صدرالحسینی در گفتوگو با ایلنا:
نتانیاهو برای فرار از بحران داخلی، بحران سازی در لبنان را کلید زد/ رویکرد بیروت در قبال حزبالله
کارشناس مسائل منطقه گفت: تحولات اخیر لبنان نشان میدهد که پروژه خلع سلاح حزبالله، همچنان در بنبست کامل قرار دارد.
سیدرضا صدرالحسینی، کارشناس مسائل منطقه با اشاره به تشدید تنش میان اسرائیل و لبنان در گفتوگو با ایلنا اظهار کرد: با نگاهی دقیق به تحولات اخیر منطقه، میتوان به چند نکته اساسی دست یافت که یکی از مهمترین آنها، تلاش ایالات متحده برای خلع سلاح محور مقاومت در منطقه است؛ تلاشی که با شیوههای مختلف سیاسی، نظامی و روانی دنبال میشود. تجربه چند جنگ اخیر بهخوبی نشان داده است که نیروهای مقاومت برای حفظ سلاح خود، بهعنوان اصلیترین پشتوانه استقلال و امنیت کشورهایشان، توانستهاند در برابر اقدامات تهاجمی اسرائیل (که عملاً به نیابت از آمریکا عمل میکند) برتری میدانی و استراتژیک خود را حفظ کنند. در عرصه سیاسی نیز، پس از ناکامیهای مکرر آمریکا در حوزه نظامی، واشنگتن کوشیده است با استفاده از ابزارهای سیاسی، طرحهایی برای خلع سلاح نیروهای مقاومت ارائه دهد. از جمله، نمایندگان آمریکا در ماههای اخیر طرحهایی را با عنوان خلع سلاح حزبالله لبنان و خلع سلاح نیروهای مقاومت عراق مطرح کردند تا از این مسیر، اهداف راهبردی خود را پیگیری کنند.
وی ادامه داد: حضور توماس باراک، فرستاده ایالات متحده در لبنان نقطه اوج این روند بود؛ حضوری که برخی منابع غربی گمان میکردند مقدمهای برای برگزاری «جشن پیروزی خلع سلاح حزبالله» در بیروت خواهد بود. آنها میخواستند این اقدام را بهعنوان دستاوردی برای سیاستهای دولت ترامپ و عاملی برای تسکین خاطر بنیامین نتانیاهو جلوه دهند؛ نخستوزیری که در جنگ ۲۲ روزه غزه، بهرغم جنایات گسترده علیه غیرنظامیان، با شکستهای پیاپی مواجه شد و وجهه سیاسی خود را از دست داد. با این حال، در ماههای گذشته طرح باراک به دلیل پایداری حزبالله و حمایت مردمی از مقاومت لبنان عملاً ناکام ماند. ارتش، گروههای مذهبی و قومی لبنان نیز در کنار مردم، آشکارا از حق مقاومت برای حفظ سلاح خود حمایت کردند. همین انسجام موجب شد که طرح آمریکاییها شکست بخورد و ساختار قدرت سیاسی لبنان نیز دچار شکاف شود. در این میان، مثلث فرماندهی ارتش، ریاستجمهوری و نخستوزیری لبنان که برای پیشبرد این طرح در نظر گرفته شده بود، از هم فروپاشید؛ به گونهای که «جوزف عون» رئیسجمهوری لبنان و فرمانده ارتش از همراهی در این پروژه خودداری کردند. «نواف سلام» نخستوزیر نیز با درک واقعیتهای سیاسی، اجتماعی و امنیتی لبنان، عملاً از موضع پیشین خود عقب نشست و رویکردی آشتیجویانه نسبت به مقاومت در پیش گرفت.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: بر این اساس، آمریکا و رژیم صهیونیستی بهخوبی دریافتند که در شرایط فعلی، امکان خلع سلاح مقاومت از طریق فشار داخلی وجود ندارد. از همین رو، واشنگتن تلاش کرده است با افزایش تهدیدات خارجی و فشارهای منطقهای، این موضوع را دوباره در دستور کار قرار دهد. نشانههای این رویکرد را میتوان در افزایش تحرکات دیپلماتیک آمریکا در نشستهای اخیر، از جمله اجلاس منامه، مشاهده کرد؛ جایی که مقامهای آمریکایی با همراهی متحدان خود کوشیدند به شکل ضمنی، موضوع محدودسازی توان دفاعی حزبالله را مطرح کنند. همزمان، نتانیاهو نیز با افزایش تهدیدات لفظی علیه لبنان، تلاش دارد فشار سیاسی و روانی بر حزبالله را افزایش دهد. به نظر میرسد این اقدامات در درجه نخست، برای تقویت موقعیت سیاسی نتانیاهو در سرزمینهای اشغالی قابل تحلیل است. او در ماههای گذشته تحت فشار گسترده مخالفان قرار گرفته و شکستهای مکرر اسرائیل در برابر مقاومت لبنان و غزه، انگشت اتهام را مستقیماً به سوی او نشانه رفته است. در چنین فضایی، ایجاد تنش جدید در مرزهای لبنان یا غزه میتواند بهنوعی نقش «تزریق روحیه» را به ساختار سیاسی تضعیفشده رژیم صهیونیستی داشته باشد.
وی افزود: اقدامات نظامی رژیم صهیونیستی در روزهای اخیر، بهویژه نقض مکرر آتشبس در لبنان و غزه، نشانگر تداوم همان سیاست فشار از بیرون است. با این حال، بسیاری از ناظران معتقدند که تهدیدات نتانیاهو بیش از آنکه ماهیت عملیاتی داشته باشد، نوعی بلوف سیاسی و رسانهای برای پوشاندن بنبستهای داخلی اسرائیل است. در همین چارچوب، تحلیلگران منطقهای بر این باورند که احتمال حمله گسترده نظامی اسرائیل به لبنان در مقطع کنونی بسیار اندک است. این تهدیدها عمدتاً با هدف بازدارندگی روانی و افزایش فشار سیاسی بر دولت لبنان صورت میگیرد تا زمینه را برای تضعیف موقعیت حزبالله فراهم کنند. باید توجه داشت که حزبالله نهتنها قویترین نیروی نظامی غیردولتی منطقه است، بلکه از حمایت مردمی گستردهای در داخل لبنان برخوردار است. در واقع، پشتوانه اصلی این جنبش نه فقط توان تسلیحاتی، بلکه پیوند عمیق آن با مردم است. به همین دلیل، دولت نواف سلام نیز بهخوبی میداند که هرگونه اقدام عملی در مسیر خلع سلاح، بهمعنای برخورد مستقیم با اراده ملی لبنان خواهد بود؛ امری که میتواند انسجام داخلی کشور را از بین ببرد و حتی دولت را در معرض سقوط قرار دهد.
صدرالحسینی در پایان گفت: گزارشها حاکی است که در ماههای گذشته، فشارهای خارجی برای پیشبرد این طرح به اوج خود رسید، اما توان دولت برای ادامه این مسیر کاملاً فرسوده شده است. از سوی دیگر، حزبالله تاکنون برای حفظ ثبات داخلی و جلوگیری از فروپاشی دولت، از ابزارهای سیاسی خود بهطور کامل استفاده نکرده است. این جنبش آگاهانه از تشدید بحران پرهیز کرده تا وحدت ملی لبنان حفظ شود. با این حال، دولت لبنان نیز بهخوبی میداند که نمیتواند اقدامی فراتر از ماههای گذشته انجام دهد. زیرا امروز بخش عمدهای از قدرت ملی و توان دفاعی کشور بر محور مقاومت و سلاح آن استوار است. هرگونه اقدام علیه این محور، در واقع ضربهای مستقیم به امنیت ملی لبنان محسوب میشود. در مجموع، تحولات اخیر لبنان نشان میدهد که پروژه خلع سلاح حزبالله، همچنان در بنبست کامل قرار دارد. حمایت مردمی از مقاومت، انسجام ارتش با نیروهای مقاومت، و درک واقعبینانه دولت از شرایط امنیتی کشور، همگی موجب شدهاند که طرح آمریکا و رژیم صهیونیستی به نتیجه نرسد. از این منظر، تلاشهای اخیر واشنگتن و تلآویو را میتوان واکنشی ناامیدانه به تحولات میدانی دانست؛ تلاشی برای جبران شکستهای پیاپی در برابر محور مقاومت در لبنان، سوریه و غزه. اما آنچه مسلم است، اینکه تا زمانی که مردم لبنان حزبالله را ستون امنیت و استقلال خود بدانند، هیچ فشاری از بیرون (چه سیاسی و چه نظامی) نخواهد توانست سلاح مقاومت را از دست آنها بگیرد.