در دومین برنامه «سینمای تجربی جهان» مطرح شد:
جیلان تحتتأثیر چخوف و کیارستمی/ فیلمسازی که منتقد اردوغان است؛ اما اپوزسیون نیست

دومین برنامه از مجموعه برنامههای «سینمای تجربی جهان» تحت عنوان از پیله تا پروانگی با نمایش فیلم «ابرهای ماه مه» به کارگردانی نوری بیلگه جیلان و با حضور جمعی از علاقهمندان به سینما شامگاه شنبه ۱۷ خرداد در پردیس سینمایی چارسو توسط گروه سینمایی هنرو تجربه برگزار شد.
به گزارش ایلنا به نقل از روابطعمومی گروه سینمایی هنرو تجربه، در ابتدای این برنامه فیلم سینمایی ابرهای ماه مه ساخته نوری بیلگه جیلان به نمایش درآمد و سپس مازیار فکری ارشاد نویسنده و منتقد سینمایی و حسین مهکام فیلمنامهنویس و کارگردان سینما درباره این فیلم و سینمای نوری بیلگه جیلان گفتگو کردند
مازیار فکری ارشاد با اشاره به اینکه «ابرهای ماه مه» دومین فیلم بلند جیلان و دومین قسمت از «سهگانه روستا»ی اوست، توضیح داد: «این فیلم را میتوان نوعی حدیث نفس از زندگی خود جیلان دانست. او در دوران دانشجوییاش، ابتدا در رشته مهندسی تحصیل میکرد، اما سپس مسیر خود را تغییر داد و به سینما روی آورد. جیلان در آغاز کار با یکی از دوستانش دوربینی خرید و پس از ساخت یک فیلم کوتاه توسط آن دوست، خود به کارگردانی پرداخت. نکته جالبتوجه در فیلم این است که پدر و مادر جیلان نیز در آن حضور دارند و نقش زوج سالخورده فیلم را بازی میکنند. ساختار فیلم بهنوعی «فیلم در فیلم» است که حدیث نفس و تلاشهای یک فیلمساز روستایی برای ساخت یک فیلم بلند با حداقل امکانات را روایت میکند، ضمن اینکه فیلمهای جیلان، بهویژه در سهگانه ابتداییاش، بستری برای مطالعات فرهنگی و جامعهشناسی است که ما در این سهگانه اولیه بیشتر سبک زندگی روستایی در ترکیه را میبینیم او در آثار بعدی خود، نقدهای سیاسی و اجتماعی را نیز به شکل جدیتری وارد روایتهایش میکند.»
مازیار فکری ارشاد تأکید کرد: تأثیرپذیری جیلان از چخوف در داستانسرایی و داستانپردازی و همینطور تأثیرپذیری او از آقای کیارستمی بهخصوص در قاببندیها هم به دلیل اینکه خود جیلان مثل مرحوم کیارستمی عکاس حرفهای است یکی از ویژگیهای فیلمهایش شده است.
مازیار فکری ارشاد در ادامه افزود: تعلق خاطر جیلان به ادبیات داستانی، شکل و فرم فیلمهایش را ترسیم میکند و فرم فیلمهایش نیز بیشتر از اینکه شبیه یک فیلم کلاسیک باشد، از ساختار یک رمان بهرهگیری میکند گویی فصلهای متعدد و متوالی از یک رمان را میخوانیم وقتی فیلمهایش را میبینیم حال در فیلمهای اولیهاش شاید کمتر ولی در فیلمهای دوران اوج و پختگیاش ما این نکته را بیشتر میبینیم و کاملاً با یک رمان مواجهیم که نمیخواهم به آن «فوتو رمان» بگویم چرا که واقعاً بیش از این حرفهاست و روح سینما در این آثار دمیده شده است؛ ولی به لحاظ فرمی و ساختاری هم خیلی به ساختار رمان نزدیک است
مازیار فکری درباره موسیقی فیلمهای جیلان گفت: این فیلم جزو معدود فیلمهایی است که استفاده دراماتیک کرده از موسیقی، معمولاً در فیلمهای جیلان خیلی موسیقی متن نداریم مگر اینکه موسیقی از رادیو یا ضبط صوتی پخش شود و به این شکل از موسیقی استفاده میکند درست مثل آقای کیارستمی که اعتقاد چندانی به موسیقی متن نداشتند و معتقد بودند که چه چیز اضافه است و در سینمای مدرن امروزی هم میبینیم بسیاری از فیلمسازها دیگر استفاده از موسیقی متن رو کنار گذاشتند؛ چون معتقدند که تأثیرات منفی دارد.
مازیار فکری ارشاد در مورد یکی دیگر از ویژگیهای فیلمهای جیلان گفت: یک ویژگی که هرچه جلوتر میرویم بهخصوص در سالهای اخیر پررنگتر میشود نگاه اجتماعی و منتقدانه آثار جیلان است. جیلان در این سالها یکی از منتقدان جدی دولت اردوغان بوده و در واقع این نگاه منتقدانه اجتماعی را دارد در واقع آدمهای فیلمهای جیلان دائم با دستگاه حاکم مشکل دارند اما نه در قالب اپوزیسیون، بلکه اغلب شخصیت های فیلمهای اخیرش، شخصیت های روشنفکری هستند که خیلی میانه خوبی با سیستم دولتی کشورشان ندارند و نقدهایی هم میکنند و یکی از دلایلی که در محافل رسمی ترکیه خیلی کاراکتر محبوبی نیست همین نقدهای تند و تیز و جدیاش است.
حسین مهکام نیز با اشاره به تأثیرپذیری جیلان از دو چهره بزرگ هنر معاصر گفت: آنتوان چخوف و عباس کیارستمی دو اسمی هستند که ما را به جیلان وصل میکنند و جیلان خود بارها به این تأثیرات اشاره کرده و حتی در مصاحبهها و آثارش از آنها بهصراحت نام برده است.
او با بیان اینکه «ارجاعات چخوفی» در آثار جیلان بهویژه در همین فیلم مشهود است، تأکید کرد: «آنچه جیلان از چخوف میگیرد، صرفاً در سطح ارجاعات محتوایی یا مضمونی نیست؛ بلکه نوعی همسویی عمیق در نگرش به انسان، جهان و روایت وجود دارد. بهنظر میرسد جیلان ابتدا مجذوب چخوف شد و سپس وارد سینما شد.»
وی برای بررسی چرایی ورود چخوف به ذهنیت جیلان گفت: جیلان دقیقا رفتاری مشابه چخوف با آدمها دارد و مخاطب در فیلم ابرهای ماه مه، که شخصیت اصلی فیلم را مظفر اوزدمیر ایفا میکند اصلا احساس سمپاتی نمیکند، او رفتاری سودمحور و بعضاً غیرصادقانه از خود بروز میدهد. او در روند داستان، نوعی بیاعتنایی عملی به آدمها دارد. حتی زمانی که به کودک فیلم، تقلب در امتحان را یاد میدهد، بیننده نه با یک الگوی اخلاقی، بلکه با شخصیتی مواجه است که بیشتر منفعتطلب است.
او ادامه داد: این نگاه منفعتمحور حتی در روند فیلمسازی نیز دیده میشود. شخصیت کارگردان فیلم مدام نگران هزینه نگاتیو و هدررفتن بودجه است، بهگونهای که حتی به پدر خود تذکر میدهد که اگر دوباره اشتباه کند، میلیونها لیر ضرر خواهند کرد. این در حالیست که پدر و مادر کارگردان، برخلاف او، دغدغهای انسانیتر دارند؛ از جمله نگرانی درباره درختان باغ، که باز هم ارجاعی مستقیم به باغ آلبالوی چخوف است.
وی ادامه داد: نوری بیلگه جیلان بهروشنی به عباس کیارستمی نیز ارادت دارد، و این را بارها به زبان آورده است و در هر دو فیلم «قصبه» و «ابرهای ماه می» هر کدام با فاصله کوتاه چند ساله از فیلمهای آقای کیارستمی ساخته شدهاند. در ساختار روایت، در انتخاب فضاهای روستایی، در نحوه ترکیب مستند و داستانی، و حتی در برخورد با شخصیتهای کودک، ما میتوانیم حضور روح کیارستمی را در فیلمهای جیلان حس کنیم. در دکوپاژ نیز نگاه جیلان به سینمای کیارستمی مشهود است و او خود این مسئله را مطرح میکند. به نظرم هوشمندی جیلان در این است که خود آقای کیارستمی نیز بسیار چخوف گونه به موقعیت و وضعیت نگاه میکرد و ما هرگز از کیارستمی یک رفتار سانتیمانتال در سینما ندیدیم و همیشه با یک فاصلهای از شخصیت اصلی فیلم حرکت کرده است. اما اینگونه از سینما انقدر مهجور واقع میشود که در نهایت فستیوال کن جیلان را کشف و به او پر و بال میدهد و واقعاً هم جیلان فیلمساز باشکوهی است و رفتار او با سینما سبک جدیدی به همراه میآورد و به نظر من از برخی جهات از چخوف و کیارستمی عبور میکند.
مهکام ادامه داد: به جز چخوف، داستایوفسکی هم یکی از کسانی است که جیلان علاقه زیادی نسبت به او دارد و به گونهای رنجوری آدمهای داستفسکی هم وارد آثار او میشود و شاید یکی از دلایل این که میگویم جیلان حتی از چخوف و آقای کیارستمی نیز عبور میکند این بحث باشد. جف اندرو در این مورد میگوید که اساساًرفتار جیلان با ما مثل یک رمان نویس قرن نوزدهم روسیه است با این تفاوت که ما در امروز با او مواجه شدهایم یعنی رفتار جیلان نسبت به این ماجرا امروزی است.
مهکام در ادامه با اشاره به زبان و دیالوگ آثار جیلان گفت: در زمینه عبور جیلان از آقای کیارستمی و چخوف، یک نکته بحث مدل دیالوگ نویسی جیلان است که به شدت در دیالوگ وراج است، وراجی نه به مفهوم منفی به این مفهوم که آدمهای اثر دوست دارند حرف بزنند و سکوتی که در لحظات میافتد در سکوت بین ریکشن های آدم هاست وگرنه آدم هایش دوست دارند حرف بزنند
در سری برنامههای سینمای تجربی جهان هرهفته روز های شنبه در سالن شماره 2 پردیس سینمایی چارسو فیلمهای متفاوت سینمای جهان در دورههای تاریخی مختلف به نمایش درآمده و پس از پایان نمایش هرفیلم، جلسات نقد و بررسی با حضور منتقدان نامآشنا برگزار میشود و ویژگیهای خاص هر اثر از منظر تجربه گرایی و سیر تحول سینمایی مورد بحث قرار می گیرد.در حاشیهی برگزاری جلسات نقد، فیلمهای کوتاه مرتبط، گفتوگوهای تصویری با کارگردانان (با زیرنویس فارسی) و فیلمهایی از پشت صحنهی این آثار نیز به نمایش درخواهد آمد.حضور در این برنامه برای علاقمندان آزاد و رایگان است