصل است. باشگاه فیلم دارد. از زمانی که خودم به مجموعه اضافه شدهام، آمدهام و برای انجام کارهایی تلاش کردهام. برخی از این تمهیدات زمانی مورد توجه قرار گرفت که همان دختر خانوم هرمزگانی را در نمایشگاه دیدم. به مواردی خواهیم پرداخت که برای هنرمندان دغدغه است. یکی از مهمترین این موارد برگزاری نمایشگاه است. به هرحال عصر، عصر دیجیتال است و به همین دلیل گفتم اولین نمایشگاه مجازی در حوزه تجسمی را راهاندازی کنیم. این بخش در حال راهاندازی است تا به بخشهای دیگر ما اضافه شود. هدفمان این است که هنرمندان جوان و آنهایی که در پایتخت نیستند، در خانه بنشینند اما فعالیتهای جدی داشته باشند.
روال انتخاب هنرمندان چیست؟
روال اینگونه است که هنرمندان متقاضی کارهایشان را ارائه میدهند و پس از سه، چهار روز مشخص میشود که حضورش در نمایشگاه انفرادی باشد یا گروهی. آنچه این اتفاق را میسر میشود بارکدی است که طراحی خواهد شد. دسته دیگری از هنرمندان که واقعا همواره با چالش مواجهند، هنرمندان عرصه موسیقی هستند. تلاشمان این است با حمایت این دسته از هنرمندان به آنها هویت دهیم. به طور مثال گام اولی که در این زمینه برداشتیم پرداختن به موسیقی خیابانی است. فردی گیتاری دست گرفته و در خیابان مینوازد و اگر خوب بنوازد که مردم از او استقبال خواهند کرد. این شخص معمولا فاقد هویت است. متاسفانه چالش بزرگی که در کشور ما وجود دارد معیشت است و خب نوازنده خیابانی از همین طریق ارتزاق میکند، لذا اگر هنرمندی خوب بنوازد مردم از او استقبال بیشتری میکنند. هنرمند مجبور است کنار خیابان بایستد و هنرش را در معرض فروش قرار دهد. این موارد همه چالش هستند و باید نسبت به آنها دغدغه داشت. اگر او کارت شناساییاش داشته باشد، ماجرا متفاوت خواهد شد. اگر این گروه شناسایی شوند، اعتبار بیشتر در جامعه خواهند یافت.
فردی که در خانه هنر ایرانیان عضو میشود قرار است به لحاظ بیمه و حمایتهای صنفی، چه امتیازات و حمایتهای دیگری دریافت خواهد کرد؟
با توجه به هرآنچه گفتم ما آمدیم و روی مباحث سمینارهای آموزشی و پژوهشی تمرکز کردهایم. اگر سایت را دیده باشید در هفت هنرهای اصلی بالغ بر سی زیر شاخه داریم. یعنی مثلا اگر تئاتر را در نظر بگیریم همه عوامل برای عضو شدن و دریافت حمایت لحاظ شدهاند. به طور مثال برای دستیار کارگردان، دستیار تولید، منشی صحنه، گریمور و دیگر عوامل بخشهای در نظر گرفته شده است. در دیگر هنرها هم این روال وجود دارد. ما همه این هنرها را به لحاظ آموزشی و مباحث اینچنینی ارزیابی کردهایم. البته این بخشهایی که گفتم، از قبل وجود داشته است. ما برای اولینبار میخواهیم اولین جشن هفت هنر پایتخت یا کشو را برگزار کنیم. خودتان میدانید تنها بستری که هنرمندان ناشناخته یکدیگر را میبییند، محفلهایی میبییند که ایجاد میشود. همه هنرمندان و عواملی که در این رویداد حضور مییابند اصطلاحا باید اورجینال باشند. اگر مثلا یک کنسرت داشته باشیم، شاعر آثار اهل یک شهرستان خواهد بود و آهنگساز و نوازندهها هم از شهر و شهرهای دیگر خواهند بود. همه عوامل یک اثر مانند یک اجرای موسیقایی یا تئاتر و هر چیز دیگر ناشناخته هستند. همیشه یادمان باشد که هنرمندان ناشناخته در پایتخت، به نامهای شهر خودشان هستند و گمنامهای کشور به حساب میآیند.
بیمه هنرمندان به چه شکل خواهد بود؟
ما به بحث بیمه تکمیلی و بیمه تامین اجتماعی میپردازیم. خودتان میدانید که سهم بیمه بیمار از بیمه تامین اجتماعی زیاد است و مبلغ کمی از مخارج توسط بیمه پرداخت میشود. حال طی صحبتهایی که داشتهایم قرار شده این سهم پنجاهپنجاه باشد و تلاش داریم این امتیاز را به هنرمندان گمنام بدهیم.
این روال آغاز شده؟ اگر که نه، چه زمانی کلید خواهد خورد؟
ما میخواهیم این پوشش را از آبانماه در شهرستانها اجرا کنیم و در ادامه نیز استانها و در نهایت به کل کشور خواهیم پرداخت. ما همه متقاضیان و هنرمندان گمنام را در خانه هنر ایرانیان عضو میکنیم. اگر سایتمان را دیده باشید در خواهید یافت که ما یک سری گواهینامهها و دیپلمها را به اعضا میدهد. ما این کار را انجام میدهیم که عضو مربوطه اگر روزی جای دیگری رفت مورد غربال قرار نگیرد. آن گواهینامه در واقع اعتبار و مدرکی است که باعث خواهد شد کارنامه هنرمند دوباره از اول مورد بررسی و ارزیابی قرار نگیرد و اصطلاحا دوبارهکاری نشود. اگر هنرمندی بخواهد به خارج از کشور برود یا در رویدادی خارجی حضور یابید این مدرک باید اعتبار داشته باشد. اگر چنین مدرکی وجود داشته باشد هنرمندان را میپذیرند چون توصیهنامهای وجود دارد. اما اگر مثلا به برگزارکنندگان فلان رویداد خارجی بگویید من در ایران برای فلان نهاد نمایشگاهی برگزار کردهام. آیا همین کافی است؟ مطمئنا نه. غربالهایی وجود دارد. کار ما باید این باشد که بستر را برای هنرمندان فراهم کنیم. مشکل فعلیعدم ماهیت هنرمندان است. کدام نوازنده را میشناسید که ماهیت داشته باشد و بگوید من نوازندهام.
این مسیر اگر هموار شود به کشف استعدادها خواهد انجامید.
همینطور است. آیا حتما باید برنامهای مثل «عصر جدید» ساخته شود. در برنامههایی که توسط صدا و سیما تولید میشود مشارکت مردمی میگذارند. به طور مثال برنامهای ساخته میشود به اسم «خندوانه» الان که رامبد جوان این برنامه را ندارد، این بچههای مستعد چگونه باید کشف شوند؟
و اتفاقات دیگر کدامها هستند؟
تصمیم بر این است که پس از چهل و چند سال، یعنی از سالهای پس از انقلاب تاکنون، اولین المپیاد هنری کشور را برگزار کنیم. اصلا چنین رویدادی تاکنون درکشور برگزار نشده است. هدف اصلی ما از برگزاری این المپیاد، کشورمان است. طی این روال که مدیریت آن در اتاق فکر انجام شده، دال بر این است که در دو رسته به صورت مجازی برگزار شود. متقاضیان با هم رقابت خواهند کرد و در ادامه میآیند و آن اتفاق را به صورت عملی رقم خواهند زد.
درباره این موضوع توضیح دهید که وزات ارشاد، صندوق اعتباری هنر و دیگر نهادهای دولتی چقدر شما و عملکردتان حمایت میکنند؟
قطعا به کمک و حمایت دستگاههای فرهنگی مثل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت میراث فرهنگی و دیگر دستگاههای مرتبط نیاز داریم.
صندوق اعتباری هنر تصور نمیکند که خانه هنر ایرانیان دارد با آنها موازیکاری میکند؟
خیر موازیکاری وجود ندارد. مثالی میزنم. شما تصور کنید ماه محرم است و مردم کوچه به کوچه هیئت درست میکنند. آیا موازی کاری یا خلافی صورت گرفته است؟ مسلما خیر. در نهایت آنها یک کار انجام میدهند. آنها دارند عزاداری میکنند. میخواهم بگویم اصلا هیچگونه موازیکاری وجود ندارد. ما دغدغهمان این است که کمک فرهنگی کنیم و چنین ماهیتی داشته باشیم. ما خودمان را مکمل میدانیم. فردی که در صندوق اعتباری عضو میشود خدماتی را دریافت میکند که ما آنها را نداریم.
برای هنرمندان و اهالی هنر و رسانه آنچه اهمیت دارد ثبات صنفی و پوشش و خدمات بیمهای است.
بله ما در این زمینه نیز وارد عمل شدهایم. به طور مثال با دندانپزشکان صحبت کردهایم. اگر شما با داشتن بیمه به دندانپزشکی بروید از سوی بیمه خدماتی محدود دریافت خواهید کرد. مثلا به اندازه دوازده میلیون تومان یا بیست، سی میلیون تومان به شما خدمات میدهند. ما برای حل این معضل تلاشهایی کردهایم. ما با بانک صحبت کردهایم تا به این واسطه برای هر نفر صد میلیون تومان حمایت بیمهای برای دندان پزشکی در نظر گرفته شود. جز این موضوع با مسئولان وزارت بهداشت هم صحبتهایی صورت گرفته تا یک مرکز به صورت مستقل ارائه خدمات پزشکی به هنرمندان را تقبل کند. نمیدانم الان باید بگویم یا نه؛ اما به دنبال یک بیمه تخصصی برای هنرمندان هستیم.
اما اینکه میگویید میخواهید هنرمندان ناشناخته سراسر کشور را کشف کنید؛ کار راحتی نیست.
ما به صورت میدانی، در شهرستانها و استانها هنرمندان ناشناخته را پیدا خواهیم کرد. به هرحال انجمنها و اصناف و مراکز متعددی داریم که برای ارائه خدمات فرهنگی و حمایت از هنرمندان تلاش میکنند. همه را عزیز میدانیم. در اوائل صحبتهایم به تاسیس موسسه هنرمندان پیشکشسوت اشاره کردم با یک سری شاخصهها با یک طیف سنی مشخص. ما میخواهیم در خارج از این دایره به ارائه خدمات و حمایتها بپردازیم و واقعا قدمهای اول را برداشتهایم.
ما هیچگونه بودجه دولتی نداریم. ما قبل از برگزاری دورههای آموزشی به سراغ مراکز میرویم و آفرها را دریافت میکنیم و تخفیفهای لازم را میگیریم. زمانی که تخفیفها را دریافت کردیم از آنجا که بسیار قابل توجه است، خود اعضا وارد عمل میشوند هزینههایشان را پرداخت میکنند. یا برای برگزاری یک رویداد، اگر بستر مرتبط پیدا شود، مثلا به سراغ شهرداری میرویم. مشارکتهای دغدغدهمندانه را پذیرا هستیم.
و سخن آخر؟
آغوش ما به روی همه هنرمندان سراسر کشور باز است.