خبرگزاری کار ایران

یادداشتی از قادر باستانی؛

اخبار سیاسی؛ پاشنه آشیل صداوسیما

دکتر علی ‏عسگری (رییس جدید سازمان صداوسیما) در نخستین مصاحبه خود، تلاش برای رشد اقتصاد مقاومتی و همچنین ارتقای فرهنگی و حمایتی از نهادهای جامعه و رشد هویت فرهنگی جوانان را اولویت‏‌های کاری خود بیان کرد، اما به مسأله خبر و سیاست در رسانه ملی نپرداخت. واقعیت آن است که اکنون اخبار سیاسی به پاشنه آشیل سازمان صداوسیما تبدیل شده و نحوه مدیریت تهیه و پخش اخبار، میزان موفقیت رییس جدید را تعیین خواهد کرد.

به گزارش خبرنگار ایلنا؛ یک اصل جهانی وجود دارد که رسانه ارتباط جمعی، باید به شعور مخاطب احترام بگذارد و رسانه با مخاطب خود شناخته می‏‌شود؛ رسانه بی‌مخاطب، هر چقدر هم رسانه بزرگ و مهمی باشد، اثرگذار نیست و ارزشی ندارد.

اما انتظار مخاطب از رسانه چیست؟ آن است که نیاز خبری او را رسانه‌ملی برآورده کند. پس رسالت منطقی صداوسیما، برای پاسخ به این نیاز مهم، انتقال‌سریع، بی‌طرفانه اخبار و رویدادهاست. انتظار طبیعی از رسانه‌‌ملی، حرکت در مسیر امنیت ملی، سیاست‌های کلان نظام، همگرا و قدرتمند ساختن نیروهای سیاسی فعال درون نظام، پوشش اختلافات درونی و نمایان‌ کردن وحدت و انسجام ملی است.

آنچه باعث شد، دکتر سرافراز، علیرغم همه اقدامات مفید و مؤثر برای نزدیک شدن به مخاطب و انجام اصلاحات مهم و ارزشمند در شبکه‌‏های رادیویی و تلویزیونی، نتواند دوره مسئولیت خود را به پایان برساند و کناره‌‏گیری کند، آن بود که درست دو ماه بعد از انتصاب خود، تصدی اخبار سازمان را به معاون رسانه‏‌ای آقای سعید جلیلی سپرد. آقای پیمان جبلی، به‌طور روشن، نزدیک به جبهه پایداری بود؛ همان جبهه‏‌ای که در انتخابات ریاست جمهوری، «نه« بزرگ از مردم دریافت کرد.

انتصاب جبلی، پیام روشنی برای دولت داشت و همین‌‏طور مشی خبری آتی رسانه ملی را به وضح روشن می‏‌کرد. تقابل با دولت و گروه‏‌های  مختلف سیاسی، تیغ تند اصلاحات سرافراز را کُند ساخت و ضربه‏‌پذیری او را بیشتر کرد. البته هنوز سرافراز درباره این انتصاب سکوت کرده و نگفته است که آیا واقعاً تصمیم خود او بود که عنان اخبار رسانه ملی به پایداری سپرده شود یا نه؟! چراکه این مشی خبری، هیچ تناسبی با اصلاحات او در سطح شبکه‏‌ها و همچنین سابقه او در رسانه‎های برون‌مرزی صداوسیما نداشت. اما اکنون علی‏ عسکری،  عملکرد و سرنوشت سرافراز را پیش روی خود دارد و باید دید برای این پاشنه آشیل سازمان خواهد توانست تصمیم درست و منطقی بگیرد یا خیر.

واقعیت این است که خبرگزاری صداوسیما، به عنوان بازوی خبری رسانه ملی، رویکردی در پیش گرفته که مخاطب  خود را ارضا نمی‏‌کند. مردم ناراضی هستند و ریشه‌ این نارضایتی از اخبار رسانه ملی، در عملکرد غیرحرفه‌ای این سازمان خبری است. در خبرگزاری صداوسیما، نیروهای خوش‌فکر، کاربلد و حرفه‌ای کم نیستند، اما سیاست‌های کلان رسانه ملی که در اخبار پخش‌شده صداوسیما، نمود پیدا می‌کند، نشانگر نفوذ و رسوخ افراد تندرو است و با سیاست‌های کلی نظام جمهوری اسلامی مبتنی بر جذب حداکثری و دفع حداقلی، مغایرت دارد.

سازمان صداوسیما، دارای بخش‌های متعدد خبری است، اما نحوه چینش و گزینش اخبار طوری است که عملاً شهروندان، با دیدن و شنیدن اخبار آن، از وضعیت کامل کشور مطلع نمی‌شوند. یافته‌های یک پژوهش در صداوسیما نشان می‌دهد، انعکاس اخبار خارجی، بیشتر از اخبار داخلی است. هرچند اخبار داخلی، حجم کمی به نسبت اخبار خارجی دارد، از لحاظ توزیع جغرافیایی در کشور نیز دچار کاستی است و بیشترین خبر، یعنی نزدیک به 60 درصد اخبار مربوط به تهران و تنها 17 درصد مربوط به کل کشور است و اخبار شهرستان‌ها در رسانه‌ملی مورد بی‌مهری قرار می‌گیرد.

در صداوسیما، فرم‌های خبری، فاقد اصول اولیه قالب‌های روز و جذابیت است. یکسویه بودن ارتباط و اولویت‌ نداشتن نظرسنجی‌ از مخاطبان درمورد مسائل روز، مصاحبه‌های غیرچالشی، کلیشه‌ای و تصنعی با موضوعات سفارشی و دست‌کاری شده، از دیگر ضعف‌های کارکرد خبری صداوسیماست. از لحاظ موضوعی، پژوهش نشان می‌دهد، اخبار سیاسی‌ رسمی و اخبار جنگ و درگیری‌ها بیشترین حجم اخبار را تشکیل می‌دهد. موضوعات فرهنگی، کمترین حجم و موضوعات اقتصادی مبتلابه جامعه، تنها 7/10 درصد از حجم اخبار را دارد.

یک تحقیق علمی در مرکز پژوهش‌های مجلس نشان می‌دهد، بیشتر افرادی که از شبکه‌های ماهواره‌ای استفاده می‌کنند، قصد بهره‌گیری از بخش اخبار این شبکه‌ها را دارند. عملکرد خبرگزاری صداوسیما، تسلط محسوس یک تفکر سیاسی را نشان می‌دهد. نتیجه تسلط این گروه، فاصله‌گرفتن مستمر رسانه‌ملی از نُخبگان و فرهیختگان جامعه و سطحی‌نگری در پوشش رویدادهای داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی بوده است. رشد اثرگذاری رسانه‌های فارسی‌زبان به ویژه شبکه بی‌بی‌سی، بیش از آنکه نتیجه اقدام حرفه‌ای آن رسانه‌ها در جلب رضایت مخاطبان باشد، معلول ضعف واحد مرکزی خبر است که در عدم ارضاء، طرد و نارضایتی مخاطبان دیده می‌شود.

استفاده از حواشی خبری برای تسویه حساب سیاسی با مخالفان و منتقدان، به کرات در رسانه ملی دیده شده است. ایجاد التهاب در بازار و برهم زدن آرامش و ثبات اقتصادی نیز گاهی در اخبار استفاده می‌شود. «بی‌اعتمادی مخاطب» به رسانه، مهم‌ترین مشکل در بخش خبری صداوسیماست که با تغییر رویه و رویکرد، می‌تواند اصلاح شود.                                                   

رویگردان شدن مخاطب از یک رسانه، یک‌شبه اتفاق نمی‌افتد، بلکه فرایندی بطئی و تدریجی را طی می‌کند. بی‌توجهی به سلایق مخاطب، از موضع بالا حرف‌زدن و مردم را مهجور فرض‌نمودن، باعث می‌شود، روند بی‌اعتمادی و رویگردانی سرعت گیرد و به مرحله‌ای برسد که مخاطب هر آنچه رسانه می‌گوید، خلاف آن را عمل ‌کند؛ یعنی وارد فاز مخالفت عامدانه ‌شود.

رسانه‌ملی زمانی می‌تواند سلایق را به هم نزدیک کند که منصف باشد. جانبدارانه عمل نکند. انصاف و جوانمردی و خضوع در برابر حقیقت و آزادمنشی در رفتار رسانه، قابل درک و مشاهده باشد.  موفقیت‌های سازمان صداوسیما زمانی جلوه‌گر خواهد شد که مخاطب انصاف را در بیان رویدادها احساس کند و این پاشنه آشیل، نقطه عطف عملکرد رییس جدید سازمان خواهد بود.

کد خبر : ۳۷۳۱۲۱