خبرگزاری کار ایران

ابراهیم اشرف‌پور مطرح کرد؛

نمی‌خواستم «باد در کشتزارهای نیشکر» هوادار جناح سیاسی خاصی باشد/ نسل جدید بدون لکنت حرفش را می‌زند

نمی‌خواستم «باد در کشتزارهای نیشکر» هوادار جناح سیاسی خاصی باشد/ نسل جدید بدون لکنت حرفش را می‌زند
کد خبر : ۱۶۴۰۳۳۵

ابراهیم اشرف‌پور با اشاره به اینکه در فیلم «باد در کشتزارهای نیشکر» نگاهی انسانی را دنبال کرده است، تأکید کرد که در این فیلم از پرداختن به جناح‌های سیاسی فاصله گرفته است.

به گزارش خبرنگار ایلنا، فیلم سینمایی «باد در کشتزارهای نیشکر» به کارگردانی ابراهیم اشرف‌پور این روزها در گروه هنر و تجربه بر پرده سینماهای کشور اکران شده است. قصه این فیلم در دوران اعتراضات کارگران کارخانه نیشکر هفت تپه روایت می‌شود که فیلمساز از زاویه دید یک نوجوان آن را به تصویر کشیده است.

«باد در کشتزارهای نیشکر» به گفته کارگردانش پنج سال پیش در همان دوران اعتراضات کارگران در همان منطقه ساخته شده و حالا پس از گذشت چند سال بر پرده سینماها اکران شده است. «باد در کشتزارهای نیشکر» را با وجود اینکه به قصه‌ای تلخ در دل ماجرایی واقعی می‌پردازد می‌توان فیلمی کودک و نوجوان دانست.

به بهانه اکران «باد در کشتزارهای نیشکر» با ابراهیم اشرف‌پور گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه مشروح آن را از نظر می‌گذرانید:

چطور با ماجرای کارگران هفت‌تپه و اعتراضات کارگران آشنا شدید و تصمیم گرفتید که فیلمی درباره این موضوع بسازید؟

حدوداً سال ۹۸ بود که در هفت تپه شرایطی بحرانی را شاهد بودیم و مدیرعامل این کارخانه که از طریق ارتباطاتش یا هر دلیل دیگر به این سمت رسیده بود مشکلاتی را به وجود آورده بود که موضوع هفت تپه در رسانه‌ها بارها مطرح می‌شد. من از طریق دوستان رسانه‌ای از این موضوع باخبر شدم، تصمیم گرفتم به آن منطقه سفر کنم و ببینم که چه اتفاقی در جریان است.

من به هفت تپه رفتم و با افراد مختلفی صحبت کردم که در نهایت به این نتیجه رسیدم ساخت فیلمی درباره اتفاقات این منطقه می‌تواند جالب باشد و تصمیم گرفتم درباره دادخواهی کارگران هفت تپه که نه فقط برای حقوق معوقه خودشان بلکه برای حفظ کارخانه می‌جنگیدند. در آن زمان وقتی با کارگرها صحبت می‌کردم آن‌ها به این نکته اشاره داشتند که مدیرعامل جدید به همه اجناس این کارخانه جوب حراج زده و فقط بخشی از اعتراضات ما مربوط به حقوق معوقه‌مان می‌شود.

از آنجا که در ان زمان هنوز جبهه و جناح‌های خوب و بد یا اصطلاحا آنتاگونیست و پروتاگونیست داستان هفت تپه مشخص نبود تصمیم گرفتم نگاهی انسانی را دنبال کنم و به همین دلیل قصه‌ام را از نقطه دید یک نوجوان روایت کردم چون نگاه یک نوجوان فاقد نگاه‌های سیاسی است و انسانی‌تر به ماجراها نگاه می‌کند و از طرفی در هفت تپه ماحصل اتفاقات رخ داده ناعدالتی برآمده از سرمایه‌داری بدون ساختار در آن دوران بود و من این موضوع را دنبال کردم که این وضعیت چطور می‌تواند بر نسل نوجوان تأثیر بگذارد.

دریافت پروانه ساخت برای فیلمی درباره هفت تپه در آن زمان اصلاً قابل تصور نبود اما از آنجا که من به دنبال ساخت فیلم سیاسی نبودم و نگاهی متفاوت را دنبال می‌کردم در آن شرایط ملتهب توانستم فیلمی بسازم که امروز پس از پنج سال اثری داستانی است که حالتی از مستندگونگی نیز در آن دیده می‌شود.

چرا از نگاه سیاسی فاصله گرفتید؟ آیا تنها دلیل شما این بود که در دل التهابات نمی‌توانستید جناح محق را تشخیص دهید؟

اگر می‌خواستم از جناحی خاص حمایت کنم حالا پس از پنج سال ممکن بود به این نتیجه برسم که اشتباه کردم و من نمی‌خواستم به سمتی بروم که بعدها پشیمان شوم، همانطور که در کشور ما بارها دیده‌ایم افراد در زمان انتخابات از یک کاندیدا حمایت کرده‌اند اما همان فرد وقتی رئیس جمهور شده آن افراد از حمایتشان پشیمان شده‌اند.

بنابراین تصمیم گرفتم نگاه هنرمندانه‌ای را دنبال کنم و همانطور که سیاسیون کار خود را انجام می‌دهند من هم به عنوان یک فیلم کار خودم را انجام دهم و سخنگوی سیاسی قشر خاصی نباشم. وقتی ما این فیلم را می‌ساختیم مدیرعامل خلع ید شده هفت تپه هم آنجا بود و مشخص بود که مدیرعامل مشکلاتی ایجاد کرده که حالا کار به اعتراض کارگران کشیده است.

فاصله گرفتن از رویکرد سیاسی در اتفاقی که جنبه‌های سیاسی پر رنگی دارد، فیلم را در محتوا دچار کمبود نکرده است؟

زمانی که این فیلم ساخته شد آقای روحانی رئیس جمهور بود و بعد در دوران آقای رئیسی هم این فیلم به نمایش در نیامد و ما در همه این سال‌ها سعی کردیم از سیاسی‌کاری دور شویم اما قطعاً نمی‌توان فیلم را کاملاً فاقد نگاه سیاسی دانست، به نظر من وقتی شما فیلمی اجتماعی هم می‌سازید نگاهی سیاسی در آن وجود دارد چون همه این مباحث به هم مرتبط هستند اما من از اینکه بگویم طرفدار جناح خاصی هستم فاصله گرفتم.

من می‌توانستم با پر رنگ کردن یک نگرش و اعلام اینکه من هوادار فلان نگاه سیاسی هستم شانس خودم را برای حضور در فستیوال‌های خارجی زیاد کنم اما از ساخت فیلم صرفاً سیاسی فاصله گرفتم و آنقدر از این کار متنفر بودم که حتی جشنواره‌هایی خارجی من را به رایگان دعوت کردند و به آن جشنواره‌ها نرفتم. من در این فیلم نگاهی ملی را دنبال کردم و می‌خواستم نقدی به رویکردهای اقتصادی داشته باشم و در واقع نقد فیلم «باد در کشتزارهای نیشکر» نقدی درون خانوادگی است.

با این حال فیلمم ۴ - ۵ سال نادیده گرفته شد و سکوت کردم تا بتوانم روزی این اثر را نمایش دهم و صدای بخشی از کارگرانی باشم که سرمایه‌داری افسارگسیخته آن‌ها را استثمار می‌کند.

در پروسه نگارش فیلمنامه و ساخت «باد در کشتزارهای نیشکر» چقدر با کارگران هفت تپه صحبت کردید و از آن‌ها درباره اتفاقات اطلاعات کسب کردید؟

صحبت‌های بسیاری با کارگران داشتم، آدم‌های مختلفی بودند که با آن‌ها صحبت کردم و اطلاعات بسیاری کسب کردم که در فیلمنامه این اثر هم بسیار تأثیرگذار بود.

من متولد خوزستان هستم، هر چند که در تهران زندگی می‌کنم اما وقتی متوجه شدم که این اتفاق در خوزستان رخ داده تصمیم گرفتم به آن‌جا بروم و حرف‌های کارگران را بشنوم و به دنبال انعکاس دغدغه‌ها و دردهایشان در اثرم باشم.

انتخاب پسر بچه قصه که نقش فرزند یک کارگر را بازی می‌کند، به چه صورت بود؟ آیا از فیلم‌هایی چون «دونده» امیر نادری تأثیر گرفتید؟

پیش از این فیلم من فیلمی کوتاه به نام «گاو میش» ساختم که در آن فیلم همین پسر بچه ایفای نقش کرد و این فیلم در جشنواره کودک و نوجوان هم حضور خوبی داشت و تصمیم من برای حضور این بازیگر در فیلم از همانجا شکل گرفت.

جنوب الِمان‌های خاصی دارد و این الِمان‌ها می‌توانند اشتراکات بین فیلم‌هایی باشند که در این مناطق فیلمبرداری شده‌اند و به همین دلیل شاید مخاطب احساس کند که تأثیرپذیری‌هایی از برخی فیلم‌ها وجود دارد اما به نظر من فیلم «دونده» امیر نادری به شکلی به پایان می‌رسد که کاملاً مطلوب کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است و پایان فیلم «باد در کشتزارهای نیشکر» اینگونه نیست و فیلم من اثری کاملاً ارگانیک است که نگرش خودش را دارد و روایتگر یک دادخواهی است؛ پسری که از خودش می‌گذرد و برای حق و حقوقی تلاش می‌کند. زمانی که «دونده» ساخته شد فیلمساز دارای وجهه و جایگاهی بود که همه مشتاق قرار گرفتن در مقابل دوربین او بودند اما در این زمانه ما برای هر صحنه باید از افراد خواهش می‌کردیم که مقابل دوربین ما قرار بگیرند. قطعاً سینمای امیر نادری پیشروتر از فیلم من است اما من این مقایسه را نمی‌پسندم، فیلم من مربوط به سینمای بدیل یا آلترناتیو است و به فیلم‌های سینماگرانی چون برادران داردن نزدیک‌تر است.

آیا در پرداخت شخصیت اصلی فیلم نگاهی اسطوره‌ای را دنبال کردید؟

بله، کاراکتر اصلی ما همان سیاوش است که برای دادخواهی به دل آتش می‌رود و در اینجا یونس از نوجوانی‌اش می‌گذرد و دادخواهی می‌کند.

بنابراین شما نسل جدید یا نسل آینده را در دادخواهی و حق‌خواهی نسل موفق‌تری می‌دانید؟

بله، من فکر می‌کنم نسل قبل در حق‌خواهی دچار لکنت بود و همچنان هم لکنت دارد و معمولاً هر کس به منافع خود فکر می‌کند اما در نسل جدید این لکنت وجود ندارد و می‌بینیم که راحت حرف خود را می‌زند. من در دانشگاه که تدریس می‌کنم با این نسل کاملاً در ارتباطم و واقعاً آن‌ها در این مورد نسل قدرتمندی هستند در حالیکه ما اینطور نبودیم و بیشتر به خاطر منافعمان سکوت می‌کردیم.

آیا از شرایط اکران رضایت دارید؟

اکران هنر و تجربه اکران ضعیفی است، تعداد سالن‌ها و ساعت سانس‌ها واقعاً نامناسب است. من زمانی که این فیلم را ساختم با سرمایه‌اش می‌توانستم یک خانه در اطراف تهران بخرم اما آن پول را صرف ساخت این فیلم کردم و حالا پس از پنج سال وقتی متوجه شدم که این امکان وجود دارد که فیلم نمایش داده شود تصمیم گرفتم که «باد در کشتزارهای نیشکر» اکران شود.

ما سرمایه‌ای برای تبلیغات نداریم، مرکز گسترش حالا این فیلم را متعلق به خود می‌داند اما نمی‌دانم پنج سال کجا بودند و هیچ حمایتی از این فیلم نکردند که البته من نمی‌خواهم گلایه کنم چون نهادهای دولتی هم مشکلات خود را دارند اما من می‌توانستم این مشکلات را کنار بزنم و از راه‌های دیگری موجب دیده شدن فیلم شوم اما این کار را نکردم.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز