کشف دو قطعه جدید و عجیب از باخ/ او موسیقی را مثل عبادت میدید!
کشف دو اثر جدید از باخ و اجرای آنها در کلیسای سنت توماس واکاوی او و آثارش را به دنبال داشته است. یکی از ویژگی مهم او، پیوند میان معنویت و فرم بود. باخ در دوران خود چهرهای مذهبی و متواضع بود و موسیقی را نوعی عبادت میدید. این نگرش باعث شد آثارش به عمقی برسند که امروز هم شنونده را وارد «فضای درون» و تأمل میکند.
به گزارش خبرنگار ایلنا به نقل از مجله تخصصی «آرت نیوز»، به تازگی دو اثر از یوهان سباستین باخ که قبلا گمشده بودند، برای اولینبار پس از سه قرن در کلیسای سنت توماس واقع در لایپزیگ آلمان به شکل عمومی اجرا شدند.
چندین رسانه این اتفاق را بزرگ دانسته و خبر و گزارش آن را منتشر کردهاند.
زمان اجرای آثار مذکور هفدهم نوامبر بوده است.
ولفرام ویمر (وزیر فرهنگ و هنر آلمان)، این رویداد را «شور جهانی» در موسیقی کلاسیک نامیده است.
به طور دقیقتر آثار تازه کشف شده باخ، برای اولینبار پس از ۳۲۰ سال در کلیسای سنت توماس در لایپزیگ، جایی که او به خاک سپرده شده و به مدت ۲۷ سال به عنوان خواننده کار کرده، اجرا شدهاند.

باخ کیست و چرا مهم است؟
یوهان سباستیان باخ (۱۶۸۵–۱۷۵۰) یکی از ستونهای بزرگ تاریخ موسیقی است؛ آهنگسازی که بسیاری او را «ریشهی موسیقی کلاسیک غرب» میدانند. اهمیت باخ فقط در نبوغ آهنگسازی نیست، بلکه در جهانبینی موسیقاییاش است: او موسیقی را به سطحی از معماری ذهنی، ریاضیات درونی و معنویت عمیق رساند.
باخ استادی بیرقیب در کنترپوان بود؛ یعنی توانایی شگفتانگیز در بافتن چند خط ملودیک مستقل که همزمان هماهنگ و معنادار باشند. این مهارت در آثاری مانند «فوگها»، «مجموعهی کلاویهی خوشکوک»، «مس در سی مینور» و «کنسرتوهای براندنبورگ» به اوج میرسد. او موسیقی را نه فقط مینوشت، بلکه معماری میکرد؛ هر قطعهاش مانند بنایی روحانی است که از درون منطق و نظم ریاضی دارد و از بیرون احساس و شکوه.
ویژگی مهم دیگرش پیوند میان معنویت و فرم بود. باخ در دوران خود چهرهای مذهبی و متواضع بود و موسیقی را نوعی عبادت میدید. این نگرش باعث شد آثارش به عمقی برسند که امروز هم شنونده را وارد «فضای درون» و تأمل میکند. او با بهرهگیری از پلیفونی پیچیده، هارمونیهای جسورانه و فهمی سرشار از زیباشناسی باروک، دنیایی ساخت که بنیان موسیقی پس از خودش شد.
اهمیت باخ در تاریخ هنر آنقدر بنیادی است که آهنگسازانی مانند بتهوون، موتسارت، شوپن، هاندل، برامس و حتی آهنگسازان مدرن و مینیمالیست، خود را وامدار او میدانند. بدون باخ، بسیاری از تکنیکها، فرمها و ساختارهای موسیقی امروز شکل نمیگرفت یا معنای دیگری داشت.
به طور خلاصه، باخ ترکیبی است از معنویت، ریاضیات، زیباییشناسی، نظم و نبوغ؛ و جایگاهش در موسیقی مانند سقراط در فلسفه یا شکسپیر در ادبیات است، سنگبنایی که همه چیز پس از او بر آن استوار شد.
درباره آثار تازه کشف شده باخ
«شاکون در ر مینور؛ BWV ۱۱۷۸» و «شاکون؛ در سل مینور BWV ۱۱۷۹» آثاری تازه اجرا شده باخ هستند. گمان میرود آهنگساز این اثر را در سن هجده سالگی (حدود سال ۱۷۰۵ ) نوشته است.
این آثار که رسماً به فهرست آثار این آهنگساز اضافه شدند، در زمان اجرا توسط نوازنده ارگ هلندی، تن کوپمن، در مقابل حضاری از جمله ولفرام ویمر، وزیر فرهنگ و رسانههای آلمان، اجرا شدند.
گفته میشود این دو اثر تکنوازیِ ارگ، در اوایل دوران حرفهای باخ به عنوان معلم ارگ در شهر آرنشتات در تورینگن نوشته شدهاند.
سی سال پیش بوده که توجه محققان برای اولینبار به این آثار جلب شده است. اما طی روزها و هفتههای گذشته بود که کارشناسان هویت نویسنده این نسخههای خطی را به صورت نهایی و قطعی تایید کردهاند.
روایتی از آرشیو باخ در لایپزیگ
بر اساس آرشیو باخ در لایپزیگ، که زندگی و آثار این آهنگساز را مستندسازی و بررسی میکند، پیتر وولنی، پژوهشگر آثار باخ، اولین بار در سال ۱۹۹۲ به این آثار در کتابخانه سلطنتی بلژیک برخورد کرد.
این نسخههای خطی بدون تاریخ و امضا بودند، اما گمان میرود که در حدود سال ۱۷۰۵، زمانی که باخ ۱۸ساله بوده، نوشته شدهاند.
وولنی از همان ابتدا مجذوب این آثار شد، زیرا آنها حاوی چندین ویژگی منحصر به فرد باخ در آن دوره بودند؛ اما هویت نویسندهی این نسخه خطی همچنان یک راز باقی مانده بود.
چند سال پیش، کارشناسان در نامهای مربوط به سال ۱۷۲۹ که توسط یکی از شاگردان سابق باخ در آرنشتات، سالومون گونتر جان، نوشته شده بود، به دستخطی بسیار مشابه برخوردند. اما از آنجا که این نامه ۲۰ سال پس از نسخههای خطی نوشته شده و دستخط یکسان نبود، به شواهد بیشتری نیاز داشت.
تنها اخیراً نمونههای قدیمیتری از نوشتههای یوحنا، مربوط به تقریباً همان دوره، پیدا شد که مدرک قطعی مبنی بر تعلق این دستخط به او ارائه میدهد.
وولنی گفت: «من مدت زیادی به دنبال قطعه گمشده پازل برای شناسایی ترکیبات بودم و اکنون کل تصویر واضح است.»
با این حساب، اکنون میتوانیم با اطمینان بگوییم که این کپیها حدود سال ۱۷۰۵ توسط شاگرد باخ، سالومون گونتر جان، تهیه شدهاند.
درنهایت موفقیت حاصل شده، با شناسایی سالومون گونتر جان، یکی از شاگردان ناشناخته باخ که از سال ۱۷۰۵ تا ۱۷۰۷ زیر نظر آهنگساز در آرنشتات تحصیل میکرد، حاصل شد. این کشف از طریق پورتال تحقیقاتی BACH، پروژهای توسط آکادمی علوم و علوم انسانی ساکسون که در حال دیجیتالی کردن تمام آرشیوهای موجود مربوط به خانواده باخ است، امکانپذیر شد.
برند کوسکا، همکار وولنی، نامه درخواست شغلی مربوط به سال ۱۷۲۹ را در آرشیو کلیسای تورینگن پیدا کرد که در آن جان ادعا میکرد شاگرد باخ بوده است. پس از یافتن نمونههای نوشتاری قدیمیتر از حدود سال ۱۷۰۵، محققان به طور قطعی دست خط را با دست خط جان مطابقت دادند.
به گفته وولنی، این قطعات شامل ویژگیهای منحصر به فرد دوره اولیه باخ هستند، از جمله تکنیکهایی که یادآور گئورگ بوهم، نوازنده ارگ لونبورگی که از سال ۱۷۰۰ تا ۱۷۰۲ به باخ آموزش میداد، است.
این آثار عناصر آهنگسازی پیچیدهای را نشان میدهند که به ندرت در چنین آهنگسازان جوانی دیده میشود و واریاسیون و استیناتو را با بخشهای فوگ طولانی ترکیب میکنند.
شاکون در رِ مینور دارای یک تم استیناتوی هفت میزانی پیچیده است که از طریق واریاسیونهای فردی گسترش مییابد، درحالیکه قطعه سل مینور خود را به عنوان همراهی اولیه برای موومان چاکون در کانتاتا BWV ۱۵۰ باخ نشان میدهد.
آیا نبوغ اکتسابی است؟
کوپمن، رئیس آرشیو باخ لایپزیگ و اجراکننده مراسم دوشنبه، از این کشف تمجید کرد. او گفت: وقتی کسی به باخ جوان یا حتی موتسارت فکر میکند، اغلب فرض میشود که نبوغ بعداً در آنها به وجود آمده است؛ اما اینطور نیست!
او افزود: این دو اثر کشف شده از کیفیت بسیار بالایی برخوردارند که به سختی میتوان از چنین اثر جوانی انتظار داشت.
نسخههای خطی اصلی در کتابخانه سلطنتی بلژیک باقی ماندهاند، درحالیکه نت موسیقی اکنون از انتشارات Breitkopf & Härtel قابل تهیه است.