آسیبشناسی قتلهای خانوادگی در تهران با تأکید بر عوامل اقتصادی، اجتماعی، روانی و رسانهای
قتل خانوادگی، یکی از شدیدترین اشکال خشونت خانگی است که در سالهای اخیر، در کلانشهر تهران نگرانیهایی را در خصوص امنیت خانوادهها بهمراه داشته است. هدف این پژوهش، بررسی و آسیبشناسی علل وقوع قتلهای خانوادگی با رویکرد میانرشتهای است. یافتهها نشان میدهد فشارهای اقتصادی و نابرابری اجتماعی، ضعف مهارتهای ارتباطی و کنترل هیجان، اختلالهای روانی، سوءمصرف مواد، تغییر ارزشها و فرسایش پیوندهای اجتماعی، و نقش رسانه و بازنمایی خشونت از مهمترین عوامل زمینهساز این جرائماند. در پایان، راهکارهایی برای پیشگیری در سطوح فردی، نهادی و کلان ارائه میشود.
قتل خانوادگی، یکی از شدیدترین اشکال خشونت خانگی است که در سالهای اخیر، در کلانشهر تهران نگرانیهایی را در خصوص امنیت خانوادهها بهمراه داشته است. هدف این پژوهش، بررسی و آسیبشناسی علل وقوع قتلهای خانوادگی با رویکرد میانرشتهای است. یافتهها نشان میدهد فشارهای اقتصادی و نابرابری اجتماعی، ضعف مهارتهای ارتباطی و کنترل هیجان، اختلالهای روانی، سوءمصرف مواد، تغییر ارزشها و فرسایش پیوندهای اجتماعی، و نقش رسانه و بازنمایی خشونت از مهمترین عوامل زمینهساز این جرائماند. در پایان، راهکارهایی برای پیشگیری در سطوح فردی، نهادی و کلان ارائه میشود.
واژگان کلیدی: قتل خانوادگی، آسیبشناسی اجتماعی، خشونت خانگی، مهارتهای ارتباطی، رسانه، تهران
۱. مقدمه
در دهههای اخیر، تهران به عنوان یک کلانشهر با تحولات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی گسترده مواجه بوده است. افزایش فشارهای اقتصادی، نابرابری اجتماعی، سبک زندگی پرشتاب شهری و کاهش تابآوری روانی خانوادهها، موجب بروز تنشهای خانوادگی و افزایش خشونت شده است (احمدی، رضایی، & نادری، ۱۴۰۱). قتل خانوادگی شدیدترین نمود خشونت خانگی است و بازتاب ناکامیهای فردی و ضعف ساختارهای روانی و اجتماعی در مدیریت تعارضهاست (رفیعپور، ۱۳۸۲).
تحلیل آسیبشناسانه این پدیده، نیازمند بررسی چندین عامل مرتبط با روانشناسی، جامعهشناسی، اقتصاد و رسانه است.
⸻
۲. مبانی نظری و پیشینه پژوهش
۲–۱. نظریه فشار اجتماعی
مطابق نظریه مِرتون (Merton, ۱۹۵۷)، ناکامی در دستیابی به اهداف فرهنگی در بستر نابرابری ساختاری، فشار روانی ایجاد میکند و احتمال بروز رفتارهای انحرافی، از جمله خشونت خانگی، را افزایش میدهد. افرادی که به دلیل محدودیتهای اقتصادی و اجتماعی به اهداف فرهنگی دست نمییابند، ممکن است برای ارضای نیازهای خود از مسیرهای خشونتآمیز استفاده کنند.
۲–۲. رویکرد کارکردگرایانه
پارسونز (Parsons, ۱۹۵۱) بر نقش خانواده به عنوان واحد حمایتی و تنظیمکننده اجتماعی تأکید میکند. هرگونه اختلال در کارکردهای حمایتی و عاطفی خانواده، تعادل روانی اعضا را مختل میکند و زمینه درگیریهای خشونتآمیز را فراهم میآورد.
۲–۳. نظریه یادگیری اجتماعی
بندورا (Bandura, ۱۹۷۷) معتقد است خشونت در خانوادهها اغلب آموختنی است. کودکانی که در محیطهای پرخشونت پرورش مییابند، بیشتر احتمال دارد در بزرگسالی رفتارهای مشابه از خود نشان دهند. رسانهها نیز میتوانند این یادگیری را تقویت کنند.
۲–۴. پیشینه پژوهشهای داخلی
مطالعات ایرانی (احمدی، رضایی، & نادری، ۱۴۰۱؛ نوری، ۱۳۹۸؛ قاسمی، ۱۳۹۹) نشان میدهد که فشار اقتصادی، ضعف مهارتهای ارتباطی، اختلالهای روانی و مصرف مواد، از عوامل اصلی خشونت خانوادگی در تهران هستند.
⸻
۳. تحلیل آسیبشناسانه قتلهای خانوادگی در تهران
۳–۱. فشارهای اقتصادی و نابرابری اجتماعی
فشارهای اقتصادی و نابرابری اجتماعی، زمینهساز بسیاری از قتلهای خانوادگی هستند. این عوامل از طریق مکانیزمهای زیر عمل میکنند:
۱. استرس مزمن ناشی از مشکلات معیشتی: بیکاری، تورم، کاهش قدرت خرید و ناامنی شغلی، سطح کنترل تکانه و توانایی مدیریت هیجان را کاهش داده و احتمال واکنشهای پرخطر و انفجاری را افزایش میدهد (Lazarus & Folkman, ۱۹۸۴).
۲. احساس محرومیت نسبی: تفاوتهای درآمد و سبک زندگی موجب ناکامی و حس محرومیت میشود و خشونت را افزایش میدهد.
۳. تضعیف پیوندهای خانوادگی: فشار اقتصادی موجب کاهش حمایت عاطفی و افزایش تنش در خانوادهها میشود.
۴. وابستگی مالی و سلطه اقتصادی: وابستگی یکی از اعضا به دیگران میتواند موجب سلطه و کنترل و نهایتاً خشونت شود.
۵. انزوای اجتماعی: محدودیت فعالیتهای اجتماعی و کاهش تعاملات حمایتی، توانایی مدیریت تعارض و حل مشکل را کاهش میدهد.
جمعبندی: فشار اقتصادی و نابرابری اجتماعی با افزایش استرس، تضعیف پیوندهای خانوادگی و ایجاد حس محرومیت، زمینه وقوع قتلهای خانوادگی را فراهم میکنند.
۳–۲. ضعف مهارتهای ارتباطی و کنترل هیجان
مهارتهای ارتباطی ضعیف و ناتوانی در تنظیم هیجان، یکی از عوامل کلیدی خشونت خانوادگی است:
• فقدان گفتوگو و گوشدادن فعال: باعث رقابتی شدن ارتباط و کاهش درک متقابل میشود (قاسمی، ۱۳۹۹).
• ضعف کنترل خشم: آستانه تحمل افراد را کاهش میدهد و احتمال رفتارهای انفجاری را بالا میبرد.
• سرکوب هیجانات منفی: منجر به بروز واکنشهای شدید و ناگهانی میشود.
این عامل نشان میدهد که آموزش مهارتهای گفتوگو و کنترل هیجان میتواند نقش بازدارنده مهمی در کاهش خشونت خانگی داشته باشد.
۳-۳. اختلالهای روانی و مصرف مواد
اختلالهای روانی و سوءمصرف مواد یکی از عوامل کلیدی وقوع قتلهای خانوادگی هستند، زیرا هر دو عامل به شدت توانایی فرد در کنترل هیجانات و رفتارهای تکانشی را کاهش میدهند. این موضوع را میتوان از چند منظر توضیح داد:
۱. اختلالهای روانی:
• افسردگی و اضطراب شدید: این اختلالها باعث کاهش توانایی تصمیمگیری منطقی و افزایش تحریکپذیری میشوند. افراد مبتلا ممکن است نسبت به مشکلات خانوادگی واکنشهای شدید و غیرمنطقی نشان دهند.
• اختلال شخصیت ضد اجتماعی و پرخاشگر: این اختلالها موجب کاهش همدلی، افزایش رفتارهای خشونتآمیز وعدم پذیرش مسئولیت میشوند.
• اختلالات روانپریشی (مانند اسکیزوفرنی): توهمات و هذیانها ممکن است منجر به سوءتفاهمهای شدید و واکنشهای خطرناک به اعضای خانواده شوند.
۲. سوءمصرف مواد:
• مصرف الکل و مواد مخدر محرک (مانند آمفتامین و کوکائین) کنترل تکانه و مهارتهای حل تعارض را کاهش میدهد.
• مواد روانگردان باعث تحریکپذیری بیش از حد، کاهش توانایی در ارزیابی پیامدهای رفتار و افزایش رفتارهای تکانشی میشوند.
• ترکیب اختلال روانی و مصرف مواد، اثرات خشونتآمیز را تشدید میکند و احتمال بروز قتل خانوادگی را افزایش میدهد.
۳. مکانیسم اثر:
• کاهش مهارتهای مقابلهای: اختلال روانی و مصرف مواد توانایی فرد در مدیریت استرس و هیجانهای منفی را کاهش میدهد.
• افزایش تکانشگری: افراد بیشتر به جای گفتگو و حل منطقی مشکلات، به واکنشهای هیجانی و خشونتآمیز متوسل میشوند.
• تضعیف شبکههای حمایتی: افراد مبتلا ممکن است از حمایت خانواده و جامعه دور شوند یا نتوانند از آن بهرهمند شوند.
۴. موانع درمان:
• انگ اجتماعی مرتبط با اختلال روانی و اعتیاد، موجب میشود افراد کمتر به مراکز درمانی مراجعه کنند.
• دسترسی محدود به خدمات مشاوره و رواندرمانی باعث تداوم مشکل و افزایش ریسک خشونت میشود.
نتیجهگیری:
اختلالهای روانی و مصرف مواد با کاهش کنترل تکانه، افزایش تحریکپذیری و کاهش توانایی حل تعارض، یکی از مهمترین عوامل زمینهساز قتلهای خانوادگی هستند. پیشگیری از این خشونتها مستلزم تشخیص به موقع، درمان روانشناختی و کنترل سوءمصرف مواد است
۳–۴. تغییر ارزشها و فرسایش پیوندهای اجتماعی
تحولات سریع اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در کلانشهرها مانند تهران باعث تغییر ارزشها و تضعیف پیوندهای اجتماعی شده است که یکی از عوامل مهم وقوع قتلهای خانوادگی است. این موضوع را میتوان از چند منظر توضیح داد:
۱. تغییر ارزشهای فرهنگی و هنجاری:
• در گذشته، خانواده به عنوان مهمترین واحد حمایتی و نظارتی عمل میکرد و اعضا با ارزشهایی مانند وفاداری، همبستگی و احترام متقابل بزرگ میشدند.
• تغییر سبک زندگی شهری، فردگرایی و تمرکز بر موفقیتهای شخصی باعث کاهش اهمیت ارزشهای جمعگرایانه و هنجارهای اخلاقی سنتی شده است.
• این تغییرات موجب میشوند که افراد در مدیریت تعارضها و تحمل فشارهای خانوادگی توانایی کمتری داشته باشند و احتمال بروز رفتارهای خشونتآمیز افزایش یابد.
۲. فرسایش شبکههای حمایتی اجتماعی:
• مهاجرتهای داخلی، زندگی در آپارتمانها و کاهش همسایگیهای نزدیک باعث کاهش حمایتهای اجتماعی غیررسمی میشود.
• کاهش دسترسی به مشاوره و کمکهای خانواده گسترده و جامعه محلی، موجب افزایش فشار روانی در خانوادهها میشود.
• افراد تنها با مشکلات خود مواجه میشوند و مکانیزمهای مقابله سالم کاهش مییابد.
۳. افزایش انزوا و تنهایی اجتماعی:
• کاهش تعاملات اجتماعی رسمی و غیررسمی، مانند دیدار دوستان و شرکت در جمعهای خانوادگی یا محلهای، موجب احساس انزوا میشود.
• این انزوا باعث میشود که افراد نتوانند هیجانات منفی خود را به صورت سازنده مدیریت کنند و فشارها به سمت خشونت خانگی هدایت شود.
۴. تضعیف حمایتهای عاطفی بین اعضای خانواده:
• کاهش همدلی و حمایت عاطفی موجب کاهش تابآوری روانی افراد و افزایش احتمال رفتارهای تکانشی و خشونتآمیز میشود.
• تغییر ارزشها باعث میشود افراد بیشتر به نیازها و خواستههای شخصی توجه کنند و کمتر به منافع و سلامت دیگر اعضای خانواده حساسیت نشان دهند
۳–۵. نقش رسانه و بازنمایی خشونت
رسانهها نقش دوگانه دارند:
رسانهها و شبکههای اجتماعی نقش دوگانهای دارند:
• بازنمایی خشونت و عادیسازی: نمایش مداوم خشونت، آن را به عنوان راهحل قابل قبول معرفی میکند.
• الگوسازی و تقلید رفتار: کودکان و نوجوانان ممکن است رفتارهای خشونتآمیز مشاهدهشده را تکرار کنند.
• تشدید استرس و فشار روانی: انتشار خبرهای خشونتآمیز اضطراب و ترس را افزایش میدهد و واکنشهای تکانشی را تقویت میکند.
• فرهنگ رقابت و مقایسه اجتماعی: نمایش زندگی ایدهآل دیگران حس ناکامی و فردگرایی را افزایش میدهد.
• رسانه به عنوان ابزار پیشگیری: آموزش مهارتهای کنترل خشم، حل تعارض و پیامدهای حقوقی خشونت نقش بازدارنده دارد.
۴. جمعبندی و راهکارها
قتلهای خانوادگی در تهران ناشی از تعامل پیچیدهای میان فشارهای اقتصادی، ضعف مهارتهای ارتباطی، اختلالهای روانی، مصرف مواد، تغییر ارزشها، فرسایش پیوندهای اجتماعی و نقش رسانه است.
راهکارهای پیشگیری و کاهش قتلهای خانوادگی
۱. آموزش مهارتهای زندگی، گفتوگو و کنترل هیجان
• برگزاری دورههای آموزشی در مدارس، دانشگاهها و مراکز مشاوره خانواده، با هدف ارتقای مهارتهای حل تعارض، گفتوگو مؤثر و مدیریت خشم.
• آموزش تکنیکهای تنفس عمیق، مدیتیشن و مدیریت استرس به اعضای خانواده جهت کاهش واکنشهای تکانشی.
• تقویت مهارت گوشدادن فعال، همدلی و احترام متقابل بین اعضای خانواده، که نقش بازدارنده در بروز خشونت دارد.
۲. گسترش خدمات رواندرمانی و ترک اعتیاد
• ایجاد دسترسی آسان و رایگان به مراکز مشاوره روانشناسی و رواندرمانی برای افراد و خانوادههای در معرض خطر.
• برنامههای تخصصی ترک اعتیاد و حمایتهای پس از درمان برای کاهش اثر سوءمصرف مواد بر رفتار خشونتآمیز.
• آموزش خانوادهها برای شناسایی علائم اولیه اختلالهای روانی و مراجعه به موقع به مراکز درمانی.
۳. توانمندسازی شبکههای حمایتی محلی و میانجیگری خانوادگی
• ایجاد گروههای حمایتی محلهای که اعضا بتوانند فشارهای روانی و مشکلات خانوادگی را به صورت جمعی مدیریت کنند.
• آموزش میانجیگران و مددکاران اجتماعی برای حل تعارضها بدون خشونت.
• استفاده از مددکاران اجتماعی در کلانشهرها برای شناسایی خانوادههای پرخطر و ارائه خدمات حمایتی پیشگیرانه.
۴. آگاهیبخشی فرهنگی و رسانهای
• کمپینهای آموزشی با هدف تقویت همبستگی خانوادگی و کاهش فردگرایی افراطی.
• آگاهسازی جامعه درباره پیامدهای خشونت خانوادگی و ارائه نمونههای موفق حل تعارض بدون خشونت.
• آموزش سواد رسانهای به خانوادهها و کودکان برای کاهش تأثیر منفی محتوای خشونتآمیز در رسانهها.
۵. مدیریت محتوای رسانهای و نقش بازدارنده رسانه
• سیاستگذاری برای محدود کردن نمایش خشونت افراطی در رسانهها و فضای مجازی.
• ارائه برنامههای آموزشی و مشاورهای توسط رسانهها برای ارتقای مهارتهای کنترل هیجان و حل تعارض.
• تشویق رسانهها به بازنمایی حل تعارض به شکل مسالمتآمیز و نشان دادن پیامدهای خشونت.
۶. سیاستهای اقتصادی حمایتی
• کاهش فشارهای اقتصادی خانوارها از طریق برنامههای حمایتی مانند وامهای کمبهره، کمکهای معیشتی و بیمههای اجتماعی.
• کاهش نابرابری درآمدی و افزایش دسترسی به فرصتهای شغلی پایدار برای کاهش محرومیت نسبی.
• آموزش مدیریت مالی و برنامهریزی خانوادگی برای کاهش تنشهای ناشی از مشکلات اقتصادی.
نتیجهگیری راهکارها
با تلفیق اقدامات فردی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی میتوان احتمال وقوع قتلهای خانوادگی را کاهش داد. پیشگیری مؤثر نیازمند رویکرد میانرشتهای است که به سلامت روان، آموزش مهارتهای زندگی، حمایت اجتماعی و مدیریت فشارهای اقتصادی توجه داشته باشد.
بابک نمک شناس، کارشناس آسیبهای اجتماعی و امور رسانه
منابع (APA)
فارسی:
• احمدی، م. ، رضایی، ف. ، & نادری، س. (۱۴۰۱). بررسی عوامل روانی و اجتماعی خشونت خانوادگی در تهران. پژوهشهای اجتماعی ایران، ۱۸ (۲)، ۵۷-۸۲.
• رفیعپور، ح. (۱۳۸۲). خشونت خانوادگی: تحلیل جامعهشناختی و روانشناختی. تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
• نوری، پ. (۱۳۹۸). تأثیر فشار اقتصادی بر درگیریهای خانوادگی در کلانشهرها. فصلنامه مطالعات خانواده، ۱۰ (۳)، ۹۹-۱۲۴.
• قاسمی، ع. (۱۳۹۹). مهارتهای ارتباطی و خشونت خانگی: مطالعه موردی خانوادههای تهرانی. مجله روانشناسی کاربردی، ۱۷ (۴)، ۴۵-۶۷.
انگلیسی:
• Bandura, A. (۱۹۷۷). Social Learning Theory. Englewood Cliffs, NJ: Prentice Hall.
• Lazarus, R. S. ، & Folkman, S. (۱۹۸۴). Stress, Appraisal, and Coping. New York: Springer.
• Merton, R. K. (۱۹۵۷). Social Theory and Social Structure. Glencoe, IL: Free Press.
• Parsons, T. (۱۹۵۱). The Social System. Glencoe, IL: Free Press.