استاد حقوق بینالملل در گفتوگو با ایلنا:
سازمان ملل متحد سیر واپسگرایی مشهود را تجربه میکند/ صهیونیستها چارهای جز راهاندازی جنگ ندارند

سازمان ملل بر گور جامعه ملل بنا شد
استاد حقوق بینالملل گفت: صهیونیستها در توسل به جنگ از مصونیت مطلق برخوردار شدهاند و جنگ از این طریق پدیدهای را که با معاهدات وستفالیا ( ایده سازمان ملل متحد) آغاز شد، از بین میبرد. بهطوری که صهیونیستها در تجاوز نظامی به دیگر کشورها، از جمله وطن ما و یا قطر، هیچ قبحی قائل نیستند و با هیچ ضمانت اجرایی نیز مواجه نمیشوند. این چنین است که حقوق بینالملل و سازمان ملل متحد یک سیر واپسگرایی مشهود را تجربه میکنند.
محمد شریف استاد حقوق بینالملل و هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در گفتوگو با خبرنگار سیاسی ایلنا، دربارهی عملکرد سازمان ملل متحد در این چند دهه اخیر و انتقاداتی که این نهاد بینالمللی در زمینه انفعال در اقداماتش وارد است، گفت: سازمان ملل بر گور جامعه ملل بنا شد و بر این اساس از ناکامیهای جامعه ملل و اینکه نتوانست از جنگ جهانی دوم شکل جلوگیری کند، آموزه هایی را فراگرفت. یکی از این آموزهها، امتیاز شگرف وتو است که در اساسنامه جامعه ملل وجود نداشت و به منشور ملل متحد افزوده شد.
اصل حق وتو برای این بود که سازمان ملل منافع پنچ قدرت جهانی را به مخاطره نیندازد
وی ادامه داد: دلیل وجودی وتو این است که کشورهایی که هر یک به تنهایی میتوانند صلح و امنیت بینالمللی را به مخاطره بیندازند، تضمینی داشته باشند که سازمان ملل نمیتواند منافع ملی آنها را نادیده بگیرد. به این دلیل، تنها رکنی که میتواند در سازمان ملل تصمیمات لازمالاجرا اتخاذ کند، یعنی قطعنامههای لازمالاجرا و دارای ضمانت اجرایی ارائه دهد، شورای امنیت است و هر یک از پنج عضو دائمی آن میتوانند با اعمال وتو، فعالیتهای شورای امنیت را معلق کنند.
معاهده وستفالیا جنگ را از حالت توجیه قانونی خارج کرد
این کارشناس ارشد حقوق بینالملل با بیان اینکه در حال حاضر حقوق بینالملل، نه تنها حقوق سازمانهای بینالمللی، بلکه حقوق بینالملل به طور کلی، فرایند واپسگرایی را طی میکند، اظهار کرد: این فرایند واپسگرا تا آنجا به قهقرا و تاریخ کشیده میشود که به معاهدات وستفالیا میرسد که جنگ را غیرقانونی اعلام کرد. تا قبل از آن، جنگ به عنوان حق شناخته میشد و کشور زورمند حق داشت به اتکای قدرت خود، همسایه ضعیفتر را مورد تجاوز قرار دهد و سرزمین او را به خاک خود ملحق کند. به موجب معاهده وستفالیا جنگ از حالت حق خارج شده و توجیه قانونی خود را از دست داده است.
اسرائیل به راحتی کشورهای دیگر را در معرض اقدامات خصمانه قرار میدهد
شریف با تاکید بر اینکه سیر حوادث به گونهای پیش میرود که حقوق بینالملل و به تبع آن حقوق سازمانهای بینالمللی و سازمان ملل متحد به قهقرا کشیده شد، اظهار کرد: این وقایع در حالتی است که جنگ عملاً قبح و نامشروع بودن خود را از دست میدهد. به عنوان مثال، اسرائیل به راحتی کشورهای دیگر را در معرض اقدامات خصمانه قرار میدهد. طبق ماده ۳۹ منشور ملل متحد، احراز این تجاوز نظامی آشکار باید توسط شورای امنیت انجام شود، اما شورای امنیت به دلیل حمایت ایالات متحده آمریکا از اسرائیل، به اعمال وتو و جلوگیری از ضمانت اجرایی در برابر این جریان متجاوز پرداخته است.
سازمان ملل متحد یک سیر واپسگرایی مشهود را تجربه میکند
وی افزود: به این ترتیب، صهیونیستها در توسل به جنگ از مصونیت مطلق برخوردار شدهاند و جنگ از این طریق پدیدهای را که با معاهدات وستفالیا (ایده سازمان ملل متحد) آغاز شد، از بین میبرد. بهطوری که صهیونیستها در تجاوز نظامی به دیگر کشورها، از جمله وطن ما و یا قطر، هیچ قبحی قائل نیستند و با هیچ ضمانت اجرایی هم مواجه نمیشوند. این چنین است که حقوق بینالملل و سازمان ملل متحد یک سیر واپسگرایی مشهود را تجربه میکند.
مبنای جامعه بینالمللی در حال تحول و دگرگونی است
این تحلیلگر مسائل حقوق بینالملل در پاسخ به این پرسش که تحولات در سازمان ملل متحد چه عواقبی برای جهان خواهد داشت، عنوان کرد: قاعده حقوقی چه در صحنههای داخلی و چه در صحنه بینالمللی باید با مبنای اجتماعی خود هماهنگ باشد. قاعده حقوقی یک صورت و یک مبنا دارد. مبنای آن اراده آن جامعه است که قانون در آن اعمال میشود، صورت هم کلماتی است که قانون را با آن مینویسند.
وی گفت: این مبنا اهمیت دارد و باید توجه داشت که این مبنای جامعه بینالمللی در حال تحول و دگرگونی است. بر اساس این تحول در مبنا، صورت باید تغییر کند و به گونهای باشد که موجودیت آمریکا و زائده صهیونیستی را در معرض تهدید قرار دهد.
صهیونیستها چارهای جز راهاندازی جنگ ندارند
شریف یادآور شد: رژیم صهیونیستی و آمریکا برای حفظ خود در برابر تهدیدات، هیچ چارهای جز راهاندازی جنگ و ایجاد بحرانهای پیدرپی ندارند. همانطور که مشاهده میکنیم، این سیر واپسگرایی مولود این بحرانهاست. فرآیند این تحولات را باید از صاحبنظران روابط بینالملل پرسید، نه از حقوق بینالملل اما مبنای جامعه بینالمللی در حال تحول است، صورت هم باید خود را با آن مبنا متحول، هماهنگ کند. این تحول موجودیت جامعه بینالمللی تکقطبی را به چالش میکشد و صهیونیستها چارهای جز راهاندازی جنگ ندارند.
تغییر قوانین بینالمللی تحت حاکمیت پنچ قدرت جهانی است
این استاد حقوق بینالملل در خصوص اهمیت بازنگری در قوانین بین المللی بیان کرد: اگر بخواهید چگونگی تغییر در صورت و اساسنامه سازمان ملل را متوجه شوید، باید دو ماده آخر منشور را مطالعه کنید. سازمان ملل هرگونه تغییر در صورت را منوط به موافقت این پنج کشور دارای امتیاز وتو کرده است.
وی افزود: بنابراین، اساساً حقوق بینالملل به تبع جامعه بینالمللی که کماکان قدرت نظامی در آن بسیار موثر است، نمیتواند صرفاً با کاغذ تطبیق داده شود. به عبارت دیگر، نمیتوان گفت که ممکن است به شرطی که مراحل مندرج در ماده فلان و فلان طی شود، انجام شود. این گونه نیست و مراحل به گونهای است که تحت اراده این پنج عضو دائمی شورای امنیت قرار دارد.
تهدید تجزیه همواره متوجه وطن ماست
وی با اشاره به بحرانها و فرایند دگرگونیهایی بینالمللی که همواره با بحران همراه است، تصریح کرد: کشور ما در وضعیت خطیری قرار دارد. اگر آمریکا و همپیمانان اروپایی و صهیونیستیاش بتوانند کشور ما را با اهداف خود تطبیق دهند یعنی کشور را تجزیه کنند و سرزمین وطن ما را از هم گسیخته کنند، جنگ داخلی رخ میدهد و در این صورت، وطن ما به وضعیتی مشابه کرانه جنوبی خلیج فارس دچار خواهد شد؛ یعنی چندین کشور کوچک با حکام دستنشانده که همواره در نزاع سرزمینی هستند. این تهدید به طور مداوم متوجه وطن ماست.
چین و روسیه از تجزیه ایران متضرر خواهند شد
شریف عنوان کرد: چین و روسیه به شدت از این وضعیت متضرر خواهند شد. فرایند گذار از جامعه تکقطبی به سوی جامعه چندقطبی، اگر یکپارچگی سرزمین وطن ما از بین برود، به شدت به ضرر این دو کشور خواهد بود. جامعه بینالمللی، دولتمحور است و اساس آن بر منافع ملی شکل گرفته است. به همین دلیل، از این حیث هیچ تفاوتی بین آمریکا و روسیه و کشورهای دیگر وجود ندارد. کشورها بر اساس اشتراک در منافع ملی با یکدیگر ائتلاف میکنند و ائتلافهای بینالمللی زاییده اشتراک در منافع ملی است.
اساسیترین نفع ملی ما یکپارچگی سرزمینی است
باید بر اساس نفع مشترک، آینده وطنمان را بسازیم
این کارشناس ارشد حقوق بینالملل با طرح این سوال که ما باید به این نکته بیندیشیم و عمیقاً درک کنیم که آیا اکنون با چین و روسیه منافع مشترک داریم یا با آمریکا و زائده صهیونیستی آنها، تشریح کرد: به نظر بنده، بدون تردید، اساسیترین نفع ملی ما یکپارچگی سرزمینی است. این یکپارچگی سرزمینی، هدفی است که آمریکا و اسرائیل به دنبال آن هستند و بالعکس، تمامیت سرزمینی و یکپارچگی سرزمینی ما با منافع ملی چین و روسیه پیوندی بسیار مشهود برقرار میکند. بنابراین، ما باید این نکته را در نظر بگیریم و بر اساس این نفع مشترک، آینده وطنمان را بسازیم.
آنان که از دیوار سفارت آمریکا بالا میرفتند اکنون دلباخته همان کشور شده اند
وی اضافه کرد: متأسفانه، در داخل کشور ما، یک قدرت روزافزون وجود دارد که با این وضعیت مخالف است و فقط به دنبال منافع اقتصادی خود است. این گروه یک بار با بالا رفتن از دیوار سفارت به این مملکت خیانت کردند و اکنون نیز با دلباختگی محض به همان کشوری که از دیوار سفارتش بالا رفتهاند به این مملکت خیانت میکنند.
این استاد حقوق بینالملل گفت: بنابراین، ما به عنوان یک ایرانی، با در نظر گرفتن جامعه بینالمللی دولتمحور و اینکه دولتها بر اساس منافع ملی مشترک ائتلاف میکنند، باید به بقای سرزمین و وطنمان بیندیشیم و برای آن هزینه کنیم.
تنها راهی که فراروی کشور ما قرار دارد، تقویت بیش از پیش بازدارندگی دفاعی است
شریف با بیان اینکه در این محیط پیرامونی پرمخاطره، کشور ما در کانون تهدیدها قرار گرفته است، گفت: سناریوهای این تهدیدها پیشتر در لیبی، عراق، سوریه و سودان اجرا شده و اکنون با تمام توان بر وطن ما متمرکز شدهاند. در این وضعیت، کشور ما چه راهکاری را باید پی بگیرد؟ تنها راهی که فراروی کشور ما قرار دارد، بدون تردید، تقویت بیش از پیش بازدارندگی دفاعی است.
وی افزود: اگر ما این توان بازدارندگی نظامی را نداشتیم، در تهاجم اخیر صهیونیستها و آمریکا کم میآوردیم و چه بسا این بمباران ادامه پیدا میکرد تا تهران را مانند غزه به ویرانهای تبدیل کنند. تنها چیزی که اینها را ناکام گذاشت، بازدارندگی دفاعی و دفاع خردمندانه نیروهای مسلح پر افتخار کشورمان بود.
اگر در مسیر افزایش توان بازدارندگی ایران کوتاهی شود، خیانت است
شریف خاطرنشان کرد: کشور ما هیچ راهی جز تقویت بیش از پیش بازدارندگی دفاعی ندارد و اگر در این مسیر کوچکترین غفلتی صورت گیرد، خیانتی تاریخی به نام آنها ثبت خواهد شد. حال، بازدارندگی دفاعی به چه شکل میتواند باشد؟ به هر شکل؛ دقت بفرمایید که موضع کشور ما در منطقه، غیر هستهای کردن کل منطقه است، از جمله ایران.
وی عنوان کرد: این در حالی است که موضع آمریکا و رژیم صهیونیستی و پیروان اروپایی آنها این است که میگویند تمام منطقه باید غیرهستهای شود، به جز رژیم صهیونیستی. در حالی که منبع اصلی تهدید و تنش دائمی در این منطقه همین رژیم است. این نکته را حتماً باید مورد تاکید قرار دهم؛ تقویت بازدارندگی برای ما اکنون یک امر بسیار حیاتی است.