خبرگزاری کار ایران

نویسنده کتاب «رخنه» در گفت‌وگو با ایلنا مطرح کرد؛

جزئیاتی شنیده نشده از عملیات پیجری اسرائیل/ جانبازان پیجری نماد مقاومت می‌شوند

جزئیاتی شنیده نشده از عملیات پیجری اسرائیل/ جانبازان پیجری نماد مقاومت می‌شوند

محمد مردانیان که در نگارش کتاب «رخنه» درباره عملیات انفجار پیجر و وضعیت حزب‌الله پس از این عملیات تحقیقاتی داشته، معتقد است که اسرائیل نمی‌تواند با این عملیات به اهداف بلندمدت خود برسد چراکه جانبازان پیجری نماد مقاومت خواهند شد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، در ۱۷ و ۱۸ سپتامبر ۲۰۲۴، هزاران پیجر دستی که مورد استفاده اعضای حزب‌الله لبنان بود، به‌طور همزمان در سراسر لبنان منفجر شدند. انفجار این پیجرها عملیاتی بود که توسط اسرائیل اجرایی شد تا نفرات بسیاری از اعضای حزب‌الله را مجروح کنند، در این حمله، حداقل ۴۲ نفر از جمله حداقل ۱۲ غیرنظامی شهید و بیش از ۳۰۰۰ نفر زخمی شدند.

محمد مردانیان که پیش‌تر نگارش کتاب‌هایی با عنوان «ژنرال»، «دنیا بازیچه صهیونیست»، «گاندو» و «یک و بیست دقیقه بامداد» را در کارنامه خود دارد در جدیدترین اثرش با عنوان «رخنه» به سراغ موضوع انفجار پیجرها رفته و در گفت‌وگو با جانبازان عملیات پیجر، اسناد موساد و سخنرانی و اظهارات مقامات اسرائیل و همچنین گفت‌وگو با مجتبی امانی سفیر وقت ایران در لبنان روایتی از اجرایی شدن این عملیات و برنامه‌ریزی‌های پیش از عملیات توسط موساد و اتفاقات پس از آن به بررسی نفوذ موساد در شبکه اطلاع‌رسانی حزب‌الله پرداخته است.

به بهانه انتشار این کتاب با محمد مردانیان گفت‌وگویی داشتیم که بخش اول این گفت‌وگو با موضوع «محتوای کتاب رخنه» منتشر شد و بخش دوم این گفت‌وگو را در ادامه با موضوع «عملیات پیجر اسرائیل و ابعاد مختلف این عملیات» می‌خوانید:

اسرائیل تا حدی جزئیات عملیات پیجر را اعلام کرده، بنابراین آیا می‌توانیم بگوییم که وقتی اطلاعاتی از سوی خودشان منتشر می‌شود به این معناست که دیگر از آن مسیر به دشمنشان ضربه نمی‌زنند؟

اتفاقاً مصاحبه‌ای که اخیراً از شخصی به نام مایکل در شبکه سی‌بی‌اس منتشر شده او اعلام می‌کند که حالا پس از صحبت‌های مفصل درباره عملیات پیجرها، این عملیات پروژه‌ای بود که توسط موساد با همه نقاط قوت و ضعفش انجام شد و حالا شما باید باهوش باشید و پروژه بعدی ما را حدس بزنید. او در واقع اینگونه با بیان احتمال عملیات دوباره تهدید می‌کند ولی مشخصاً اگر عملیاتی در ذهن داشته باشند تکراری نخواهد بود.

بنابراین این سوال پیش می‌آید که شناخت جزئیات عملیات پیجرها چه اهمیتی دارد؟

بله حرکات امنیتی دقیقاً مثل هم کپی‌برداری نمی‌شوند اما آسیب‌شناسی گذشته می‌تواند از خسارت‌های آینده پیشگیری کند و این حداقل دستاوردی است که می‌توان از شناخت جزئیات عملیات پیجرها به دست آورد.

مخاطب این نوع کتاب‌ها دو دسته هستند. اولین مخاطب دوستان مذهبی و جهادی مثل پایگاه‌های بسیج هستند و دومین مخاطب کسانی هستند که مسئولیت‌های امنیتی و حفاظتی دارند یا حتی در پایین‌ترین سطح به عنوان یک کارمند حفاظت فعالیت می‌کنند. خواندن این کتاب کمک می‌کند که ذهن فرد درباره عملیات‌های امنیتی آگاه‌تر و باتجربه‌تر شود و حتی بتواند عملیات‌های بعدی دشمن را پیش‌بینی کند.

آیا در اقدامات امنیتی صهیونیست‌ها می‌توان نمونه مشابهی در گذشته با عملیات پیجرها دید؟

اسرائیل دشمن ماست و این بر هیچ کس پوشیده نیست اما ما نمی‌توانم صرفاً‌ به دلیل دشمن بودن هر عملیات او را تحقیر کنیم و بگوییم انفجار پیجرها چیز خاصی نبوده و یک عملیات ساده است. آن‌ها واقعاً کار بزرگی انجام داده‌اند که تا حدی زیادی هم موفقیت‌آمیز بوده است.

من در کتاب «گاندو» هم نوشته‌ام که با خواندن این کتاب حداقل سواد امنیتی بدست می‌آورید و کتاب «رخنه» هم چنین ویژگی دارد. من خواندن این کتاب را به هر کس با هر مسئولیت بزرگ و کوچکی در مسائل حفاظتی و امنیتی پیشنهاد می‌کنم.

من درباره عملیات مشابه با پیجرها تحقیق کرده‌ام و اگر بخواهم مقایسه کنم باید بگویم که در طول تاریخ یک نمونه در ابعاد بسیار کوچک و تا حدی شبیه به عملیات پیجرها وجود دارد. صهیونیست‌ها به عنوان پدر کشتار در این عالم و پدر رذالت و سنگدلی یک نمونه مشابه دیگر هم در کارنامه خود دارند که مربوط به ترور شهید یحیی عیاش می‌شود.

شهید یحیی عیاش یکی از فرماندهان ارشد حماس بود که شاباک سیستم اطلاعاتی داخل اسرائیل مواد منفجره در موبایل ایشان جاسازی می‌کند. جزئیات این عملیات توسط صاحبخانه ایشان که مزدور اسرائیل بود فاش شده، این فرد موبایل یحیی عیاش را به مأموران شاباک می‌رساند، آن‌ها در این موبایل مواد منفجره کار می‌گذارند، او موبایل را به سر جایش برمی‌گرداند و وقتی شهید که خواب بوده، بیدار می‌شود و با موبایل تماس می‌گیرد در حین شنود پس از اینکه مطمئن می‌شوند فرد مورد نظر یحیی عیاش است موبایل را منفجر می‌کنند و  ایشان به شهادت می‌رسد.

ترفندهایی برای آسیب بیشتر به قربانی

به نظر می‌رسد برای اینکه عملیات پیجرها بتواند آسیب جدی‌تری به حزب‌الله وارد کند، صهیونیست‌ها ترفندهایی به کار برده‌اند.

بله، در این کتاب هم به این موارد با جزئیات اشاره شده است. صهیونیست‌ها برای اینکه انفجار پیجر آسیب بیشتری به قربانیانشان وارد کند سه کار انجام دادند. اولین کار این بود که آلارم پیجر فعال شد، صدای آلارم با صدای همیشگی تفاوت داشت تا جلب توجه کند. دلیل فعال شدن صدای پیجر این بود که فرد هر جایی که هست به سراغ پیجرش برود و آن را بردارد، بنابراین با تکنیک اول فرد را به سمت پیجر کشاندند.

تکنیک دوم این بود که روی صفحه مانیتور پیجر نوشته می‌شود که دو دکمه را با هم فشار دهند. با وجود اینکه اندازه پیجر کوچک است اما برای فشردن دو دکمه باید فرد دو دستش را به کار ببرد و معمولاً افراد انگشت اشاره‌شان را به کار می‌برند و این همان انگشتی است که ماشه اسلحه را فشار می‌دهد و برای صهیونیست‌ها مهم است که این انگشت آسیب ببیند و نکته دیگر این است که صفحه پیجر کوچک است و با فونت کوچک پیام‌ها نوشته می‌شود و فرد مجبور است پیجر را به چشمانش نزدیک کند تا محتوای آلارم را بخواند و بنابراین با فشردن آن دو دکمه هم دو دستش آسیب می‌بیند و هم چشمانش را از دست می‌دهد. غالب افرادی که من با آن‌ها مصاحبه کردم هر دو چشمشان تخلیه شده است.

تقریباً چند درصد افراد چشم‌شان تخلیه شده است؟

من درصد دقیقی ندارم اما از پانزده نفری که من با آن‌ها مصاحبه کردم دو نفرشان یک چشم سالم داشتند که البته آن چشم هم آسیب دیده بود اما آسیبش کمتر بود و فقط یک نفر بود که چشمش هیچ آسیبی ندیده بود که البته این فرد چون پیجر داخل کیف کمری‌اش بود، شکمش آسیب دیده بود.

میزان خسارتی که عملیات پیجر به حزب‌الله وارد کرد را چقدر می‌توان جدی دانست؟

برای پاسخ به این پرسش جواب سفیر ایران را مطرح می‌کنم. من این جمله را از قول سفیر کشورمان مطرح می‌کنم و این جمله برای من آنقدر شجاعانه بیان شد که حتی زمان ویرایش کتاب با ایشان تماس گرفتم و جمله را خواندم و ایشان گفتند که می‌توانم دقیقاً همین جمله را از قول خودشان در کتاب بیاورم.

سفیر کشورمان در زمان عملیات پیجر در لبنان این عملیات را یک شاهکار امنیتی می‌داند و معتقد است که دشمنی ما با رژیم صهیونیستی دلیلی نمی‌شود که ما بخواهیم آن را کوچک بشماریم و از آن به عنوان یک شاهکار نام نبریم.

هدف موساد زنده گیری بود

موساد خودش وقیحانه اعلام کرد که هدفش کشته‌سازی نبوده. مایکل که مسئول میز انفجار پیجر در موساد بوده می‌گوید که ما حساب کردیم که اگر افراد کشته شوند بی‌هزینه نیست اما اگر افراد زنده که دو دستشان را از دست داده‌اند و نابینا شده‌اند در لبنان باقی بمانند برای ما بهتر است.

نکته اینجاست که غالب افرادی که در این عملیات آسیب دیده‌اند، جوان هستند و این افراد حدود 50 سال دیگر زنده هستند و علاوه بر هزینه‌های بالای نگهداری نیازمند مراقبت‌های بسیاری هم هستند. یکی از این افراد که من با او مصاحبه کردم، فردی است که مادرش، همسرش و مادر همسشر هر چند روز به نوبت از او مراقبت می‌کنند چون خودش هم دستانش را از دست داده و هم چشمانش نابینا شده‌اند و عملاً سه نفر درگیر نگهداری از یک نفر شده‌اند که او هم فردی جوان است.

موساد در این عملیات هدفش کشتار نبوده و خیلی وقیحانه اعلام می‌کند که ما می‌توانستیم حجم انفجار را به حدی بالا ببریم که منجر به فوت شود اما هدفمان زجر دادن بود.

جزئیاتی شنیده نشده از عملیات پیجری اسرائیل/ جانبازان پیجری نماد مقاومت می‌شوند

پس هدف نهایی از کار انداختن برخی نیروها و قدرت‌نمایی برای چندین سال بوده؟

بله اتفاقا همین نکته را هم گفته است. اسرائیل اعلام کرده که این افراد نمادهای قدرت اسراییل هستند که به عنوان تابلوهایی متحرک در شهر حرکت می‌کنند و قدرت ما را نشان میدهند.

به نظر شما این هدف نهایی برای اسرائیل محقق شده؟

من اتفاقاً فکر می‌کنم که عکس این اتفاق رخ داده، وقتی یک جانباز پیجر در خیابان‌های ضاحیه راه می‌رود یا مردم آن‌ها را بر مزار سیدحسن نصرالله می‌بینند از آن‌ها به گرمی استقبال می‌کنند و ابراز لطف‌های شدیدی از مردم دیده‌ام که دست و صورت این افراد را می‌بوسند و این افراد به نمادهای مقاومت تبدیل شده‌اند.

صهیونیست‌ها همانطور که در مسائل امنیتی و جاسوسی خوب عمل می‌کنند، معمولاً در محاسبه‌گری مسائل اجتماعی دچار اشتباه می‌شوند، آن‌ها در شناخت مردم ضعیف عمل کرده‌اند و فکر می‌کنم جانبازان پیجری هم به جای اینکه برای آن‌ها حکم بیلبوردهای تبلیغاتی متحرک در لبنان را داشته باشند، نماد مقاومت و روحیه در لبنان خواهند بود.

صهیونیست‌ها درباره مردم ایران هم دچار اشتباه شدند، تصورشان بر این بود که پس از حمله به ایران مردم به خیابان‌ها خواهند آمد و دست به راهپیمایی خواهند زد اما دیدیم حتی کسانیکه موضع‌گیری‌هایی علیه جمهوری اسلامی داشتند هم در بحث کشورمان ایران در برابر اسرائیل ایستادند چراکه آنجا صحبت از ایران و ایرانی بود و صهیونیست‌ها به این موضوع فکر نکرده بودند. هرچقدر در مسائل امنیتی محاسبه‌گری دقیقی دارند در محاسبه‌گری اقشاری‌شان دچار ضعف و اشکال هستند.

وقتی که نگاهی کامل به اتفاقات آن روزها داشته باشیم متوجه می‌شویم که اسرائیل جنگی ترکیبی را شروع کرده بود. فکر می‌کنم هفت روز بعد از انفجار پیجرها عملیات حذف سید حسن نصرالله و ترور ایشان را اجرایی کردند، سپس هجوم زمینی به خاک لبنان از جنوب این کشور اجرایی شد و از همه سنگین‌تر بمباران هوایی بود که شدت گرفت. هر چهار جبهه در یک بازه زمانی محدود اجرایی شد و اسرائیل جنگی ترکیبی را به راه انداخت.

من با افرادی که در عملیات پیجرها سالم ماندند هم مصاحبه کردم، روز انفجار پیجرها واقعاً روز وحشتناکی بود، صورت‌ها قابل شناسایی نبود و از آن‌جا که این افراد همواره افرادی امانتدار هستند در همان وضعیت هم اسم‌های جهادی و مستعار خود را اعلام می‌کردند. در واقع نه امکان داشت لیست بیمارستان را بررسی کرد و نه ظاهر این افراد قابل شناسایی بود. افراد دیگر با تلفن و بی‌سیم مشغول هماهنگی بودند که حالا بی‌سیم‌ها منفجر شد که البته تعداد آن در حد پیجرها بالا نبود و موارد محدودی مثل مانیتور، موبایل و تلویزیون نیز منفجر شد.

کسی به موضوع انفجار بی‌سیم‌ها نپرداخته و چندان هم رسانه‌ای نشد ولی وقتی این موضوع را هم بررسی کردند به همان مسیری رسیدند که مربوط به پیجرها می‌شد و با وجود تفاوت در جریان خرید اما نهایتاً هر دو از یک جای مشترک می‌آمدند.

رییس وقت موساد در این‌باره توضیح می‌دهد که انفجار پیجرها طرح جدیدی بود که پس از 11 اکتبر (طوفان‌الاقصی) برنامه‌ریزی شد اما برنامه نفوذ در تاکی‌واکی‌ها (بی‌سیم‌ها) از زمان ریاست دو رئیس پیشین موساد و زمان الی کوهن شروع شده بود که در صحبت‌هایش تاریخ دقیق را هم اعلام می‌کند تاریخی که مربوط به حدود 10 سال پیش است. در واقع بسیاری از بی‌سیم‌هایی که دستکاری شدند 10 سال درونشان مواد بوده و جالب است که این بی‌سیم‌ها در این مدت خراب نشده‌اند و البته با این وجود تعداد مجروحان بی‌سیم زیاد نبود.

بی‌سیم فردا یا پس‌فردای عملیات پیجرها منفجر شد اما تعداد بالای انفجار بی‌سیم‌ها مربوط به زمان تشییع شهدا می‌شود. در واقع صهیونیست‌ها صبر کرده بودند تا بی‌سیم‌ها را در مراسم تشییع منفجر کنند تا در ازدحام جمعیت تعداد مجروحان بیشتر باشد.

تعداد شهدا و جانبازان

به طور کل تعداد شهدا و مجروحان این عملیات مشخص است؟

تعداد مجروحان از ۲۵۰۰ نفر تا ۳۵۰۰ نفر گزارش شده و کمترین تعدادی که عنوان شده ۱۱۵۰ نفر بوده اما ۵۵۰۲ پیجر منفجر شده که البته ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ انفجار هیچ خسارت جانی نداشته است.

تعداد شروع نسبت به تعداد جانبازان خیلی کم بوده که حدود ۶۰ تا ۷۰ نفر است چراکه هدف کل این برنامه‌ریزی برای شهید کردن افراد نبوده و در تحقیقاتی که ما داشتیم ۸ ایرانی جانباز پیجر نیز یافت شد که هیچ‌کدام از این افراد حاضر به مصاحبه با ما نشدند. درباره میزان خسارات بی‌سیم‌ها اطلاعاتی ندارم اما می‌دانم که میزان خسارت بسیار کم بوده است. مواردی مثل مانیتور و موبایل و… نیز منفجر شده که خیلی کم بوده ولی این خسارت را داشته که به لحاظ روانی بر اعضای حزب‌الله تأثیر گذاشته و باعث شده که آن‌ها تا مدت‌ها حتی برای روشن کردن هواکنش خانه‌شان هم احتمال انفجار را در نظر بگیرند و به نوعی به هر تکنولوژی شک کرده بودند.

این جنگ روانی و شک و تردیدی که نسبت به هر چیز به وجود آمده، هنوز هم وجود دارد؟

مسئله الان حل شده و به هر حال مجبور به خطر کردن بودند و باید به زندگی عادی برمی‌گشتند و کم‌کم وضعیت قبل از انفجار پیجرها برگشته است.

اما باید واقع‌بین باشیم،‌ با توجه به اینکه بخش اعظمی از تکنولوژی روز و سهام دیجیتال دنیا چه در آیفون، چه در اندروید، سامسونگ و... در اختیار صهیونیست‌ها است و این رژیم هیچ تعهد اخلاقی نسبت به هیچ چیزی ندارد و جنایت‌هایش در طول تاریخ این موضوع را نشان می‌دهد، لازم است که همواره دشمنان اسرائیل مراقبت‌های ویژه از خود را در نظر داشته باشند.

اگر صهیونیست‌ها بخواهند عملیات مشابهی اجرا کنند، این عملیات به چه شکل خواهد بود؟

این احتمال هنوز هم هست که عملیاتی مشابه را اجرا کنند و این عملیات می‌تواند با موبایل با یک وسیله دیگر باشد. گاهی مواقع محرمانه‌ترین وسایل همان وسایلی است که در مقابل چشمان ما قرار دارد،

صهیونیست‌ها در مسائل جاسوسی و نفوذ عملکرد نسبتاً موفقی در تاریخ خود داشته‌اند. ما در قیاس با آن‌ها چه موقعیتی داریم؟

صهیونیست‌ها سهامدار تکنولوژی‌های مختلفی هستند، در بسیاری از شرکت‌های مهم و معتبر سهامدار هستند یا با مبالغی افرادی را در آن شرکت‌ها می‌خرند تا بتوانند نفوذ خود را بیشتر کرده و حفظ کنند. در واقع لابی صهیونیست‌ها در همه شرکت‌های مهم دنیا وجود دارد و این مسئله آن‌ها را در این زمینه بسیار قدرتمند کرده.

ما مسلمانان هم زمانی کاشف باروت بودیم یا الکل توسط یک مسلمان کشف شد و حالا آن‌ها دویست یا دویست و پنجاه سال است که از ما جلوتر هستند و اگر ما بخواهیم موقعیتی برتر از آن‌ها پیدا کنیم باید سعی کنیم که در آینده در حوزه تکنولوژی دست برتر را داشته باشیم.

واقعیت امروز این است که تکنولوژی در دست دشمن ماست و ما در مباحث امنیتی و حوزه‌هایی که امنیت اهمیت بالایی دارد باید به تکنولوژی نگاهی کاملاً امنیتی داشته باشیم.

آیا به نظر شما بسیاری از هزینه‌هایی حزب‌الله متحمل شد به دلیل جدی نگرفتن و ضعیف بودن در حوزه تکنولوژی است؟

من به یکی از آخرین سخنرانی‌های سید حسن نصرالله اشاره می‌کنم که در آن فرمودند، بسیاری از صدماتی که ما دیدیم از تلفن همراه بوده و اعضای حزب‌الله تا پایان جنگ باید موبایل‌هایشان را کنار بگذارند. او تأکید دارد که موبایل‌ها جاسوس‌های اسرائیل در خانه‌ها هستند و با این ابزار دیگر نیازی به جاسوس انسان ندارد و حتی دستور دادند که هر کس دوربین مداربسته متصل به اینترنت دارد، اتصالش را قطع کند.

معمولاً خیلی از اتفاقاتی که در درون حزب‌الله رخ داد و گرای دقیقی که از اماکن، محل تسلیحات و رفت و آمد اشخاص داده شد را اگر ریشه‌یابی کنیم به گفته خود حزب‌الله سر از گوشی‌های موبایل در می‌آورد.

با توجه به اینکه با مجروحان پیجری گفت‌وگو داشتید. کمی از وضعیت روحی این افراد و فعالیت این روزهایشان بگویید.

روحیه همه این افراد عالی است، صبر و استقامت‌شان را من در کتاب نوشته‌ام. اگر من در گفت‌وگو چشمم را می‌بستم و با آن‌ها صحبت می‌کردم، شادابی که در رفتارشان وجود داشت اصلاً حس و حال فردی نبود که به تازگی نابینا شده است.

روح استقامت این افراد واقعاً دیدنی است؛ حتی یکی از این افراد به من می‌گفت بعد از اینکه دست‌هایم بهبود پیدا کنند می‌خواهم از پروتز استفاده کنم و دوباله اسلحه به دست بگیرم.

با این حال به نظر من لازم است که یک آسیب‌شناسی جدی در این موضوع داشته باشیم. حزب‌الله برای درمان چشم و دست آسیب‌دیدگان پرونده‌های بزرگی را باز کرده و به این موارد رسیدگی می‌کند اما به نظر من باید پرونده درمان روانی این جانبازان نیز در نظر گرفته شود چرا که این افراد تا یک سال پیش افرادی پر جنب و جوش و فعال بودند و حالا خانه‌نشین شده‌اند و چیزی هم نمی‌بینند و در درازمدت احتمالاً این وضعیت بر روحیه آن‌ها تأثیر خواهد داشت و لازم است که از الآن به این موضوع توجه شود.

آیا در عملیات پیجر نقاط ضعفی را هم می‌توان در عملکرد اسرائیل مشاهده کرد؟

بله، اولین نکته این است که پیجرها تقریباً لو رفته بودند و دستگاه نظارتی حزب‌الله و جمهوری اسلامی در آستانه کشف این خرابکاری بودند و منبع این ادعا خودِ دشمن است. خطرناک بودن پیجرها توسط هیچ دستگاهی قابل شناسایی نبود، سفیر ایران خودشان در گفت‌وگویی که با هم داشتیم به این نکته اشاره می‌کنند که با این پیجر به ایران سفر می‌کردند و در فرودگاه رفیق حریری بیروت و فرودگاه امام خمینی (ره) هم با وجود اینکه از ایکس‌ری رد می‌شد در این پیجر مورد خطرناکی هم شناسایی نمی‌شد. مواد منفجره‌ای که در این وسایل به کار رفته نوع جدیدی است.

نتانیاهو در یک سخنرانی می‌گوید که دستگاهی از ایران به لبنان ارسال شده بود تا این پیجرها را بررسی کند که ما متوجه شدیم و آن دستگاه را از بین بردیم. سیستم نظارتی ایران بر پیجرها حساس شده بود و این بار سه پیجر از لبنان به ایران ارسال شد که اسرائیل این پیجرها را نابود نمی‌کند و نتانیاهو از مسئول این عملیات می‌پرسد که اگر پیجرها به ایران برسد چند روز طول می‌کشد تا مواد منفجره شناسایی شود که او به نتانیاهو می‌گوید در عرض یک روز شناسایی انجام می‌شود، به همین دلیل عملیات خیلی سریع اجرایی شد و نتانیاهو بین کم و هیچ، کم را انتخاب می‌کند تا این عملیات به طور کامل دفع نشود. همین الان در کابینه رژیم صهیونیستی بین گالانت و دیوید بارنیا و نتانیاهو اختلاف شدیدی درباره زمان انفجار پیجرها وجود دارد و برخی بر این عقیده‌اند که پیجرها نباید زود منفجر می‌شد و باید صبر می‌کردند تا تعداد بیشتری بین افراد توزیع شود و در آن زمان افراد بیشتری زمین‌گیر می‌شدند ولی نتانیاهو معتقد است که اگر تعلل می‌کردند عملیات برملا می‌شد و امکان هیچ ضربه‌ای از این طریق وجود نداشت. بنابراین بر اساس گفته نتانیاهو ما در آستانه کشف این موضوع بودیم.

نکته دوم این است که اسرائیل یک جنگ ترکیبی حساب‌شده را اجرایی کرد که در آن زمان یک مدیریت فضای پیچیده لازم بود. هجوم زمینی اسرائیل، حذف سیدحسن نصرالله، عملیات پیجری و بمباران سخت هوایی برنامه‌ای بود که اسرائیل سعی داشت از طریق آن شاکله حزب‌الله را از هم بپاشاند و تصورش بر این بود که در حدود ۲۴ ساعت به موفقیت بزرگی دست پیدا می‌کند اما حزب‌الله در چنین شرایطی ایستادگی کرد.

جزئیاتی شنیده نشده از عملیات پیجری اسرائیل/ جانبازان پیجری نماد مقاومت می‌شوند

آیا تحقیقاتی هم درباره نوع مواد منفجره وجود دارد؟

عملیات پیجرها بسیار هوشمندانه بود و با تکنولوژی خاصی انجام شد، صهیونیست‌ها با بارگذاری پنج گرم مواد منفجره در قسمت باطری پیجر که دور آن هم مقوایی با ابعاد حدود 4 سانتی‌متر بوده، پیجرها را آماده انفجار کردند. این مواد حتی از طریق سگ‌هایی که برای کشف مواد منفجره آموزش دیده‌اند هم امکان شناسایی نداشته و دستگاه‌های ایکس‌ری نیز نمی‌توانستند مواد منفجره را شناسایی کنند.

موادی بسیار اندک در دستگاهی بسیار کوچک قرار داده شده که به خودی خود کمتر کسی تصور می‌کند که این دستگاه با این ابعاد امکان انفجار سنگین و خسارت‌بار داشته باشد. معمولاً وقتی صحبت از دستکاری پیجرها می‌شود ذهن همه به سمت شنود می‌رود، نتانیاهو هم به این مورد اشاره می‌کند که وقتی مأمور موساد درباره این عملیات با او صحبت کرده، برای او هم قابل قبول نبوده که انفجار چنین دستگاه کوچکی بتواند چندان مخرب باشد.

مأمور موساد اعتماد نتانیاهو را به عملیات جلب می‌کند، مواد به کار رفته در پیجرها یک ترکیب فشرده از موادی است که یک بمب کوچک است و حتی ترکیب شیمیایی این مواد را هم فاش کرده‌اند.

جالب است که من حتی با یکی از جانبازان صحبت کردم و او می‌گفت که اجزای پیجرش را برای کنجکاوی یک بار از هم جدا کرده بود و بعد پیجر را دوباره سرهم کرده بود و هیچ مورد مشکوکی در آن ندیده بود و به نظر می‌رسد مواد منفجره در باتری پیجر بوده که هیچکس حتی با باز کردن پیجر هم نمی‌تواند مواد مشکوکی در آن ببینم.

این مواد در کجا داخل باتری‌ها بارگذاری شده است؟

طبق گفته مأمور موساد مواد در اسرائیل بارگذاری شده و کل دستگاه‌های پیجر تولید کشور تایوان و شرکت گلد آپولو است که صهیونیست‌ها به واسطه‌ای از طریق شرکت‌های پوششی ردپای خود را حذف کرده‌اند.

اگر نتانیاهو برای اجرای این عملیات عجله نمی‌کرد و عملیات دقیقاً در زمان مدنظر او و موساد اجرایی می‌شد، میزان خسارت تا چه اندازه بود؟

قطعاً میزان خسارت وارده بسیار بیشتر بود، شیخ نعیم قاسم در یک سخنرانی به این نکته اشاره می‌کند که ما تعداد دیگری پیجر خریده بودیم که وقتی این انفجارها رخ داد از اردوغان درخواست کردیم که همه پیجرها در خاک ترکیه امحاء شود.

فقط تعداد هزار و پانصد پیجر در ترکیه امحاء شد، تعداد دیگری از پیجرها در لبنان بوده که هنوز بین اعضای حزب‌الله توزیع نشده بود. بنابراین اگر ایران به پیجرها مشکوک نمی‌شد و نتانیاهو در اجرای عملیاتش عجله نمی‌کرد و بهترین فرصت را برای انفجار پیدا می‌کرد میزان خسارت جانی بیش از دو یا سه برابر بود.

با وجود اینکه پیجرها به ما نرسید و بررسی پیجرها صورت نگرفت،‌ مشکوک شدن ایرانی‌ها باعث شد که حداقل سلامتی دو یا سه هزار نفر حفظ شود.

آیا مشخص است که سیستم امنیتی ایران چطور به پیجرها مشکوک شده بود؟ آیا در کتاب به این موضوع هم پرداخته‌اید؟

هر پاسخی که به پرسش‌های شما دادم با منابع موثق بوده اما در پاسخ به این پرسش باید به اطلاعاتی تکیه کنم که شاید موثق بودنشان کمی مورد تردید است.

من از افرادی شنیده‌ام که یک مهندس مخابرات سپاه برای چکاپ پیجرها به شهادت رسیده، یعنی او پیجر را باز کرده و در بررسی‌هایش پیجر منفجر شده و همین مسئله باعث می‌شود که ایران به دستکاری پیجرها مشکوک شود. علاوه بر این به نظر می‌رسد که موارد مشابهی از انفجار پیجرها هم وجود داشته که شک ما را بر می‌انگیزد.

فروش پیجرها به حزب‌الله

پیجرها چطور به حزب‌الله فروخته شدند؟ صهیونیست‌ها از کجا می‌دانستند که حزب‌الله همین پیجرها را می‌خرد؟

وقتی سیدحسن نصرالله استفاده از موبایل را برای اعضای حزب‌الله حرام شرعی اعلام می‌کند و حذف موبایل‌ها از زمان  جنگ ۳۳ روزه شروع شد، تصمیم بر این بود که ابزار دیگری جایگزین موبایل‌ها شود.

طبیعتاً حذف موبایل در قرن بیست‌ویکم ارتباطات را مختل می‌کند و حزب‌الله پیش‌تر هم از پیجر استفاده می‌کرد که پیجرها تولید ایران بود و هنوز هم مورد استفاده است و مشکلی برای آن‌ها به وجود نیامده، اما با کنار رفتن موبایل‌ها نیاز به پیجر چند برابر می‌شود و کمبود آن باعث می‌شود که حزب‌الله به فکر خریداری از یک جای دیگر باشد.

همزمان با به وجود آمدن این نیاز، موساد با ساخت یک کلیپ تبلیغاتی، پیجری که مدنظر دارد را در رسانه‌های لبنان معرفی می‌کند و تبلیغات گسترده‌ای از این پیجر در رسانه‌ها منتشر می‌شود که هیچ نشانی هم از موساد در این تبلیغات نیست و فقط با لوگوی همان شرکت تایوانی این پیجرها تبلیغ می‌شوند.

پیجرهای جدید قابلیت‌های بسیار بیشتری هم داشتند و نقاط ضعفی که پیجرهای قدیمی داشتند را رفع کرده‌اند. مثلاً در این تبلیغات نشان می‌دهند که یک دستگاه را داخل آب انداخته و دستگاه خراب نمی‌شود یا دستگاه را ضد ضربه نشان می‌دهند و از همه مهم‌تر نشان می‌دهند که پیجرها قابلیت شارژ شدن دارند و مثل دستگاه‌های قبلی با باطری قلمی کار نمی‌کنند و یک بار شارژ باعث می‌شود که دستگاه دو روز کار کند.

همه این قابلیت‌ها که در کانال‌های تلگرام یا یوتوب مطرح شده نظر اعضای حزب‌الله را به خود جلب می‌کند، در واقع موساد نیاز را سنجیده و بر مبنای نیاز ابزار را تولید کرده و تبلیغاتی ارائه داده و آن را در دسترس مخاطبانش قرار داده است به طوریکه یکی از جانبازان پیجری به من می‌گفتند که ما این کلیپ‌ها را دیدیم و خودمان به مسئول خرید حزب‌الله پیشنهاد دادیم که از همین پیجرها برای ما خریداری شود.

همانطور که گفتم تصور حزب‌الله این بود که اگر این پیجرها هم دستکاری شده باشند، نهایتاً مورد شنود قرار می‌گیرند و چنین دستگاه کوچکی نمی‌تواند یک انفجار مخرب به وجود بیاورد. پیجرها در همین پروسه خریداری می‌شوند و متأسفانه عملیات اسرائیل تا این مرحله به خوبی پیش می‌رود تا اینکه مجبور می‌شوند پیش از زمان مدنظر پیجرها را منفجر کنند.

آیا در تحقیقات خود این مورد را هم پیگیری کردید که حزب‌الله شرکت فروشنده پیجر را محکوم کند و حداقل خسارات مالی وارد شده از طریق این شرکت پرداخت شود؟

بر اساس گفته شیخ نعیم قاسم یک کمیته تحقیقی درباره انفجار پیجرها راه‌اندازی شده و فعالیتش همچنان ادامه دارد. هنوز اطلاعات چندانی درباره عملکرد این کمیته در دست نیست و نمی‌دانیم چه نتیجه‌گیری‌هایی داشته‌اند اما می‌دانم که این موضوع در حال بررسی است و شاید مورد شکایت از شرکت تایوانی هم یکی از موارد بررسی باشد.

جزئیاتی شنیده نشده از عملیات پیجری اسرائیل/ جانبازان پیجری نماد مقاومت می‌شوند

پس از عملیات پیجر، در ساعات اولیه برای مجروحان چه اقداماتی صورت گرفت؟

جمعیت جانبازها را که در لبنان حدود سه هزار و پانصد نفر بود اگر در قیاس با جمعیت ایران، مصر یا کشوری مثل ترکیه که جمعیتشان تقریباً برابر است، قرار دهیم، این تعداد حدود ۲۰هزار نفر است. تصور کنید که در کشور خودمان به یکباره ۲۰هزار نفر مجروح چشم به بیمارستان‌ها رجوع کنند.

در ساعات اولیه پس از انفجار چنین اتفاقی در لبنان که کشوری کوچک است، رخ داد و طبیعتاً لبنان جراح و متخصص چشم محدودی دارد که جوابگوی این همه نیاز یکباره نیست.

انفجار پیجرها با هیچ عملیات جنگی دیگر قابل قیاس نیست، به عنوان مثال ما در زمان دفاع مقدس، در عملیات والفجر ۸ تعداد بسیار زیادی جانباز داشتیم که نوع جراحت‌ها متغیر بود و افراد از ناحیه‌های مختلف مثل دست، پا، شکم و... آسیب دیده بودند اما در انفجار پیجرها همه از ناحیه چشم و دست آسیب دیده‌اند و به یکباره نیاز شدیدی به متخصص چشم پیدا شد که لبنان پاسخگوی این نیاز شدید نبود.

بر اساس گفته شیخ هاشم صفی‌الدین در چند ساعت اول در بدنه حزب‌الله اختلاف نظر به وجود آمده بود که در این شرایط چه کاری انجام دهیم و آیا امکان دارد که مجروحان را به ایران منتقل کنیم یا خیر و شیخ صفی‌الدین از جمله کسانی بود که  تأکید داشت مجروحان باید به این منتقل شوند و رسیدگی به همه آن‌ها در لبنان امکانپذیر نیست.

در این شرایط وزیر محترم بهداشت و آقای دکتر کولیوند رئیس هلال احمر جمهوری اسلامی عملکرد فوق‌العاده‌ای داشتند. در اولین اقدام هواپیمایی از ایران که حامل تعدادی کادر پزشکی و تجهیزات بود به لبنان ارسال شد و داخل همان هواپیما مجروحان حزب‌الله قرار گرفتند و به ایران فرستاده شدند و برای اینکه تعداد بیشتری از جانبازان به ایران منتقل شود فقط یک همراه با هر جانباز امکان حضور در هواپیما را داشت و بسیاری از این افراد در بیمارستان‌های دولتی از جمله بیمارستان بقیة‌الله بستری شدند و سفیر کشورمان هم با پروازهای اول یا دوم به ایران آمد. همسر ایشان با درایت بحران را مدیریت کردند، از آنجا که چشم‌های سفیر کشورمان آسیب دیده بود، ایشان هماهنگی‌ها را در آن شرایط انجام دادند. همان زمان در ابتدا شایعه شد که سفیر شهید شده و فکر می‌کنم در همان وضعیت ایشان بیانیه دادند که زنده هستند و در همان شرایط به کارشان ادامه دادند و در حالیکه صورتشان غرق در خون بود برای جابجایی جانبازان هماهنگی‌ها را پیگیری کردند.

باید به این نکته اشاره کنم که همین تعداد جانباز اگر از نواحی مختلفی مجروح شده بودند امکان رسیدگی به آن‌ها در لبنان وجود داشت اما از آنجا که ناحیه آسیب‌دیده چشم بود امکان رسیدگی وجود نداشت و حزب‌الله مجبور شد برخی افراد را به ایران منتقل کند.

نکته پایانی...

اسرائیل و شخصِ نتانیاهو با وقاحت مسئولیت انفجارها را برعهده گرفته و شاخص‌ترین اقدام وقیحانه‌اش هم هدیه دادن یک پیجر تماماً طلا به ترامپ است که روی آن نوشته شده بود؛ "با هر دو دست دکمه را فشار دهید".

آن‌ها بارها این مسئولیت را قبول کرده‌اند و ترامپ هم اعلام کرده که این عملیات با ظرافتی مثال‌زدنی انجام شده است.

حزب‌الله مسلح بوده و مسلح هم خواهد ماند. حزب‌الله در تاریخ خود روزهای سختی را گذرانده، جنگ سی‌وسه روزه را پشت سر گذاشته که از بعضی جهات جنگ سخت‌تری بوده است. باید بگویم که قبل از تأسیس حزب‌الله شیعیان لبنان بحران‌های بسیار سخت و بزرگی را پشت سر گذاشته‌اند

حذف سید حسن نصرالله قطعاً اتفاق سخت و تلخی است اما مردم لبنان سال‌ها قبل شخصیت بزرگی چون امام موسی صدر را از دست دادند که فرد مهمی در این جامعه به حساب می‌آمد اما پس از او شخصیتی چون سید حسن نصرالله ظهور کرد.

خلع سلاحی که امروز مطرح می‌شود قرار است توسط چه کسی انجام شود؟ ارتش لبنان؟

مقیاس تعداد ارتش با تعداد شیعیان لبنان یک به پنج است. قطعاً همه شیعیان عضو حزب‌الله نیستند اما حزب‌الله جایگاهی در دل شیعیان دارد که در صورت نیاز بسیاری از آن‌ها مسلح خواهند شد. گواه این ادعا مراسم تشییع جنازه سید حسن نصرالله است که در تاریخ لبنان چنین تجمعی بی‌نظیر است. بنابراین تعادل جمعیتی که در لبنان وجود دارد به نفع شیعیان و حزب‌الله است.

 کسانی که خارج از لبنان زندگی می‌کنند شناخت کمی از ارتش این کشور دارند. من بارها با ارتشی‌های لبنان روبرو شده‌ام، از آنجا که لبنان در حال حاضر شرایط ویژه‌ای دارد،  در زمان تردد ایستگاه‌های بازرسی فراوانی در این کشور مشاهده می‌شود و برای یک خرید ساده ممکن است از دو ایستگاه بازرسی عبور کنید، من در این ایستگاه‌ها بارها دیدم که برخی افراد با لباس ارتش لبنان افکاری کاملاً منطبق با حزب‌الله دارند هر چند که برخی افراد هم در ارتش کاملاً مخالف حزب‌الله هستند اما نباید همه ارتش را در برابر حزب‌الله دانست. در واقع در ارتش هم این شکاف وجود دارد که برخی تمایل به بقای حزب‌الله و مسلح ماندن آن دارند.

سیاست یک رهبر در این است که همه را در کنار هم قرار دهد و شیخ نعیم قاسم هم جمع کند و ایشان هیچ‌گاه در سخنرانی‌هایشان علیه ارتش لبنان صحبت نکرده‌اند و حتی تأکید دارند که بچه‌های ارتش بچه‌های خودمان هستند و ما با هم درگیر نخواهیم شد. او همواره با احترام از ارتش و اعضای آن صحبت می‌کند و پیش‌بینی من به عنوان یک محقق این است که حزب‌الله قطعاً به همین شکل در لبنان باقی می‌ماند.

جالب است بگویم که اصلاً نوع پخش شدن سلاح‌ها هم به شکلی است که امکان ساماندهی و جمع‌آوری آن‌ها وجود ندارد. برخی سلاح‌ها به صورت سازمانی و برخی به صورت سنتی توزیع شده‌اند و همین بی‌نظمی خود به یکی از اتفاقات مثبت تبدیل شده است.

منظور از سلاح هم فقط اسلحه‌هایی مثل کلاشینکف نیست، راکت، موشک و سلاح‌های سنگین و نیمه‌سنگین هم در این مجموعه مدنظر است که برخی از این سلاح‌ها در خانه‌های افراد قرار دارند و جمع‌آوری آن‌ها و در اختیار گرفتن سلاح‌ها به طور کامل اصلاً امکانپذیر نیست.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز