چاپ دوباره کارنامه مهره استعمار و فراماسونری در ایران پس از 14 سال
کتاب «زندگی سیاسی اردشیر جی ریپورتر» نوشته حسین خزائی پس از 14 سال توسط انتشارات امیرکبیر به چاپ جدید رسید و راهی بازار نشر شد.
به گزارش ایلنا، کتاب «زندگی سیاسی اردشیر جی ریپورتر» نوشته حسین خزائی به تازگی پس از 14 سال توسط انتشارات امیرکبیر به چاپ جدید رسیده و راهی بازار نشر شده است. چاپ اول این کتاب مربوط به سال 1390 است.
حسین خزائی نویسنده این کتاب متولد سال 1343 عضو هیات علمی گروه فرهنگپژوهی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی است که مقالات مختلفی درباره فرهنگ، رسانه، سنت و مدرنیته، اسلام، زنان و ... در کارنامه دارد. او در این کتاب خود، زندگی و کارنامه سیاسی یکی از مهره های مهم استعمار انگلستان به نام اردشیر جی ریپورتر را مرور کرده که سال هایی را در انگلستان و ایران اقامت داشت. شگردها و عملکرد دستگاه های اطلاعاتی بریتانیا هم در خلال مرور زندگی اردشیر جی ریپورتر در این کتاب مرور می شوند.
اردشیر جی ریپورتر یکی از جاسوسان و مهره های کلیدی انگلستان در ایران عصر ناصری بود که با هدف هدایت ایران در راستای اهداف بریتانیا، به ایران آمد. مشارکت در تاسیس لژ فراماسونری بیداری ایران ازجمله اقدامات مهم اوست. حضور در جلسات انجمن های مخفی عصر مشروطه، ترویج بهائیت بین زرتشتیان و کمک به رضاخان پهلوی برای اجرای کودتای اسفند 1299 از دیگر موارد مهم کارنامه سیاسی این مهره استعمار هستند.
در بررسی سیاست های استعمار در ایران، نگاه ها عموما به سمت دستگاه های رسمی و فضای دیپلماتیک استعمارگران است اما استعمار اروپایی بر بنیان عملکرد کانون های اقتصادی و سیاسی غیردولتی پدید آمد که ضمن استفاده از ظرفیت های دیپلماتیک و عملکردهای رسمی دولت متبوع (عموما انگلستان و بعد آمریکا) دارای خصلت فراملیتی بودند و در مواقعی هم مستقل از دولت متبوع عمل می کردند. نفوذ این کانون ها در ساختار سیاسی دولت های غربی، موقعیتی برای آن ها ایجاد کرد که توانستند از امکانات این دولت ها استفاده کنند و گستردگی فراملیتی شان هم باعث پیدایش شبکه ای جهانی شد که سیاست های خود را از طریق قدرت های معارض پیش می برد. حضور فعال خاندان یهودی روچیلد و خانواده ساسون در کودتای اسفند 1299 گویای ارتباط تحولات ایران در آن زمان با منافع این کانون دارد که از سال ها قبل، ایران را هدف مطامع استعماری خود قرار داده بود.
اعضای شبکه اطلاعاتی انگلستان در پوشش های تجاری اطلاعاتی و در ارتباط با کمپانی هند شرقی، اطلاعات مهمی را در اختیار بریتانیا قرار داده و در شکل دهی به تحولات ایران نقش مهمی را ایفا کردند. سر جان ملکم، سر گور اوزلی، سر جان مک نیل، سرهنگ شیل، چارلز آلیسون، هنری راولینسون و سر هنری دراموندولف نمونه های بارز به ظاهر دیپلمات و در باطن مامور اطلاعاتی بودند که با استفاده از کمپانی هند شرقی، با تحمیل قراردادها، اطلاعات زیادی را از وضعیت نظامی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران تهیه و با تشکیل کانون هایی مثل فراماسونری، حلقه ای از ماموران خود را در ایران سازماندهی کردند.
مانکجی لیمبجی هاتریا به عنوان یک فراماسونر هندی، موسس شبکه گسترده جاسوسی انگلستان در ایران بود که ارتباطش با جلال الدین میرزا، رئیس فراموش خانه ملکم، آخوندزاده، میرزا ملکم خان و ... گفتگو در خصوص باستان گرایی، تاریخ سازی برای بابی ها و بهائی ها باعث تاثیری مخرب بر وضعیت سیاسی ایران آن روزگار شد. اردشیر جی ریپورتر جانشین مانکجی لیمبجی هاتریا بود که 2 سال پیش از ترور ناصرالدین شاه در سال 1311 قمری به ایران آمد و در پشت پرده بسیاری از تحولات و وقایع سرنوشت ساز حضور داشت. شرکت در تاسیس لژ بیداری ایران، حضور در جلسات انجمن های مخفی عصر مشروطه، زمینه سازی تحصن مردم در سفارت انگلستان، ترویج بهائیت بین زرتشتیان که باعث اعتراض زرتشتیان شد، نفوذ بین قوای قزاق و انتخاب رضاخان برای انجام کودتا علیه قاجاریه و ... بخشی از فعالیت ها و هدایت های این مهره استعمار در ایران عصر قاجار و ابتدای پهلوی هستند.
کتاب پیش رو 6 فصل دارد که از این قرارند:
«معرفی اردشیر جی»، «اردشیر جی و سازمان های اطلاعاتی»، «فعالیت های اردشیر جی در ایران»، «اردشیر جی و پهلوی»، «اردشیر جی و ایدئولوژی ناسیونالیسم شاهنشاهی» و «جانشین اردشیر جی».
در قسمتی از این کتاب می خوانیم:
عین الملک (پدر عباس هویدا) از بهائیان سرشناس است که پدرش (میرزا رضا قناد شیرازی) از حوارین عباس افندی یعنی سر عبدالبهاء (پیشوای بهائیان) و اصحاب سر وی بود و تا دم مرگ به وی ارادت داشت. ادوارد براون می نویسد: «محمدرضا شیرازی یکی از چند تن رازدار بهاء است که پس از وی عهده دار حفاظت رسالت اسرار بهائیت می شود.» او یکی از نه تن بهائیانی است که عباس افندی دو روز پس از مرگ بهاء وصیتنامه (دست کاری شده) بهاء را در حضور آنان گشود و امر به خواندن آن کرد.
پیوستگی و تقرب خاص میرزا رضا قناد به پیشوای بهائیت، به پسرش عین الملک امکان داد که مدتی در جوانی، منشی و مباشر عبدالهاء باشد. عین الملک در اثر تمریناتی که کرده بود خطی نزدیک به خط عباس افندی داشت. فاضل مازندرانی (از مبلغان مشهور بهائی) می نویسد: «آقا محمدرضا قناد... از مخلصین مستقیمین اصحاب آن حضرت [عباس افندی] شد تا وفات نمود. مدفنش در قبرستان عکا است و از پسرانش: میرزا حبیب الله عین الملک که به پرتو تایید و تربیت آن حضرت، صاحب حسن خط و کمال شد و همی سعی کرده و کوشید که شبیه به رسم خط مبارک نوشت و در سنین اولیه نزد آن حضرت کاتب آثار و مباشر خدمات گردید، بعدا شغل دولتی و ماموریت در وزارت خارجه ایران یافت و پسر دیگرش میرزا جلیل خیاط در عکا و هم از دخترش که در شام شوهر نمود، مآل با سعادت و رضایتی بروز نکرد.»