احمد توکلی؛ در ساختار قدرت ولی منتقد

احمد توکلی، سیاستمدار برجسته و منتقد سرسخت فساد، با تجربهای فراوان از حضور در ساختارهای مختلف قدرت، از جمله وزارت، مجلس و مجمع تشخیص مصلحت نظام، توانست به یکی از صداهای مستقل و مؤثر در عرصه سیاست ایران تبدیل شود. او با انتقادات صریح و علمی خود، نه تنها به نقد سیاستها و رفتارهای نادرست پرداخت، بلکه به عنوان یک اصولگرای اعتدالی و عدالتخواه، تلاش کرد تا فاصلههای طبقاتی را کاهش دهد و صدای فساد ساختار را به گوش مسئولان برساند.
در تاریخ یکم مرداد ماه ۱۴۰۴، سپهر سیاسی ایران شاهد خاموشی یکی از پرفرازونشیبترین و در عین حال ثابتقدمترین چهرههای خود بود. احمد توکلی، مبارز سیاسی پیش از انقلاب، سیاستمدار، اقتصاددان، استاد دانشگاه، در ۷۴ سالگی و پس از سالها فعالیت بیوقفه، به دلیل بیماری قلبی دار فانی را وداع گفت. از او به عنوان «اصولگرایی منتقد، منصف و صریحاللهجه» یاد میشود که همواره بر پایبندی به اصول علمی در اقتصاد، کاهش فاصلههای طبقاتی، مبارزه با فساد و انحصار تأکید داشت.
ریشههای مبارزه و شکلگیری شخصیت منتقد (پیش از انقلاب)
احمد توکلی در سال ۱۳۳۰ در بهشهر مازندران متولد شد، شهری که در دهههای چهل و پنجاه، یکی از کانونهای فعالیت نیروهای مذهبی و سیاسی محسوب میشد. ریشه نیاکان او به اصفهان بازمیگشت. دوران جوانی و تحصیل او با اوجگیری مبارزات علیه رژیم پهلوی همزمان بود. او تحصیلات خود را در رشته مهندسی برق در دانشگاه شیراز در سال ۱۳۴۸ آغاز کرد، اما خیلی زود وارد جریان اعتراضات دانشجویی شد. فعالیتهای سیاسی او علیه حکومت شاهنشاهی، منجر به اخراجش از دانشگاه در سال ۱۳۵۰ و چندین نوبت بازداشت و زندانی شدن توسط ساواک شد. این دوران حبس، نقطه عطفی در زندگی سیاسی و فکری او بود؛ جایی که توکلی با گروههای مختلف سیاسی، از جمله سازمان مجاهدین خلق، ارتباط نزدیکی پیدا کرد. اما در خلال همین دوران زندان، به ماهیت ایدئولوژیک آنان پی برد و مسیر خود را از این سازمان جدا کرد. این تجربه، بنیانهای استقلال فکری و عدم وابستگی او را از همان ابتدا پیریزی کرد. او حتی پس از اخراج از دانشگاه، با درجه سرباز صفری به خدمت سربازی اعزام شد، که نشان از آن داشت که حاضر است بهای اعتقادات خود را بپردازد. این دوران، توکلی را به یک مبارز اصولی و مستقل تبدیل کرد که هدفش، نه صرفاً تغییر رژیم، بلکه تحقق آرمانهایی عمیقتر از عدالت و آزادی بود.
ورود به ساختار قدرت و نخستین جلوههای نقد از درون (پس از انقلاب)
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، احمد توکلی به سرعت وارد ساختارهای جدید نظام شد. او در نخستین سالهای انقلاب، مسئولیتهایی چون ریاست شهربانی، کمیته انقلاب اسلامی، دادیاری و دادستانی انقلاب در زادگاهش بهشهر را برعهده گرفت. این مسئولیتها، نشان از اعتماد نظام نوپا به او و تواناییهای اجراییاش داشت.
در سال ۱۳۵۹، توکلی به عنوان نماینده مردم بهشهر وارد اولین دوره مجلس شورای اسلامی شد و در همان دوره عضو هیئت رئیسه مجلس نیز بود. این حضور در پارلمان، او را به صحنه تصمیمگیریهای کلان کشور آورد. پس از آن، در دولت شهید محمدعلی رجایی، به عنوان سخنگو و سپس در کابینه اول میرحسین موسوی، به عنوان وزیر کار و امور اجتماعی منصوب شد. اما مقطع مهمی که روحیه انتقادی توکلی فارغ از صحیح یا غلط بودن آن را به وضوح نمایان ساخت، استعفای او از وزارت کار در سال ۱۳۶۲ بود. توکلی با رویکرد اقتصادی دولت موسوی، که بر «دولتی کردن همه امور اقتصادی» که به نوعی نگاه سوسیالیستی تأکید داشت، به شدت مخالف بود. هر چند موضعگیریهای بعد او توکلی را به یک چهره اقتصادی چپگرا تبدیل کرده ولی در اثنای جنگ با دولت مهندس موسوی که توانسته بود شرایط بحرانی را تا حدی تعدیل کند مخالفت کرد. این اقدام، او را به عنوان منتقدی مستقل، حتی در برابر دولت همسو، معرفی کرد و زمینه را برای شهرت بعدی او به عنوان «آقای منتقد» فراهم آورد.
رسانه، دانشگاه و رقابتهای انتخاباتی
پس از کنارهگیری از دولت، احمد توکلی به عرصه رسانه و تحصیلات تکمیلی روی آورد تا پایگاههایی مستقل برای بیان دیدگاههایش ایجاد کند. او روزنامه «رسالت» را بنیان نهاد که به تریبونی برای جریان راست سنتی بدل شد. مدتی بعد، برای ادامه تحصیل به انگلستان رفت و در سال ۱۳۷۵، مدرک دکترای اقتصاد خود را از دانشگاه ناتینگهام با پایاننامهای با عنوان «دلایل تورم در اقتصاد ایران» دریافت کرد. این تحصیلات آکادمیک، به نقدهای او پایه و اساس علمی بخشید و او را به یک «اقتصاددان اصولگرای صریحاللهجه» تبدیل کرد. پس از بازگشت به ایران، روزنامه «فردا» را راهاندازی کرد و مدتی بعد وبسایت «الف» را تأسیس کرد که به یکی از رسانههای تحلیلی جریان اصولگرا در فضای مجازی تبدیل شد و به تریبونی برای مواضع او بدل گشت.
توکلی دو بار نیز در انتخابات ریاستجمهوری، خود را در معرض انتخاب مردم قرار داد تا از این طریق، دیدگاههای انتقادی خود را به گوش عموم برساند. در سال ۱۳۷۲، در برابر آیتالله هاشمی رفسنجانی قرار گرفت و با وجود محدودیتهای رسانهای (تنها یک بار اجازه حضور در صدا و سیما را یافت)، توانست حدود ۲۰ درصد آرا را به خود اختصاص دهد که نشان از تأثیرگذاری نقدهای او در میان بخشی از جامعه داشت. او در این رقابت، سیاستهای اقتصادی دولت سازندگی را مورد نقد قرار داد و بر لزوم توجه بیشتر به عدالت اجتماعی تأکید کرد. در سال ۱۳۸۰ نیز با شعار «جمهوری دوم» در برابر سید محمد خاتمی نامزد شد و نفر دوم انتخابات شد. توکلی خود اذعان داشت که هدف او از این رقابتها، نه صرفاً پیروزی، بلکه «خلق ادبیاتی در نقد حاکمیت» و طرح مسائل اساسی کشور بود. این رقابتها، جایگاه او را به عنوان یک منتقد جدی و آلترناتیو در فضای سیاسی تثبیت کرد.
در عرصه دانشگاهی نیز، توکلی به عنوان استادیار گروه علوم سیاسی دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی مشغول به تدریس شد و تا زمان بازنشستگی در سال ۱۳۹۲، نقش فعالی در آموزش و تحلیل اقتصادی ایفا کرد. این حضور در دانشگاه، به او امکان داد تا با نگاهی علمی و مستدل به بررسی مسائل اقتصادی و سیاسی کشور بپردازد و نقدهای خود را بر پایههای نظری و کارشناسی استوار سازد.
مبارزه با فساد و رانت
شهرت احمد توکلی به «آقای منتقد»، بیش از هر چیز، محصول پایداری و صراحت او در نقد ساختارها و افراد، فارغ از جناحبندیهای سیاسی بود. او که در دورههای هفتم، هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی هم نماینده مردم تهران بود و ریاست مرکز پژوهشهای مجلس را برعهده داشت، از این جایگاهها برای پیشبرد اهداف خود در راستای شفافیت و مبارزه با فساد بهره برد. مرکز پژوهشها در دوران ریاست او، به بازوی تحلیلی و تخصصی قوه مقننه تبدیل شد و گزارشهای کارشناسی متعددی را در نقد سیاستها و طرحهای دولتها ارائه داد. اما شاید بارزترین و ماندگارترین بخش از کارنامه احمد توکلی، فعالیتهای او در زمینه مبارزه با فساد باشد. او با تأسیس و ریاست هیئت مدیره «دیدهبان شفافیت و عدالت»، به یک نهاد مدنی قدرتمند در این حوزه جان بخشید. دیدهبان شفافیت، پروندههای متعددی درباره مفاسد اقتصادی و عملکرد دستگاههای دولتی را پیگیری کرد و توکلی خود به افشاگریهای بیپردهای دست زد.
دیدهبان شفافیت که توسط توکلی تاسیس شده بود در سال ۱۳۹۸ با ارسال گزارشی به رئیس وقت قوه قضائیه، خواستار پیگیری جدی درباره تخلفات و نفوذ اکبر طبری، معاون اجرایی سابق قوه قضائیه، در دستگاه قضا شد. توکلی با انتشار جزئیات، بر این نکته تأکید کرد که برخورد با این چهره بلندپایه، آزمونی برای صداقت دستگاه قضا در مبارزه با فساد است. این اقدام، نشان از شجاعت او در ورود به پروندههای حساس و مرتبط با مقامات عالیرتبه داشت. همچنین با انتشار اسنادی درباره بدهیهای کلان دارویی و استفاده غیرقانونی شبنم نعمتزاده (دختر وزیر سابق صنعت) از موقعیت خانوادگی برای اخذ امتیازهای اقتصادی، نقش مهمی در شفافسازی این پرونده ایفا کرد. احمد توکلی در مصاحبهها و بیانیههای رسمی نسبت به پدیده «ژنهای خوب» (اشاره به رانتخواری فرزندان مسئولین) واکنش نشان داد و این پدیده را مصداق بارز بیعدالتی دانست. توکلی همچنین در نامهای سرگشاده به رئیس قوه قضائیه، خواستار ورود مدعیالعموم به پرونده «زمینخواری ۱۰۰۰ میلیاردی آیتالله صدیقی و پسران» شد. او در این نامه، سکوت مقامات قضایی را «نامیمون و غیرقابل باور» خواند که «اعتماد عمومی را خدشهدار میکند.» این اقدام، نشان از شجاعت او در نقد حتی چهرههای مذهبی و قدرتمند داشت و بر لزوم عدم تبعیض در برخورد با فساد تأکید میکرد.
توکلی در سالهای پایانی عمر خود به یکی از منتقدان اصلی مصوبه «مولدسازی داراییهای دولت» تبدیل شد. او این مصوبه را «فروش بیتالمالِ متعلق به آحاد ملت» و نوعی «کاپیتولاسیون داخلی» دانست که «بیقانونی» را مجاز میشمرد و به «فساد قانونی» منجر میشد. او با اشاره به مصونیت هیئت هفتنفره از بازخواست قضایی و نادیده گرفتن اصول قانون اساسی، این مصوبه را «لگدمال کردن قانون اساسی» و «برهم زدن قانونها، فرایندها و ساختارها» خواند و نسبت به «ویرانی و رواج بیقانونی و فساد در کشور» هشدار داد.
وی معتقد بود که این طرح، به جای حل مشکلات ساختاری، به فساد دامن میزند و راه را برای رانتخواری باز میکند. در همین راستا توکلی در نامهای سرگشاده به سران قوا، درباره برخی احکام برنامه هفتم توسعه هشدار داد و آن را «ناقانون» خواند که به «فساد قانونی» منجر میشود و «تمام عوامل زمینهساز فساد را فراهم» میآورد. او این احکام را مغایر با اصول حکمرانی خوب و شفافیت میدانست.
چرا «آقای منتقد»؟
احمد توکلی، فراتر از یک سیاستمدار، نمادی از یک «منتقد اصولی و مستقل» بود که زندگی خود را وقف مبارزه با فساد، تبعیض و بیعدالتی کرد. او با وجود حضور در سطوح بالای قدرت، هرگز از نقش دیدهبانی و نقد سازنده غافل نشد. از مبارزات پیش از انقلاب و زندانهای ساواک گرفته تا استعفا از وزارت، رقابتهای انتخاباتی، تأسیس نهادهای رسانهای و مدنی، و نقد بیپرده دولتها و ساختارها، همواره یک هدف را دنبال میکرد؛ تحقق عدالت و شفافیت در حکمرانی.
توکلی با صراحت، شجاعت و نگاه علمی خود، به یک صدای مهم و تأثیرگذار در فضای سیاسی ایران تبدیل شد. او نشان داد که میتوان در عین پایبندی به اصول، منتقد بود و برای اصلاح امور، هزینه پرداخت. میراث «آقای منتقد»، نه تنها در خاطره مبارزات و اعتراضات او، بلکه در نهادهایی چون «دیدهبان شفافیت و عدالت» و گفتمان ضدفسادی که او بنیان نهاد، زنده خواهد ماند. فقدان او، ضایعهای برای جریان نقد سازنده و مستقل در ایران است.