منوچهر محمدی مطرح کرد؛
«میم مثل مادر» ادای دین ملاقلیپور به مادرش بود/ پس از هر سکانس پشت صحنه گریه میکرد

رسول ملاقلیپور، فیلمسازی بود که جنگ را نه برای حماسه، بلکه برای حقیقت روایت میکرد. حالا در سالروز تولدش، منوچهر محمدی از او میگوید؛ مردی که بعد از هر پلان «میم مثل مادر»، گوشهای میرفت و بیصدا گریه میکرد.
به گزارش ایلنا، در یکی از روزهای داغ شهریور ۱۳۳۴، در دل کوچههای جنوب تهران، کودکی چشم به جهان گشود که بعدها قرار بود از دل خاک و خون، تصویر بسازد. تصویری از رنج، از مادری که نفسنفس میزند، از رزمندهای که روی مرز مرگ و زندگی معلق مانده، از انسانی که جنگ را نه فقط با دوربین، بلکه با جانش تجربه کرده است. نامش رسول بود. رسول ملاقلیپور.
امروز، هفدهم شهریور، سالروز تولد فیلمسازی است که در ۵۱ سالگی رفت، اما صدای بلند و متفاوتش در سینمای ایران هنوز شنیده میشود. به همین مناسبت، سراغ یکی از همکاران نزدیک او در واپسین سالهای زندگیاش رفتیم. منوچهر محمدی، تهیهکننده باسابقه سینمای ایران که دو فیلم مهم «میم مثل مادر» و «عصر روز دهم» را با ملاقلیپور کار کرد، در گفتوگویی، از پشتصحنه همکاریها، از مردی خشمگین و بغضکرده، از شاعری در لباس یک جنگجو، و از رسولی گفت که در خلوت، گریه میکرد. در ادامه متن این مصاحبه را میخوانید.
منوچهر محمدی، با اشاره به تجربه همکاری مشترک میان خودش و رسول ملاقلیپور گفت: یکی از اولین تجربیات همکاری مشترک ما، فیلم سینمایی«میم مثل مادر » بود. این فیلم با حضور گلشیفته فراهانی بسیار خوشساخت بود و تأثیر زیادی در سینمای ایران گذاشت. فیلم در تمامی جنبهها و حتی در اکران عمومی نیز بسیار موفق ظاهر شد. گام بعدی همکاری مشترک ما فیلم «عصر روز دهم» بود. مرحوم ملاقلیپور فیلمنامهای نوشت که داستان آن در عراق میگذشت. این فیلم ترکیبی از جنگ تحمیلی ایران و شرایط امروزی را روایت میکرد. برای تحقیق و بررسی دقیقتر فضا و شرایط آن منطقه، سفری به عراق داشتیم. فیلمنامه به مراحل پایانی نزدیک شده بود و به همین دلیل سفر به عراق برای آشنایی بیشتر با شرایط و فضای آنجا اهمیت زیادی داشت، به همین خاطر عازم آنجا شدیم.
او ادامه داد: پس از این سفر، ملاقلیپور قصد داشت تغییرات جزئی را در فیلمنامه اعمال کند و برای این کار، به مدت یک هفته به شمال کشور رفت. متأسفانه در همان سفر، ایشان دچار ایست قلبی شد و به رحمت خدا رفت.
«هیوا» یک اثر درخشان است
این تهیه کننده سینما با اشاره به ویژگی فیلمسازی رسول ملاقلیپور توضیح بیان کرد: او از جمله فیلمسازان قدیمی و برجسته سینمای ایران بود که از مسیر آکادمیک سینما عبور نکرد و این عرصه را به شکل عملی و از طریق ساخت فیلمهای کوتاه آغاز کرد. این امر نشاندهنده رویکرد ویژه ملاقلیپور به سینما بود. آنچه که در مورد ایشان میتوان گفت این است که سینما بهطور واقعی در ذات و خونش بود و آثارش همواره این ویژگی را نشان میدهد.
محمدی در اینزمینه اضافه کرد: اگر آثار پیشین ملاقلیپور را مورد بررسی قرار دهیم، میبینیم که فیلمهایی ساخت که در آنها موضوعات مهم و تأثیرگذاری به تصویر کشیده میشد. بهعنوان مثال، «سفر به چذابه» یکی از آثار برجستهای است که در حوزه جنگ ساخته شد و از نظر هنری بهطور ویژهای شاخص و بینظیر است. با این حال، مانند هر کارگردان دیگری، آثارش فراز و فرودهایی داشته است. اما بهطور کلی آثار درخشانی همچون «هیوا» در کارنامهاش دیده میشود.
ملاقلیپور یک نگاه خاص به سینما داشت
این هنرمند با اشاره به جایگاه و توانایی ملاقلیپور در سینمای ایران گفت: یکی از نکات برجسته در خصوص او، نوع فیلمسازی این هنرمند است که در حال حاضر، در سینمای ایران بسیار کمتر به چشم میآید. ملاقلیپور فیلمهایی ساخته که تنها به جنگ و نبردهای نظامی نپرداخته، بلکه ابعاد اجتماعی، فرهنگی و خانوادگی جنگ را نیز بهطور ویژهای بررسی کرده و تأثیرات درگیریها را بر زندگی افراد به تصویر کشیده است. این نگاه خاص به سینما در آثارش بارز بود.
او ادامه داد: نمونه بارز این رویکرد، فیلم «پرواز در شب» است که اولین کارش به شمار میآید و در زمان جنگ ساخته شد. این فیلم بهطور واضح تحت تأثیر شرایط آن دوران قرار داشت و حوادث آن در بحبوحه جنگ رخ میداد. پس از پایان جنگ، فیلمسازانی مانند آقای ملاقلیپور که جنگ را بهطور مستقیم و عینی لمس کردهاند، توانستند تجربیات خود را در آثارشان بهخوبی منتقل کنند.
محمدی بیان کرد: آقای ملاقلیپور یکی از معدود فیلمسازانی است که هم جنگ را از نزدیک تجربه کرده و هم به واسطه این جنگ به یک دیدگاه بصری متفاوت و غنی در سینمای جنگ دست یافته است. امکان دارد برخی از فیلمسازان فضای جنگ را بهطور مستند و شبه مستند به تصویر بکشند که این نیز ارزشمند است، اما آقای ملاقلیپور توانست با نگاهی هنرمندانه و شاعرانه، تعاریف جدیدی از جنگ را ارائه دهد. تصاویری که در فیلمهایش خلق میشود و پلانها و سکانسهایی که بهدقت تعریف میشود، همگی به غنای تصویری سینما کمک میکند. نکته مهمتر اینکه این تصاویر ذهنی او، در ارتقای سطح بصری و زیباییشناسی آثارشان نقش جدی داشت.
کارگردانی که جنگ را از منظر انسانی و احساسی به تصویر میکشید
این تهیهکننده در پاسخ به این پرسش که فیلمسازان معمولاً روحیات خود را در آثارشان بازتاب میدهند. در آثار مرحوم ملاقلیپور، گاهی خشونتی مشاهده میشود که ناشی از واقعیتهای جنگ است؛ اما این خشونت در برخی از شخصیتها و صحنهها نیز وجود دارد. آیا این خشونت ناشی از ویژگیهای شخصی آقای ملاقلیپور بوده یا صرفاً نتیجه آثار و تأثیرات جنگ است توضیح داد: آقای ملاقلیپور تحصیلات آکادمیک سینمایی نداشت و سینما را بهطور عملی و خودآموز تجربه کرده بود و در محیطی بزرگ شده بود که پر از تجارب سخت و ناملایمات اجتماعی و فرهنگی بود. دوران جوانی و نوجوانیاش تحت تأثیر انقلاب و جنگ قرار داشت. این شرایط و محیط اجتماعی، بهطور مستقیم بر دیدگاه هنری او تأثیر گذاشت و باعث شد تا جنگ را از منظر انسانی و احساسی به تصویر بکشد.
او در پایان گفت: یکبار در صحبتهایمان به من گفت که دلیل پذیرش ایده فیلم «میم مثل مادر» برای او این بود که فیلمنامه آن در حقیقت ادای دینی به مادر خودش و سپس به تمام مادران ایرانی بود. در آن زمان، ایشان درگیر بیماری و مرگ مادرش بود و این امر تأثیر زیادی بر او داشت. فیلم «میم مثل مادر» به نوعی برای او یک هدیه و احترام به مادر خود و تمامی مادران بود. پشتصحنه این فیلم گواهی بر این حقیقت است؛ بسیاری از سکانسها را که میبینید، رسول، پس از هر پلان، گوشهای میایستاد و با تمام وجود گریه میکرد. این نشاندهنده روحیه لطیف، حساس و شاعرانه او بود.