خبرگزاری کار ایران

سرنوشت پرسپولیس چطور در خرم آباد عوض شد؟

سرنوشت پرسپولیس چطور در خرم آباد عوض شد؟

در ویدیوی باشگاه خیبر از دو گلی که پرسپولیس دریافت کرد می‌توان روی گل دوم میزبان دقیق شد. گلی که سرنوشت پرسپولیس را کلاً عوض کرد.

به گزارش ایلنا، در این صحنه شاید اگر محمدحسین صادقی در دریبل بازیکن حریف موفق بود و توپ را لو نمی‌داد یا بعدتر عالیشاه به جای اینکه دستش را به نشانه آفساید بالا بگیرد، توپ را می‌زد و در ادامه پورعلی‌گنجی و ابرقویی توپ را دفع می‌کردند یا اینکه ابرقویی برای دومین بار در این بازی یک آفساید حیاتی را پر نمی‌کرد، پرسپولیس گل دوم را نمی‌خورد.

کافی بود تا فقط یکی از این اتفاق‌ها بیفتد، آن وقت همه چیز عوض می‌شد و با توجه به دقایق باقیمانده می‌شد انتظار داشت که پرسپولیس به گل دوم نیز دست یابد اما این فوتبال است...

در فوتبال گاهی صحنه‌های اینچنینی سرنوشت یک فصل تیم، یک سرمربی و یک مدیر باشگاه را تغییر می‌دهد اما قطعاً می‌توان درصد تعیین‌کننده بودن صحنه‌های اینچنینی را پایین آورد و به حداقل رساند.

باید بپذیریم که پرسپولیس از ابتدای این فصل تیم خوبی نبود چون نه خوب بازی می‌کرد نه خوب نتیجه می‌گرفت. در واقع بخش عمده‌ای از نتایج ضعیف این تیم به کیفیت بازی‌اش برمی‌گشت تا حدی که در هیچ مسابقه‌ای به اندازه برنده شدن و پیروز شدن خوب نبود.

پرسپولیس در روزی که در اصفهان برنده شد خوب نبود درست مثل تمام بازی‌هایی که تن به تساوی داد یا حتی همین بازی خیبر.

پرسپولیس خوب نبود و فرصتی که به وحید هاشمیان داده شد حتی زیادتر از حد معمول بود. در نگاه منطقی‌تر شاید بهتر بود بعد از بازی گل‌گهر و فیفادی مهرماه که دو هفته لیگ برتر را تعطیل کرد تغییر در رأس کادر فنی صورت بگیرد اما هاشمیان حتی از شانس آخرش هم استفاده نکرد.

پرسپولیس هیچ تغییر محسوسی نسبت به شش هفته ابتدایی نداشت و نشانه‌هایی از امیدواری در این تیم دیده نمی‌شد تا جایی که حتی اگر به گل دوم هم می‌رسید، می‌شد همان ضعف‌های قدیمی را در تیم پیدا کرد و روی آن انگشت گذاشت.

عجیب اینکه او حتی بعد از این باخت هم به ضعف‌های تیمش اشاره نکرد و دوباره گفت همه چیز خوب بوده و نتیجه عادلانه نبوده است در صورتی که پرسپولیس با وجود میدانداری بیشتر مستحق پیروزی در این مسابقه نبود و حالا که شکست خورده هم نمی‌توان گفت اسیر بی‌عدالتی شده کمااینکه قبل از به ثمر رساندن گل تساوی نیز تا آستانه دریافت گل دوم پیش رفته بود.

 به هر حال 7 هفته گذشت تا بر همه، از پیشکسوتان و هواداران سختگیر که اعتقاد داشتند باید به هاشمیان زمان داد تا مدیران باشگاه که نمی‌خواستند خیلی زود انتخاب ابتدای فصل‌شان را زیر سؤال ببرند، مسجل شود وحید هاشمیان گزینه مناسبی برای نیمکت پرسپولیس نبوده است.

شاید در نگاه اول و روزی که هاشمیان برای این سمت انتخاب شد، انتخاب باشگاه انتخاب مهیج و اقدام درویش حرکتی جاه‌طلبانه به نظر می‌رسید اما خود هاشمیان هم راه درستی پیش نگرفت. او از همان ابتدای کار با دست فرمان مدیران باشگاه پیش رفت و و آنقدر خودش را محدود کرد که در موضع ضعف قرار بگیرد.

هاشمیان غیر از ضعف در ترمیم نقاط ضعف تیم در سمتی که داشت هیچ اقتداری از خود نشان نداد و هر طور که مدیران باشگاه خواستند جلو رفت. این نکته در مصاحبه‌های ابتدای فصل او کاملاً پیدا بود و ادامه داشت تا اینکه خودش فهمید در چه باتلاقی گرفتار شده است.

البته هاشمیان در پست حساس و صندلی داغ سرمربیگری پرسپولیس تصمیمات غلطی هم گرفت. مثل اضافه کردن یک تمرین دهنده آلمانی که کمکی به او نکرد، استفاده از امیرحسین پیروانی که مربی آکادمیکی بود و به وزن نیمکت تیم نیفزود، حساسیت بیش از حد و تأخیر دراعلام کردن گزینه‌های خارجی برای پر کردن فهرست تیم، برخورد ناپخته با بازیکنان خاطی و...

وحید هاشمیان انتخاب اشتباهی از سوی درویش و مدیران پرسپولیس بود که حالا ممکن است یک فصل دیگر این تیم را عقب بیندازد چرا که هیچ تضمینی وجود ندارد سرمربی بعدی با تیمی که خودش جمع نکرده موفق باشد.

پرسپولیس با این انتخاب اشتباه بشدت متضرر شد اما آن سوی قضیه را هم باید دید. یک انتخاب پرریسک باعث شد یکی از استعدادهای مربیگری در فوتبال ایران بسوزد و تباه شود چرا که حالا با اخراج هاشمیان از پرسپولیس و کارنامه‌ای که او از خود بر جای گذاشت بعید است تا مدت‌ها در فوتبال ایران، باشگاهی دوباره به او اعتماد کند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز