«چهره برافروخته» کربلایی‌لو به کتابفروشی‌ها رسید
رمان «چهره برافروخته» نوشته مرتضی کربلایی‌لو به بازار آمد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، رمان «چهره برافروخته» نوشته مرتضی کربلایی‌لو توسط نشر ققنوس منتشر شده است. این کتاب قسمت اول از یک سه‌گانه است.
«برافروخته»، «عبوس» و«گشوده» عنوان ۳ قسمت این سه گانه هستند که همگی پیشوند چهره را به همراه دارند.
این کتاب صد و بیست و پنجمین «داستان ایرانی» و هفتاد و پنجمین «رمان» نشر ققنوس است.
در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:
«چشم باز کرد. بوی چای دم کرده و سبوس سوخته می‌آمد. سفره پهن بود و زن عمو عطیه توی استکان‌های چای می‌ریخت. پدر فرهاد کنار سفره نشسته بود و یک دستش به شانه‌ی فرهاد بود. فرهاد گفت: «بابا!» باید به جای پدرش عزیزه بیدارش می‌کرد. نبود. عزیزه و حسن نبودند. فقط پدر بود با آن کت و شوار براقش و زن عمو که پاهاش بی‌جوراب بود و هی بلند می‌شد و می‌رفت مطبخ و برمی‌گشت و حرف‌هایی می‌گفت به گلایه در مورد مامان. «طلعت را هم می‌آوردی. از عروسی محبوبه به این ور دیگر نیامده‌اید. باز این بچه مهربان‌تر از شماست.» و بابا می‌گفت: «می‌آییم. تابستان تازه به نیمه رسیده. وقت هست.»
و در قسمتی دیگر:
«پیش از ورود به طرف اخفا، زمان‌هایی از کودکی را به یاد بیاورید که بزرگان خانه شما را مجبور می‌کردند بعدازظهر بخوابید چون سایر اهل خانه و مهمانان هم هرکدام در گوشه‌ای دراز می‌کشیدند و دست روی پیشانی می‌گذاشتند تا در تاریکی و خواب فرو بروند و تا شما به خواب نمی‌رفتید خیالشان تخت نمی‌شد که دیگر سروصدایی نخواهید کرد. اما شما، برای خلاص شدن از این اجبار، خودتان را به خواب می‌زدید تا بزرگان به خواب بروند و آن‌گاه بیدار می‌شدید و از زیر بازوی آن که شما را اجبار به خوابیدن کرده بیرون می‌خزیدید و پاورچین پاترس در خانه‌ای که بزرگانش همه خفته بودند پرسه می‌زدید و به سوراخ سمبه‌ها سرک می‌کشیدید»
کربلایی‌لو در ۳ قسمت این رمان، وجوه مختلف و نشو و نمای یک هنرمند را به تصویر می‌کشد. «چهره برافروخته» ۳ فصل دارد و ابتدای هر فصل، بخشی از آیه‌های قرآن درج شده است. فصول این رمان با آیاتی که همراه آن‌هاست، عبارت اند از: طَرف خفی (ینظرون من طرف خفی)، طرف مُرتد (قبل ان یرتدّ الیک طرفک)، طرف اخفا(ما اخفی لهم من قره اعین).
این کتاب در۳۷۶ صفحه و شمارگان هزار و ۶۵۰ نسخه و قیمت 18 هزار تومان توسط نشر ققنوس منتشر شده است.