خبرگزاری کار ایران

ابطحی در گفت‌وگو با ایلنا:

گفت‌وگوی تمدن‌ها؛ فرصت بزرگی که از دست رفت/ وفاق ملی برعکس سیکل گفت‌وگوی تمدن‌ها از داخل شروع می‌شود

گفت‌وگوی تمدن‌ها؛ فرصت بزرگی که از دست رفت/ وفاق ملی برعکس سیکل گفت‌وگوی تمدن‌ها از داخل شروع می‌شود

یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب با اشاره به سالروز گفت‌وگوی تمدن‌ها گفت: وفاق ملی برعکسِ سیکل گفت‌وگوی تمدن‌ها از داخل شروع می‌شود. باید از داخل ایران وحدت و انسجامی درست کنیم تا این وحدت و انسجام مانعی برای گفت‌وگوهای جهانی نشود و دوباره همه چیز بر مبنای گفت‌وگو شکل بگیرد که اکنون به شدت به آن بسیار نیاز داریم.

در واپسین سال‌های قرن بیستم، هنگامی که نظریه «برخورد تمدن‌ها»ی ساموئل هانتینگتون به شعار غالب محافل سیاسی و آکادمیک غربی بدل شده بود و بسیاری آینده جهان را در گرو تقابل فرهنگی و جنگ‌های تمدنی می‌دیدند، از ایران صدایی متفاوت به گوش رسید؛ صدایی که بر خلاف منطق تقابل، بر ایده گفت‌وگو، همزیستی و تفاهم میان ملت‌ها تأکید داشت. سیدمحمد خاتمی، رئیس‌جمهور وقت ایران، با طرح نظریه «گفت‌وگوی تمدن‌ها» تلاش کرد تا هم تصویری متفاوت از جمهوری اسلامی ایران به جهانیان ارائه دهد و هم الگویی تازه برای مناسبات بین‌الملل پیشنهاد کند.

این نظریه از همان آغاز با استقبال جهانی مواجه شد؛ تا جایی که سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۱ میلادی را به عنوان «سال گفت‌وگوی تمدن‌ها» نام‌گذاری کرد و عملاً ابتکاری برخاسته از ایران توانست به ادبیات روابط بین‌الملل راه پیدا کند. اهمیت این ابتکار در آن بود که جایگزینی جدی در برابر گفتمان جنگ‌طلبانه آن روزها ارائه می‌کرد؛ جایگزینی که بر مبنای دین، اخلاق و ضرورت‌های انسانی استوار بود.

با وجود پژواک گسترده جهانی، «گفت‌وگوی تمدن‌ها» در داخل کشور با موانع و مخالفت‌های سیاسی روبه‌رو شد. رقابت‌های جناحی و برداشت‌های محدود از این طرح سبب شد که فرصت تاریخی بهره‌گیری از این ابتکار در سطح ملی و منطقه‌ای به طور کامل محقق نشود. در حالی‌که بسیاری کارشناسان معتقد بودند، چنانچه همگرایی داخلی و حمایت همه‌جانبه از این نظریه صورت می‌گرفت، ایران می‌توانست به عنوان کانونی معتبر برای دیپلماسی صلح و تعامل جهانی شناخته شود.

با گذشت بیش از دو دهه، بازخوانی آن طرح بار دیگر اهمیت خود را نشان می‌دهد. در جهانی که هنوز با جنگ‌های منطقه‌ای، تنش‌های ایدئولوژیک و بحران‌های انسانی دست به گریبان است، ایده گفت‌وگو و تعامل به جای تقابل و خشونت همچنان تازگی دارد. برخی ناظران معتقدند که امروز نیز می‌توان پیوندی میان این طرح تاریخی و ضرورت وفاق ملی در داخل کشور برقرار کرد.

ایده «گفت‌وگوی تمدن‌ها» نه تنها بخشی از تاریخ دیپلماسی ایران است، بلکه می‌تواند همچنان به‌عنوان الگویی الهام‌بخش در برابر گفتمان‌های مبتنی بر خشونت و تقابل عمل کند؛ الگویی که ریشه در فرهنگ و تمدن اسلامی–ایرانی دارد و ظرفیت آن را دارد که دوباره به بحث‌های جدی سیاست جهانی بازگردد.

حجت‌الاسلام سید محمدعلی ابطحی فعال سیاسی اصلاح‌طلب در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، با اشاره به سالروز گفت‌وگوی تمدن‌ها گفت: چارچوبی که آقای خاتمی در سیاست داخلی و سیاست خارجی بنا گذاشت بر مبنای گفت‌وگوی تمدن‌ها بود. گفت‌وگوی تمدن‌ها در برابر شعار جنگ تمدن‌ها بود که آن روزها خیلی فعال و جدی بود.

وی ادامه داد: جنگ تمدن‌ها و فرهنگ‌ها بیشتر به عنوان یک شعار برای رویارویی‌های سطح کلان جهانی مطرح شده بود. گفت‌وگوی تمدن‌ها همزمان با حضور آقای خاتمی در عرصه ایران شکل گرفت و فضایی که در دنیا از رویارویی‌های ایران و خشونت‌هایی که از ایران تبلیغ می‌کردند، ایجاد شده بود، به این موضوع اهمیت بیشتری داد.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت: در چنین شرایطی، هم حضور آقای خاتمی و هم این شعار گفت‌وگوی تمدن‌ها در سطح جهانی پژواک بسیار بزرگی داشت و بسیار مهم بود که روابط بین دولت‌ها و ملت‌ها و روابط دیپلماتیک جهانی و ارتباطات بین‌الملل بر اساس گفت‌وگو پایه‌ریزی شود. زیرا گفت‌وگو جایگزین جنگ و خشونت‌های جنگ‌طلبانه است. با این تعریف، ایران به عنوان یک پایگاه دینی و اسلامی می‌توانست متولی جدی گفت‌وگو باشد و این یک نقطه تحولی در سطح بین‌المللی بود.

ابطحی تصریح کرد: متاسفانه در داخل، به خاطر رقابت‌های داخلی، اهمیت موضوع به درستی درک نشد و در دعواهای داخلی کارشکنی‌هایی انجام شد که این اتفاق نیفتد. برخی تصور می‌کردند که این اتفاق، سودش به شخص آقای خاتمی می‌رسد در حالیکه سود آن به نظام تعلق داشت و این بسیار مهم بود که در سطح جهانی، پارادایم روابط جهانی بر اساس یک نظریه‌ای که از ایران و انقلاب اسلامی می‌آید، شکل می‌گرفت. این نظریه از زبان رئیس‌جمهور و یک روحانی و از زبان یک مسلمان مطرح می‌شد و می‌توانست اتفاق بسیار مهمی در تاریخ اسلام، دین و ایران باشد.

وی ادامه داد: اگر حمایت جدی از داخل می‌شد و کارشکنی‌های جدی انجام نمی‌گرفت و همه با هم دست به دست هم می‌دادیم تا گفت‌وگوی تمدن‌ها جایگزین جنگ تمدن‌ها یا جنگ‌های خشونت‌آمیز منطقه‌ای شود، می‌توانست اتفاق مهمی در تاریخ اسلام، دین و ایران شکل بگیرد. متاسفانه این فرصت بزرگ از دست رفت. اما جهان بسیار دوست داشت که از این فرصت استفاده کند و به همین دلیل روز ۳۰ شهریور را که روز اعلام این نظریه بود، به عنوان روز جهانی گفت‌وگوی تمدن‌ها اعلام کردند.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت: نسل جدید هم متاسفانه کمتر به این موضوع توجه دارد. معتقدم که وفاق ملی که آقای پزشکیان مشخصاً به عنوان شعار خودشان اعلام کرده است هم بی‌ارتباط با گفت‌وگوی تمدن‌ها نیست. البته این وفاق ملی برعکسِ‌ سیکل گفت‌وگوی تمدن‌ها از داخل شروع می‌شود. باید از داخل ایران وحدت و انسجامی درست کنیم تا این وحدت و انسجام مانعی برای گفت‌وگوهای جهانی نشود و دوباره همه چیز بر مبنای گفت‌وگو شکل بگیرد که اکنون به شدت به آن بسیار نیاز داریم.

ابحطی درباره اینکه آیا رئیس‌جمهور در مورد وفاق داخلی به نتیجه خواهد رسید یا خیر، گفت: متاسفانه خیلی معتقد نیستم که موفق شوند. علتش این است که وفاق نباید یک‌طرفه باشد. طرف مقابل هم باید بپذیرد و مهم این است که وفاق در درون حکومت هم فقط کفایت نمی‌کند. برای جهان مهم نیست که جناح‌بندی‌های داخل حکومت چگونه است، بلکه برای جهان مهم این است که این وفاق با مردم شکل گرفته باشد و مردم با حاکمیت وفاق داشته باشند و حاکمیت در حقیقت حامی مردم باشد به ویژه در مورد خواسته‌های نسلی که جدیداً به عرصه آمده‌اند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز