ایزدی در گفتوگو با ایلنا:
حالا که صحنه برای همه روشنتر است، تشکیل ستاد مرکزی جنگ برای اطلاعرسانی ضرورت دارد/ در کنار فعالیتهای نظامی، دیپلماسی باید بهطور فعالتری دنبال شود

سفیر سابق ایران در شوروی گفت: ما که در مقام دفاع هستیم، نباید تمام دفاعمان نظامی باشد. بخشی از دفاع ما باید سیاسی و دیپلماتیک باشد. حتی اگر لازم باشد، مقامات عالیرتبه ما باید در جلسات شورای امنیت شرکت کنند و با کشورهای مختلف رایزنی کنند تا شرایط کشور و تواناییهای خود را تبیین کنند. این اقدامات دیپلماتیک میتواند فشارها را بر آمریکا که حامی جدی اسرائیل است، افزایش دهد.
نعمتالله ایزدی سفیر سابق ایران در روسیه در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، در رابطه با آینده جنگ میان ایران و اسرائیل و احتمال دخالت آمریکا در این نزاع منظقهای گفت: بهنظر میرسد در حال حاضر احتمال اینکه ایالات متحده به طور مستقیم وارد شود، بسیار کم است. شرایط به گونهای است که به نظر میرسد آمریکا به ویژه با افزایش فشارها بر ایران تلاش دارد به اهداف خود نزدیک شود. به طور کلی، آمریکا تمایل دارد که اسرائیل را هم به نوعی متوجه وضعیت کنونی کند و به او بفهماند که قد و اندازهش چقدر است. بنابراین، به این سرعت خود را درگیر مسائل اسرائیل نمیکند تا خود را بهعنوان برنده معرفی کند یا در مقابل ایران اقداماتی انجام دهد که عواقب منفی برایش به همراه داشته باشد و پلها را پشت سر خود خراب کند.
آمریکا کاری نمیکند که اسرائیل تصور کند از حمایت کامل برخوردار است
وی ادامه داد: اعتقاد من این است که آمریکاییها برای منطقه برنامه دارند؛ هم به دنبال ایران هستند و هم اسرائیل و سایر کشورهای منطقه. آنها کاری انجام نخواهند داد که یک طرف احساس پیروزی کامل کند و طرف دیگر شکست. در حال حاضر، ذهنیت من این است که آمریکا بیشتر در تلاش است با جنگ روانی به اسرائیل کمک کند، اما نه به معنای اینکه بخواهد وارد جنگی شود که در آن اسرائیل بهطور کامل آمریکا را پشت خود بداند و در آینده آتشافروز منطقه باشد، زیرا این وضعیت به ایران محدود نخواهد شد. اسرائیل به دنبال تغییر شکل و شمایل منطقهای است که برای آمریکا بسیار مضر است. آمریکا در کنار ایران، کشورهای دیگری در منطقه دارد که به آنها وابسته است و بازار او به حساب میآیند و امکاناتی را برایش فراهم میکنند. به نظر من، در حال حاضر ترامپ به دنبال توازن است و به این فشارها کفایت میکند.
در کنار فعالیتهای نظامی، دیپلماسی باید بهطور فعالتری دنبال شود
این دیپلمات با سابقه کشورمان در خصوص راهکاری که به پایان جنگ ختم شود، گفت: در هر جنگی یک مذاکره و آتشبس وجود دارد که در نهایت باید به توافقی برسد. این جنگ هم مستثنی از آن نیست. اعتقاد من این است که در کنار فعالیتهای نظامی، دیپلماسی باید بهطور فعالتری دنبال شود. اقداماتی صورت گرفته، اما شاید به لحاظ شکلی نیاز به تقویت داشته باشد. سفرها و رفت و آمدها باید بیشتر شود و با افراد دارای نفوذ صحبت شود؛ چراکه اسرائیل اصلاً نیازی به چنین وضعیتی ندارد و ممکن است در حال برنامهریزی برای حملاتی باشد که هنوز بهطور کامل مشخص نیست. ما که در مقام دفاع هستیم، نباید تمام دفاعمان نظامی باشد. بخشی از دفاع ما باید سیاسی و دیپلماتیک باشد. حتی اگر لازم باشد، مقامات عالیرتبه ما باید در جلسات شورای امنیت شرکت کنند و با کشورهای مختلف رایزنی کنند تا شرایط کشور و تواناییهای خود را تبیین کنند. این اقدامات دیپلماتیک میتواند فشارها را بر آمریکا که حامی جدی اسرائیل است، افزایش دهد. به نظرم در این زمینه باید کار بیشتری انجام دهیم، پایان جنگ کمک بیشتری نیاز دارد. زیرا استفاده از سلاح و نیروهای نظامی نمیتواند پایان جنگ را رقم بزند. تقریباً همه جنگها به نوعی به مذاکره، میانجیگری و آتشبس منجر میشوند. بهترین راه این است که در کنار فعالیتهای نظامی، فعالیتهای سیاسیمان نیز تقویت شود.
محکومیت این جنگ جز با تبیین دیپلماتیک همراه با فعالیت نظامی ممکن نیست
ایزدی در پاسخ به این سوال که چرا مجامع بیتالملل حکومیت اسرائیل و دفاع مشروع ما را به رسمیت نمی شناسند و ایران و رژیم صهیونیستی را به یک اندازه مقصر جلوه میدهند، عنوان کرد: کشورها را باید به صورت طیف بررسی کنیم. طبیعی است که یک سر طیف بسیار نزدیکتر به اسرائیل باشد و سر دیگر ممکن است نزدیکتر به ایران باشد. اما اینکه ما چه برداشتی از منشور ملل متحد و دفاع مشروع داریم، این موارد در شرایط فعلی جز با رایزنی و مشورت و تبیین مواضع به دست نمیآید. شما در جنگ عراق میبینید که وقتی هواپیماهای عراقی به ایران حمله کردند، عراقیها مدعی بودند که ما آغازکننده نبودیم. این موضوع سالها طول کشید تا دبیرکل سازمان ملل اعلام کند که عراق حملهکننده بوده، این نشاندهنده این است که باید فعالیت دیپلماتیک را تشدید کرد و مستندات و فکتهای موجود ارائه شود تا از اصول این منشور استفاده کنیم. بسیاری از کشورها به دلیل حمایتهایشان از طرف مقابل که در اینجا بیشتر اسرائیل است، چشم خود را بر واقعیتها میبندند و به سمت موضوعاتی میروند که شاید اکنون موضوعیت ندارد. محکومیت این وضعیت و این جنگ شدید جز با تبیین دیپلماتیک در کنار فعالیتهای نظامی ممکن نباشد. بنابراین نمیتوان به قطعنامههایی که ما در آنها حضور نداریم یا برایشان تمهیداتی نیندیشیدهایم، دل ببندیم. در موضوع دبیرکل سازمان ملل هم در جنگ ایران و عراق، فعالیتهای سیاسی بسیار زیادی صورت گرفت تا به این نتیجه برسند که اعلام کنند عراق حملهکننده بوده است. ما باید چنین تلاشی را در صحنه بینالمللی دنبال کنیم.
انسجام خوبی حتی در بین ایرانیان خارج از کشور ایجاد شده است
وی در رابطه با ضرورت انسجام ملی در شرایط کنونی و پرهیز از اظهارنظرهای غیررسمی که میتواند بر وضعیت این نبرد بزرگ تاثیرگذار باشد، تصریح کرد: به اعتقاد من، علیرغم وجود برخی ناملایمات سیاسی در صحنه داخلی، انسجام خوبی در کلان صورت گرفته و تقریباً تمام طیفهای مختلف کشور به دنبال حمایت از دفاع مشروع هستند و موضوعات سیاسی را وجه المصالحه این کار نکردند. متقابلاً دولت و حاکمیت هم باید گوشه چشمی به چنین اقداماتی از جانب ملت داشته باشند و در جاهایی که احساس میکنند نارسایی وجود دارد، آنها را برطرف کنند. اما من به شخصه فکر میکنم که انسجام خوبی حتی در بین ایرانیان خارج از کشور ایجاد شده است. به آنهایی که احساس میکنند این جنگ میتواند برای آنها فرصتی ایجاد کند، کار ندارم، زیرا فکر میکنم آنها هم در توهم به سر میبرند و به این شکل نیست که یک کشور بخواهد خود را با یک جنگ اینچنینی ببازد، اما در مجموع، به اعتقاد من انسجام خوبی صورت گرفته است.
بستن تنگه هرمز واکنش منفی از سوی جامعه جهانی را در پی خواهد داشت
این تحلیلگر مسائل بین المللی با اشاره به پیشنهاد بستن تنگه هرمز تاکید کرد: ریختن بنزین بر آتشی که شعلهور شده، به مصلحت نیست. اینکه ما بحث بستن تنگه هرمز را به عنوان یک اقدام تلافیجویانه علیه اسرائیل در نظر بگیریم، میتواند واکنش منفی سنگینی در نظام بینالملل به همراه داشته باشد، زیرا اسرائیل شاید کمترین و یا حتی در حد صفر از تنگه هرمز استفاده میکند. اما کشورهای زیادی حیاتشان به این تنگه وابسته است و باید از طرحهایی که میتواند ذهنیتهای منفی نسبت به ما را فعال کند، فاصله بگیریم. حضور در انپیتی نیز با یک عقلانیتی پذیرفته شده است و دلیل آن هم این است که ما به مفاد آن پایبند بودهایم. بهیکباره نمیتوان یک کشور را به دلیل جنگی که آتشافروزی اش توسط کسانی بوده که مصالح نظام بینالملل را در نظر نمیگیرند، در معرض اتهام قرار داد و اینگونه وانمود کرد که خروج ما از انپیتی به معنای رفتن به سمت سلاح هستهای است. اینها به نظر من بخشهای منفی چنین نظراتی است که بهتر است ما در این مقطع از آنها فاصله بگیریم.
حالا که صحنه برای همه روشنتر است، تشکیل ستاد مرکزی جنگ برای اطلاعرسانی ضرورت دارد
ایزدی در رابطه با لزوم تشکیل ستاد مرکزی جنگ برای اینکه یک سیاستگذاری واحد در خصوص با مسائل نظامی اتفاق بیفتد، بیان کرد: باید در نظر بگیریم که بالاخره با یک حمله غیرمنتظره مواجه شدیم. همچنین تعداد فرماندهان نظامی که در این فاجعه جان خود را از دست دادهاند، طبیعتاً جایگزین آنها و مجدد سازماندهی آنها نیاز به برنامه ریزی داشت و این مساله تا حدی توجیهپذیر است که ما نتوانیم مثلاً یک ستاد تشکیل دهیم و اطلاعرسانی کنیم. این موضوع تا اینجای کار غیرطبیعی نیست. هرچند که به نظر من، انتظار به جایی است. اگر میبینیم که مثلاً اسرائیل مرتباً در حال اطلاعرسانی است، حال چه درست و چه غلط، به این دلیل است که آنها تمهیداتی اندیشیده و پیشبینی این روزها را کرده بودند. اما اعتقاد من این است که شاید ضرورت داشته باشد که اکنون که صحنه برای همه مسئولین نظامی، سیاسی و دولت روشنتر است، این اقدام صورت گیرد. حق مردم است که اطلاعات دقیقتری داشته باشند تا از رسانههایی که قطعاً نظر مثبت و حسن نظری نسبت به ما ندارند، دور بمانند. انشاءالله که در این مسیر قدم بردارند و این موضوع را اصلاح کنند. تا اینجا به نظر من، این وضعیت تا حدی طبیعی بوده است، زیرا شرایط، شرایط بسیار ویژهای بود و نمیشد به سرعت توقع داشت کار اطلاع رسانی به درستی انجام شود. حتی انتظار اینکه مثلاً به این شکل طولانی شود و مرتباً اسرائیل به تجاوز خود ادامه دهد هم نبود، زیرا واقعاً این یک تجاوز ظالمانه بود. امیدواریم که این مسئله رفع شود و اصل موضوع به گونهای باشد که ما شاهد توقف جنگ و خاتمه آن باشیم و حداقل این سیستم و ساختارهای تکنیکی را با هم درست کنیم.