چرا اینترنت به روستاها نمیرسد؟ ردپای زیرساختهای ضعیف برق و انرژی

نبود برق پایدار و ارزان، بزرگترین مانع توسعه اینترنت در روستاهاست و شکاف دیجیتال میان مناطق شهری و روستایی را عمیقتر میکند.
توسعه زیرساختهای اینترنت و پوشش شبکههای تلفن همراه در مناطق روستایی و نقاط دور از مرکز، وابستگی مستقیمی به وجود یک منبع انرژی الکتریکی پایدار با هزینه معقول دارد. در غیاب این شرط اساسی، بهرهمندی کامل از مزایای اجتماعی و اقتصادی فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) که قادر است سطح زندگی خانوارهای با درآمد پایین را دگرگون سازد، امکانپذیر نخواهد بود.
این معضل همچنین ساکنان این مناطق را ناچار میسازد تا برای شارژ کردن دستگاههای دیجیتال خود، مسافتهای قابل توجهی را بپیمایند و با چالشهای مضاعفی روبرو شوند.
بر اساس گزارش منتشر شده از سوی دفتر توسعه مخابرات اتحادیه بینالمللی مخابرات (ITU)، حدود ۱۰ درصد از کل مصرف برق سالانه در جهان به تأمین انرژی مورد نیاز برای مراکز داده ابری، شبکههای پهنباند و دستگاههای کاربران نهایی اختصاص مییابد. در مناطقی که دسترسی به شبکه سراسری برق با قیمت مناسب وجود ندارد، اپراتورهای مخابراتی به ناچار به استفاده از ژنراتورهای دیزلی یا دیگر راهکارهای تأمین برق خارج از شبکه روی میآورند.
۱۰ درصد از کل مصرف سالانه برق در جهان به تأمین انرژی مراکز داده ابری، شبکههای پهنباند و دستگاههای کاربران نهایی اختصاص دارد
این روشها هزینههای سرمایهای و عملیاتی بسیار بالایی را به شرکتها تحمیل میکنند و در عین حال، بازگشت سرمایه را با محدودیتهای جدی مواجه میسازند. این مسئله نه تنها به مانعی برای گسترش شبکههای پهنباند تبدیل شده، بلکه میتواند به افت کیفیت خدمات و در نتیجه، جریمه شدن اپراتورها نیز منجر شود.
شکاف دیجیتال مناطق شهری و روستایی عمیقتر شده است
عواملی همچون محدودیتهای جغرافیایی، مناطق صعبالعبور، فقدان جادههای ایمن و زیرساختهای ضعیف برق، مجموعهای از موانع را ایجاد کردهاند که به عمیقتر شدن شکاف دیجیتال میان مناطق شهری و روستایی دامن میزنند. این شکاف خود را در دو بُعد اصلی نمایان میسازد:
نخست، «شکاف عرضه پهنباند» که به معنای نبودن سرویسهای ارتباطی در محل زندگی مردم است و دوم، «شکاف تقاضای پهنباند» که به وضعیتی اطلاق میشود که در آن افراد با وجود قرار داشتن در محدوده پوشش بالقوه، از این خدمات بهرهمند نمیشوند. تراکم جمعیتی پایین در نواحی روستایی و دورافتاده، این شکاف را تشدید میکند.
استفاده از راهکارهای متکی بر ژنراتورهای دیزلی به عنوان منبع اصلی تأمین انرژی، هزینههای سنگینی در زمینههای نگهداری، تأمین سوخت و مسائل امنیتی به همراه دارد و ظرفیت این ژنراتورها برای پشتیبانی مستمر از شبکه نیز محدود است.
از سوی دیگر، هرچند انرژیهای تجدیدپذیر بهعنوان راهکارهای نوآورانه مطرح هستند، اما به دلیل ماهیت ناپایدار خود، بدون بهرهگیری از یک سیستم مدیریت هوشمند انرژی و منابع پشتیبان، قادر به پاسخگویی به نیازهای دائمی شبکههای ارتباطی نخواهند بود.
انرژیهای تجدیدپذیر بهعنوان راهکارهای نوآورانه مطرحاند، اما چون ماهیت ناپایدار دارند، بدون بهرهگیری از یک سیستم مدیریت هوشمند انرژی و منابع پشتیبان، نمیتوانند به نیازهای شبکههای ارتباطی پاسخ دهند
به همین جهت، بهکارگیری راهکارهای انرژی پایدار، که ترکیبی از سیستمهای خورشیدی و مدیریت هوشمند برق را شامل میشود، به یک ضرورت انکارناپذیر برای توسعه شبکههای پهنباند و خدمات موبایل در مناطق دورافتاده تبدیل شده است.
اهمیت این اقدامات فراتر از تأمین انرژی برای شبکه است و زمینهساز دسترسی کاربران نهایی به تجهیزات ICT، ارائه خدمات اجتماعی حیاتی و شکوفایی کسبوکارهای محلی میشود. بدون برداشتن این گامهای اساسی، شکاف دیجیتال میان شهر و روستا عمیقتر شده و هرگونه سرمایهگذاری در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات با ریسک بالایی روبرو خواهد بود.