تداوم دور تسلسل گرانی- یارانه- گرانی؛
شوک بنزین با «کالابرگ» جبران نمیشود!
یک استادکار ساختمانی ساکن تهران که به خاطر تراکنش مالی بالا از محل دستمزد کارگران زیردستش (که ماهانه اجباراً به حسابش میآید) یارانه نقدیاش قطع شده، در مورد این وعدهها و ادعاها میگوید: یارانه نقدیمان را قطع کردند؛ با کالابرگی که میدهند یک کیسه گونی برنج نمیشود خرید! ما یک بیمه ساده نداریم و با حقوق روزمزدی زندگی میکنیم، حالا هم میخواهند بنزین را گران کنند. ما که خودروی شخصی نداریم اما بار گرانی بنزین را لابد باید بر دوش بکشیم!
به گزارش خبرنگار ایلنا، زندگی به شدت گران شده است؛ منظور از «زندگی» صرف پول برای خرید و تفریح و مسافرت نیست؛ سادهترین کالاهای خوراکی که در دهههای پیش از این هیچ زمان برای شهروندان ایران و به طور مشخص شاغلان متعلق به طبقات متوسط و فرودست درآمدی دور از دسترس نبوده، حالا در نقطهای قرار گرفتهاند که دست مزدبگیران حتی لایههای متوسط مزد و حقوق بگیر به آنها نمیرسد.
سرانه مصرفِ پروتئین، گوشت، لبنیات و میوه و خشکبار، به کمترین میزان در دهههای اخیر رسیده است و دستکاریهای تورمی مرکز آمار هم نتوانسته «حقیقت» را لاپوشانی کند؛ تورم نقطه به نقطه آبان به طور متوسط در کشور ۴۹.۴ درصد اعلام شده است و این در حالیست که نرخ این شاخص در بسیاری از استانها از جمله تهران، فارس، یزد و سیستان و بلوچستان بیش از ۵۰ درصد بوده است؛ اما این تورم کلیست. بر اساس اعلام مرکز آمار ایران، ضریب اهمیت کالاهای خوراکی و آشامیدنی برای سه دهک نخست درآمدی بیش از ۴۰ درصد است و تورم نقطه به نقطه این حوزه در تمام استانها بالای ۶۰ درصد است. در دادههای رسمی مرکز آمار، تورم نقطهای خوراکیها و آشامیدنیها و دخانیات برای نقاط شهری ۶۶.۵ و برای نقاط روستایی ۶۴.۱ درصد ثبت شده است.
در نتیجه تورم واقعی زندگی دهکهای فرودست که زندگیشان به همان خرید اقلام خوراکی با سختی بسیار محدود شده، بیش از ۶۰ یا ۷۰ درصد و در صورتی که قیمتهای واقعی اقلام در نظر گرفته شود، بیش از ۱۰۰ درصد است. در این شرایط سیاستهای حمایتی دولت مثل یارانه و کالابرگ، نتوانسته در حل بحران معیشت و پر کردن شکاف مزد و هزینهها در حوزه خوراکیها موفق عمل کند؛ در بهترین حالت، با کالابرگ نفری ۵۰۰ هزار تومانی، حتی یکدهم هزینههای خوراکی یک خانواده ۳ یا ۴ نفره تامین نمیشود.
اما در روزهای اخیر، نگرانی بابت گران شدن بنزین با ورود نرخ سوم بالا گرفته است؛ تردیدی نیست که گرانی این کالای استراتژیک، تسلسلوار به زنجیره تامین کالاها و خدمات منتقل میشود و البته اثر روانی بسیار روی بازار مبتلا به تورم ایران دارد. در آستانهی این شوک جدید، مجموعه حاکمیت با هدف اقناع عمومی یا شاید کاستن از بار روانی ماجرا، در تلاش است، تصمیم گرانی بنزین با ورود نرخ سوم را به نوعی به کالابرگ و حمایتهای کالایی مربوط کند؛ وعده دادهاند پول حاصل از گرانی بنزین صرف کالابرگ میشود.
دهم آذر، «احمد میدری» وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، در این رابطه گفت: «در ارتباط توزیع کالابرگ و تامین مالی آن بر اساس اعتقاد و دغدغهای که آقای رئیسجمهور برای معیشت گروههای کمدرآمد دارند، اعلام کردند که هر میزان که نرخ سوخت در کارتهای اضطراری جایگاهها بیشتر شد، درآمد حاصل آن را در تامین مالی کالابرگ بیاوریم. این دستور این هفته ابلاغ شده و باید محاسباتش اعلام شود که چه مقدار است».
وزیر کار هیچ طرح و برنامهای اعلام نکرده؛ قرار است یک شوک قیمتی جدید به بازار کالاها و خدمات وارد شود که دود آن بیش از همه به چشم فرودستان میرود؛ آنوقت وعده میدهد که سود حاصل از این محل صرف کالابرگ میشود؛ کدام کالابرگ؟ آیا دولت کسری بودجه تامین اعتبار کالابرگ را قرار است بازهم از جیب مردم پُر کند؟
اول کالاها را گران میکنند بعد میگویند با کالابرگ این گرانیها جبران میشود (که البته نمیشود) بعد برای پرداخت همین کالابرگ ناچیز، پول و بودجه کم میآورند؛ با اعمال یک سیاست جدید، دوباره کالاها را گران میکنند و وعده میدهند این پول را صرف کالابرگ میکنیم؛ چرخهی بیپایانی که نتیجه آن تورم بیشتر در اقتصاد و فقر افزونتر طبقهی کارگر است.
«مرتضی افقه» استاد اقتصاد دانشگاه شهید چمران اهواز، در این رابطه با انتقاد از بهکارگیری کلیدواژه کالابرگ یا یارانه در هر موج جدید گرانی، به ایلنا میگوید: این تجربهی شکست خورده از دوره احمدی نژاد آغاز شد که سعی کردند اثر روانی منفی افزایش قیمتها را کاهش دهند و اعلام کردند اعتبار ناشی از مابه التفاوت قیمتها را به مردم یارانه می دهیم؛ الان هم با همان ترفند وارد ماجرا شدهاند؛ منتها با توجه به دو تجربه منفی قبلی در مورد گرانی بنزین، در این حوزه با احتیاط وارد شدهاند؛ بنزین را سه نرخی کردهاند اما ترفند تکراری است: به مرم میگویند نگران نباشید مابهالتفاوت را کالابرگ میدهیم!
این کارشناس اقتصادی اضافه کرد: این تجربه در دوره احمدینژاد شکست خورد؛ اثر یارانه بعد از دو سه سال از بین رفت چون سرعت تورم بیش از یارانه بود. در دولت سیزدهم هم همین اتفاق افتاد؛ گفتند ارز ۴۲۰۰ را حذف میکنیم و مبلغ ریالی یارانه را ده برابر هم کردند اما باز بعد یک سال اثر یارانه نسبت به تورم محو شد؛ چون سرعت تورمِ ناشی از افزایش قیمتها خیلی بالاست. یارانه ثابت میماند و تورم هفته به هفته افزایش مییابد؛ در نهایت مزدبگیران و فقرا با شیب تند سقوط میکنند.
به گفته افقه، این قبیل طرحهای مثلاً ترمیمی، قبل از اجرا محکوم به شکست هستند ولی گویا تمایلی برای پذیرش این شکست نیست.
چرا دولت دور تسلسل گرانی- یارانه- گرانی را در این اوضاع وخیم اقتصادی که مزد و حقوق برای نصف ماه هم کفایت نمیکند، متوقف نمیسازد؟ استاد اقتصاد دانشگاه شهید چمران در پاسخ میگوید: دولت پولی ندارد که برای معیشت مردم حتی برای افزایش حقوق سال بعد هزینه کند؛ بودجهخوارهای اضافی را هم نمیخواهند یا نمیتوانند حذف کنند؛ لاجرم فشار بر جیب مردم بیچاره میآورند تا از این طریق مشکلات را لاپوشانی کنند و امروز را به فردا بکشانند....
۱۲ آذر، «قالیباف» رئیس مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه رئیسجمهور دستور دادهاند تأمین اعتبار از محل درآمدهای دیگری مانند خودرو یا بنزین نیز با اولویت اجرای کالابرگ انجام شود، گفت: «سخنگوی دولت هم اعلام کرده که حتماً این کار انجام خواهد شد. اما مردم منتظرند و انتظار دارند وعدهها عملی شود».
مردم دقیقاً منتظر چه اتفاقی هستند؟ اینکه با یک شوک جدید، سبد هزینههای زندگی خانواده گرانتر شود و بعد کل خانواده یک یا دو میلیون تومان کالابرگ بگیرند؟ مگر قرار است افزایشی در نرخ کالابرگ اعمال شود؟ کسری بودجه دولت برای پرداخت کالابرگ به «مردم» چه ارتباطی دارد و چرا مردم باید منتظر باشند؟!
یادمان نرفته وقتی قرار شد یارانه ۱۸ میلیون نفر تا پایان سال قطع شود، قول دادند که به جای آن حمایت از دهکهای فرودست را بیشتر میکنیم و به آنها کالابرگِ بیشتر میدهیم، یک قول پا درهوا که هرگز محقق نشد؛ یادمان نرفته اول سال وقتی یک درصد به مالیات بر ارزش افزوده افزودند که همگان را شامل میشد، قول دادند با پول آن وضعیت بازنشستگان بهبود مییابد و همسان سازی را گسترش میدهیم، یک وعده بیسرانجام که آنهم هیچ زمان به جایی نرسید؛ حالا باز از «مردم» مایه میگذارند که منتظرند بنزین گران شود و پول آن صرف کالابرگ شود!
یک استادکار ساختمانی ساکن تهران که به خاطر تراکنش مالی بالا از محل دستمزد کارگران زیردستش (که ماهانه اجباراً به حسابش میآید) یارانه نقدیاش قطع شده، در مورد این وعدهها و ادعاها میگوید: یارانه نقدیمان را قطع کردند؛ با کالابرگی که میدهند یک کیسه گونی برنج نمیشود خرید! ما یک بیمه ساده نداریم و با حقوق روزمزدی زندگی میکنیم، حالا هم میخواهند بنزین را گران کنند. ما که خودروی شخصی نداریم اما بار گرانی بنزین را لابد باید بر دوش بکشیم!
این کارگر خطاب به دولت و تصمیمگیران میگوید: «کالابرگ» پیشکش، لطفاً هر روز و هر هفته مایحتاج زندگی را گران نکنید....!
گزارش: نسرین هزاره مقدم