ایلنا گزارش میدهد؛
هزینه میلیاردی تبلیغات فروشگاه رفاه/ کارگران ۳ ماه حقوق نگرفتهاند!
اگر پول ندارند، چرا چند صد میلیارد تومان صرفِ تبلیغات میکنند؟ مدیران، حقوق پانزده شانزده میلیون تومانیِ ما را نمیدهند، اما میلیاردها تومان هزینه میکنند و برای تبلیغات به یک چهره معروف میدهند!
به گزارش خبرنگار ایلنا، در سطح شهر بیلبوردهایی با عکس یکی از گرانترین بازیگرها برای تبلیغ جشنواره فروشگاه رفاه نصب شده است. چند هفتهای است که هر شب، تبلیغِ این جشنواره و جوایز ارزندهاش به مدت ۱۵ دقیقه از شبکه سه پخش و در این برنامهی تبلیغاتی، شبی یک پژو ۲۰۷ قرعهکشی میشود. در تبلیغاتِ اینترنتی نیز همان چهرهی معروف با آب و تاب از قرعهکشیِ هر شبِ فروشگاه رفاه میگوید.
هزینهی این تبلیغات و آن جوایزِ ارزندهی شبانه چقدر است؟ نتیجهی یک جستوجوی ساده در فضای اینترنت نشان میدهد که قیمتِ هر ثانیه تبلیغ در شبکه ۳ چیزی حدود ۱۸۰ میلیون تومان است و با در نظر گرفتنِ این تعرفه احتمالا پخش یک برنامهی ۱۵ دقیقهایِ تبلیغاتی در شبکه سه میبایست هزینهی بسیار سنگینی روی دست سفارشدهندگان آن گذاشته باشد. همچنین هزینهی هر شب قرعهکشیِ یک ماشین ۲۰۷ - اگر به مدت یک ماه در نظر بگیریم - مبلغ قرارداد آقای بازیگر و بیلبوردهای تبلیغاتی، سرجمع و با در نظر گرفتنِ ارقامِ حداقلی، باید بیش از ۵۰ میلیارد تومان شده باشد.
این اعداد و ارقام سنگین، در حالی مطرح میشود که کارکنانِ حداقلبگیرِ فروشگاه رفاه چند ماهی است بابت تأخیر در پرداختِ حقوق ناچیزِ خود معترض هستند. آنها طی ماههای گذشته از زنجان، همدان، گیلان و برخی دیگر از شهرها در تماس با «ایلنا» از تأخیرِ چند ماهه در پرداختِ حقوق و عدم واریز حق بیمه از ابتدای سال شکایت کردهاند. یکی از کارگران فروشگاه رفاه تهران میگوید: «حقوقها با تأخیر زیاد و به صورت هفتگی پرداخت میشود و هر هفته حدود ۲ تا ۳ میلیون تومان به حساب ما واریز میکنند. حتی هیچکس نمیداند هر هفته چقدر قرار است برایش واریز شود!»
یکی دیگر از کارگران میگوید: «اگر همهی مبالغی که هفته به هفته به حسابمان واریز میشود را روی هم بگذاریم و حساب کنیم، حقوق تا تیرماه پرداخت شده و هنوز دستمزدِ سه ماه مرداد، شهریور و مهر را نگرفتهایم.»
از ابتدای سال تاکنون هم حق بیمه نیروها به جز در تهران، پرداخت نشده و آنطور که برخی از این کارکنان میگویند با وجود کسر هزینهی بیمه تکمیلی، این نیروها از بیمه تکمیلی نیز محروم هستند.
این یک توصیفِ بسیار حداقلی از مشکلاتِ کارکنان فروشگاه رفاه است: کارگران با مشکلاتِ شدید معیشتی مواجه هستند، بسیاری از آنها حداقلبگیرند و حداقل حقوق آنها با تأخیرِ چند ماهه پرداخت میشود. دریافتِ خدمات درمانی به دلیل عدم واریز حق بیمه برایشان امکانپذیر نیست و احتمالا در صورتِ ترکِ این کارِ بدونِ مزد و مواجب، بیمه بیکاری هم دریافت نخواهند کرد. آن دسته از کارگرانی نیز که در شرفِ بازنشستگی هستند، نگرانند که معوقات ۸ ماهه کارفرما در پرداختِ حق بیمه به تأمین اجتماعی، بازنشستگیِ آنها را به تأخیر بیندازد. در مقابلِ این وضعیتِ اسفبار، میلیاردها تومان صرفِ تبلیغاتِ فروشگاهی میشود که به گفتهی کارکنانش، بعد از خصوصیسازی دیگر آن رونقِ سابق را ندارد.
فروشگاه رفاه در سال ۹۶ به بخش خصوصی واگذار شد و این واگذاری سالها بعد حواشیِ بسیاری داشت. کارشناسان و فعالان کارگری معتقد بودند که ارزش واقعیِ این فروشگاه در زمان واگذاری بسیار بالاتر از مبلغِ پرداختی خریداران بوده است. یک سال بعد، بابتِ تخلفات در واگذاری، پروندهای در دادگاه جرایم اقتصادی به جریان افتاد که این پرونده هنوز هم به نتیجه نهایی نرسیده است.
یکی از کارگران باسابقهی این فروشگاه میگوید: «شرکت را به بهانهی واهیِ زیانده بودن به ثمنِ بخس فروختند و بعد از آن مسیرِ سقوطِ این فروشگاه زنجیرهای هموار و مشکلاتِ کارگران، یکی بعد از دیگری آغاز شد.»
این کارگر میگوید: «پس از واگذاری، بسیاری از املاک متعلق به رفاه، از جمله ساختمان فروشگاه جمهوری، بهدلیل بدهیها مصادره شد و بسیاری از تأمینکنندگان نیز به علت عدم دریافت مطالبات خود، همکاریشان را قطع کردند. اکنون شرکت در وضعیتی نابسامان قرار دارد و بدهیهای سنگینی به جا مانده است. افرادی که شرکت را تحویل گرفتند، مبلغ قابلتوجهی بابت خرید آن پرداخت نکردند و با استفاده از خلأهای قانونی، فروشگاه را تصاحب کردند.»
طبق گفته کارگران، زمانی این شرکت ۱۵هزار نیرو داشت، حقوق و مزایا به موقع پرداخت میشد، تعاونی مسکن و تعاونی مصرف کارکنان فعال بود و کارگران تسهیلات میگرفتند، حالا اما کمتر از دو هزار نیرو باقی مانده؛ مزایا، رفاهیات و تسهیلات کارگران قطع شده و نیروها همان حداقل حقوق ناچیزشان را با تأخیرِ ۳ ماهه دریافت میکنند.
کارگران ریشهی بسیاری از این بدبختیها را همان خصوصیسازی میدانند و میگویند: «کسی به تخلفاتِ کارفرما کاری ندارد. فروشگاه رفاه را واگذار کردند و چشمشان را بستند؛ دیگر نه کاری به فعالیتِ آن دارند و نه بدبختیِ کارکنانش. هر کاری بخواهند با ما میکنند».
یکی از کارگران میگوید: «اگر پول ندارند، چرا چند صد میلیارد تومان صرفِ تبلیغات میکنند؟ مدیران، حقوق پانزده شانزده میلیون تومانیِ ما را نمیدهند، اما میلیاردها تومان هزینه میکنند و برای تبلیغات به یک چهره معروف میدهند».
این کارگر ادامه میدهد: «سالهاست که بابت هزینه بیمه عمر ۵۰ درصد از کارگر و ۵۰ درصد از کارفرما میگیرند. این سهم خیلی ناچیز است اما امسال همین را هم قطع کردند و گفتند بیمه عمرِ کارگر به ما ربطی ندارد!»
بیمه عمر، بیمه تکمیلی، حداقل حقوق ماهانه، سوابق بازنشستگی، سنوات پایان خدمت و…، ظاهرا هیچکدام به کارفرمایِ فروشگاه رفاه ربط ندارد! مدیران این فروشگاه زنجیرهای احتمالا با هدفِ عدم پرداختِ حداقل حقوق کارگران، خود را زیانده نشان میدهند اما زمانی که پایِ تبلیغِ داراییِ عظیمشان به میان میآید، حاضرند چند صد میلیارد تومان خرج کنند. آنها با بهرهکشی از نیروی کار و در مقابل با تبلیغاتِ گسترده، به دنبالِ فربهترکردنِ داراییهایی هستند که سالها پیش به ثمن بخس به دستشان رسیده است.
گزارش: زهرا معرفت