خبرگزاری کار ایران

در گفتگو با ایلنا مطرح شد؛

سیر قهقرایی مرمت آثار تاریخی در کشور/ مرمتگرانی که رفتار بساز و بفروشی در بناهای تاریخی دارند

سیر قهقرایی مرمت آثار تاریخی در کشور/ مرمتگرانی که رفتار بساز و بفروشی در بناهای تاریخی دارند

مرمت‌های غیراصولی در آثار و بناهای تاریخی در کشور رواج پیدا کرده و بسیاری از بناهای تاریخی با مرمت‌های پر سرعت و بدون دقت، کاری با آثار و بناهای تاریخی می‌کنند که اصالت تاریخی این آثار برای همیشه مخدوش می‌شود. کارشناسان اما علت این اتفاق را حذف مرمت امانی و ظهور پیمانکاران جدید می‌دانند.

گزارش خبرنگار ایلنا، مرمت‌های صورت گرفته در برخی بناهای تاریخی چنان غیراصولی است که بیشتر شبیه به رفتار بساز و بفروش‌ها در بناهای تاریخی شده است. آیا رواج و گسترش مرمت غیراصولی بناهای تاریخی ایران ارتباطی به پایان نسل مرمتگران صاحب نام و مجرب ایرانی دارد که هر کدام آثار و بناهای تاریخی را به بهترین شکل در ایران مرمت کرده بودند؟ آیا مرمت‌های غیراصولی به دلیل تربیت نکردن مرمتگران مطرح و به نام بلای جان آثار و بناهای تاریخی شده است؟

مرگ مرمت اصولی با حذف مرمت امانی و ظهور پیمانکارها

گوهربین متخصص مرمت با گرایش آرایه‌های ایرانی که به گفته خودش شانس بزرگ زندگی‌اش کار کردن با متخصصین صاحب نام و به نام مرمت ایران همچون دکتر شیرازی، مرحوم مهریار، مهندس رایتی و مهندس محب علی است، درباره دلیل رواج مرمت‌های غیراصولی در بناهای تاریخ ایران به ایلنا گفت: عوامل متعددی در موضوع مرمت‌های غیراصولی دخیل هستند. اولین و مهمترین عامل که منجر به انجام مرمت غیراصولی در یک بنای تاریخی می‌شود، سیاست‌های میراث فرهنگی و دستگاه‌های دولتی است. 

او افزود: قانون از یک زمان به بعد در اوایل دهه ۸۰ وزارت میراث فرهنگی را در موضوع مرمت امانی و بودجه امانی در موضوع مرمت کنار گذاشت و از آن پس بود که موضوع رتبه و گرید پیمانکاری و… مطرح شد. از این نقطه بود که الزام قانونی گذاشته شد تا مرمت آثار تاریخی از طریق مزایده انجام شود. 

این متخصص آرایه‌های ایرانی، مرمت‌های امانی در زمان فعالیت افرادی همچون دکتر شیرازی، مهریار، رایتی و محب‌علی به عنوان نسل نخست مرمتگران آثار تاریخی ایران یکی از موفق‌ترین مرمت‌های انجام شده بر آثار تاریخی ایران دانست و گفت: متاسفانه نسل بعدی مرمتگران با موضوع ممنوعیت انجام مرمت امانی مواجه شدند و دولت دیگر اجازه کار امانی در بناهای تاریخی را نداد. 

گوهربین اعلام کرد: مرمت‌های امانی در آثار تاریخی بدین شکل بود که سازمان وقت میراث فرهنگی، تعدادی استادکار در اختیار داشت و بودجه سالانه‌ای هم برای انجام مرمت‌های امانی داشت و اولویت‌های مرمت را نیز مشخص می‌کرد. مثلا اعلام می‌شد که فلان استاد مرمتکار باید امسال فلان دیوار یا فلان کاشی را مرمت کند. دستمزد این مرمتگران نیز روزمزد به اساتید مرمت پرداخت می‌شد. مصالح مورد نیاز را هم کارپرداز میراث فرهنگی خریداری می‌کرد. اما یک مرتبه مجلس و سازمان بازرسی کل کشور اعلام کردند که این رویه معقول نیست و پروژه‌های مرمتی باید بصورت مناقصه واگذار شوند.

مرمت سریع آثار تاریخی با استفاده از مصالح ارزانقیمت

این متخصص مرمت و آرایه‌های ایرانی درباره تاثیر این تصمیم بر فعالیت‌های مرمتی افزود: نتیجه این تصمیم آن شد که الان برای مرمت یک دیوار خشتی تاریخی به طول ۱۰ متر و ارتفاع ۳ متر باید به دنبال پیمانکارانی گشت که کمترین قیمت را اعلام می‌کنند و در مناقصه برنده می‌شوند. خب واقعیت این است که پیمانکار هم می‌خواهد زندگی کند و ارزان بودن کار او نشانه این نیست که پیمانکار ضعیف است یا صلاحیت و سواد مرمتی ندارد. البته که برخی اوقات پیمانکاران فاقد صلاحیت هم وارد مرمت بناهای تاریخی شده اند. 

این استاد مرمت افزود: بیشتر اوقات، پیمانکاران فکر می‌کنند که باید بیشترین سود را در یک پروژه مرمتی ببرند و به همین دلیل اقدام به پایین آوردن هزینه‌ها و بالا بردن سرعت کار می‌کنند. این موضوع باعث می‌شود که همان رقابت به اصطلاح بساز و بفروشی که از آن یاد می‌شود، در مرمت‌ها مطرح شود و کار کرکت بناهای تاریخی با مشکل مواجه شود. بنابراین بزرگترین مشکل در انجام فعالیت‌های مرمتی پس از آن ایجاد شد که سیاست‌های کلی از امانی به سمت پیمانی رفت و با بنای تاریخی مثل یک بنای ساختمانی برخورد شد. 

او گفت: کار پیمانی دقیقا مثل این می‌ماند که شما بخواهید کابینت آشپزخانه‌تان را عوض کنید و می‌روید و یک کابینت با قیمت مناسب پیدا کنید. در میراث فرهنگی هم همین اتفاق افتاد. مرمت‌های امانی کنار گذاشته شد و حالا وزارت میراث فرهنگی می‌گوید مجلس و سازمان بازرسی دست مرا بسته اند. در حالی که در مرمت‌های امانی بناهای تاریخی پیش از ممنوع شدن آن، وزارت میراث فرهنگی می‌توانست بصورت امانی نیروی مرمتگر بگیرد و مرمت آثار را با نظارت خود انجام دهد. 

گوهربین با تاکید بر این که پیش از پیمانی شدن قراردادهای مرمتی، تمام مواد و مصالح مرمت یک اثر تاریخی توسط نیروهای سازمان میراث فرهنگی خریداری می‌شدند و حالا تهیه مواد و مصالح مرمتی هم دست پیمانکار افتاده و پیمانکار خودش می‌رود مصالح مرمتی بناهای تاریخی را خریداری می‌کند که خب طبیعی است که دنبال مواد و مصالح ارزان برود. 

این استاد مرمت و آرایه‌های ایرانی درباره وضعیت مواد و مصالح مرمتی که برخی پیمانکاران آثار تاریخی هم مشتاق تهیه آن‌ها هستند، گفت: در مرمت آرایه‌های ایرانی، الان چسبی که برای تثبیت و استحکام بخشی نقاشی‌های دیواری و هنر گچبری استفاده می‌شود همین امروز حدود ۷ میلیون تومان قیمت دارد. ولی چسب‌هایی با قیمت پایین‌تر هم هستند که تشخیص آن‌ها فقط در آزمایشگاه مشخص می‌شود. این مواد از لحاظ رنگ و بو و ظاهر با چسب گران ۷ میلیون تومانی هیچ تفاوتی در ظاهر ندارد اما کیفیت آن در درازمدت بسیار متفاوت است. قیمت این چسب ۲ ملیون تومان است. پیمانکار مرمت آثار و بناهای تاریخی هم سعی می‌کنند از همین مواد و مصالح ارزان استفاده کنند یا آن که از مصالحی با جنس اصلی شباهت دارند استفاده کنند. حتی ممکن است برخی مصالح و مواد تهیه شده بسیار با کیفیت باشند اما برای مرمت آثار تاریخی و بناهای میراث فرهنگی ساخته نشده‌اند.

پایان نسل شکوفایی مرمت در ایران

گوهربین در پاسخ به این سوال ایلنا که به نظر می‌رسد نسل قدیم و مهم مرمتگران آثار تاریخی ایران به پایان رسیده و متاسفانه مرمتگران حرفه‌ای طی این سال‌ها مرمت نشده اند؟ گفت: مرمتگران ایرانی هستند که در بالاترین سطح مرمتی در خاورمیانه و سطوح بسیاذر خوب در سطح جهانی در حال فعالیت هستند. اما از اوایل دهه ۹۰ که موضوع میراث فرهنگی و بودجه‌های مرمتی آن کوچک شد و به جای پرداختن به مرمت آثار تاریخی به گردشگری و صنایع دستی بیشتر پرداخته شد، فضای کار واقعی برای دانشجویان و هنرآموزان مرمت نیز حذف شد. 

او گفت: برخلاف شرایط فعلی زمانی که بنده سال ۷۲ فارغ التحصیل شدم. خودم انتخاب می‌کردم کجا کار کنم. مثلا انتخاب می‌کردم که به تخت جمشید بروم یا تخت سلیمان؟ چون پیشنهاد کار و فضای کار مرمت زیاد بود. الان متاسفانه بچه‌های مرمت، هیچ کجا فضای کار واقعی و میدانی ندارند. چون پروژه‌های مرمت آثار و بناهای تاریخی کم شده است. بنابراین طبیعی است که مرمتگری که فقط با تئوری سروکار دارد و مرمت را به شیوه عملی در آثار و بناهای تاریخی نیاموخته است فضای کار هم نداشته باشد. درست مانند تفاوت دو پزشک که یکی فقط پزشکی را تئوریک آموخته و آن دیگری در بیمارستان کار کرده و حالا یک پزشک حاذق شده است. در موضوع مرمت هم همین موضوع صادق است. زمانی می‌توان مرمتگر خوب تحویل حوزه میراث فرهنگی کشور داد که مرمتگر در محوطه باستانی و موزه کار کرده باشد. نه این که فقط تئوری مرمت بداند و کار عملی ناشته باشد. متاسفانه دانشگاه‌های ما هم به سمت پژوهش محوری حرکت کرده‌اند و عملگرا بودن را در رشته‌هایی نظیر مرمت فراموش کرده‌اند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز