میرلوحی در گفتوگو با ایلنا:
مطالبات از جنس دوم خرداد دیگر پنهانکردنی، پنهانماندنی و انکارکردنی نیست/ نیاز جامعه به اصلاحات نسبت به دوم خرداد تشدید شده است

یک فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: اصل اصلاحات و اصل مطالبات و اصل نیاز جامعه به نظر میآید که نسبت به دوم خرداد تشدید شده است. الان دیگر طوری شده که نمیشود انکار کرد. در سالهای ۹۲، ۹۶ و سال گذشته، اصلاحطلبان توانستند نسخهای به صحنه جامعه بیاورند که نشان دهد میتوانند به جامعه کمک کنند و کشور به بنبست نرسد و کشور و جامعه بلاتکلیف است. لذا به نظر میآید اصلاحطلبان اگر بتوانند مناسباتشان را با مردم بهبود ببخشند، میتوانند نقش لولا را بین حاکمیت و مردم ایفا کنند.
محمود میرلوحی، فعال سیاسی اصلاحطلب، در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، درباره آرمانهای دوم خرداد گفت: دوم خرداد یک اتفاق بود اما بعداً حماسه نامیده شد. در واقع نوری بود که به نقاط پنهان یا ناپیدای کشور، سیستم و نظام تابانده شد. تا روز ۲۲ خرداد، آقای خاتمی و اطرافیانش و دوستان چنین برآوردی نداشتند، ولی معلوم شد که فرصت و وقت اصلاح و تغییر و تحول رسیده بود. بعد از انقلاب خیلی زود وارد جنگ شدیم و هشت سال کشور متوقف شد و بعد هم دولت مرحوم آقای هاشمی آمد و تحت عنوان سازندگی، یک سلسله فعالیتهایی را شروع کرد و بالاخره موفقیتهایی هم داشت. اما مسائل جنگ و دو دهه زندگی در انقلاب، بسیاری از آرمانهای اولیه انقلاب و به خصوص حقوق اساسی مردم را مورد بیتوجهی و غفلت قرار داده بود. اینها به خصوص در طبقه متوسط و مشخصاً در قشر فرهنگی و دانشگاهی خود را نشان داد. لذا آرمانهای دوم خرداد و اصلاحات بعد از آن شکل گرفت.
مطالبات از جنس دوم خرداد دیگر پنهانکردنی، پنهانماندنی و انکارکردنی نیست
وی ادامه داد: کمکم این مطالبات مطرح شد و مدتی بعد عنوان اصلاحات پیدا کرد و بعد کمکم اینها تئوریزه شد و در چند بخش، به خصوص روزنامههای متعدد که وارد عرصه زندگی شدند، دانشگاهها و فعالیتهای دانشجویی خود را نشان داد و دانشگاهها وارد فاز جدیدی شدند. رسانه، تحزب و تشکلها و جامعه نشان دادند که انتظار و مطالباتی دارند و میخواهند به حساب بیایند، مشارکت کنند، دیده شوند و نقش پیدا کنند، اما مسیری که اخیراً ما میگوییم خالصسازی و یکدستسازی و خودی و غیرخودی، آنجا هم بود و بنا بود این اتفاق بیفتد. از همین رو همه پای صندوق رأی آمدند، ولی بعداً در حالی که رقبای اصلاحات مجدداً متشکل شدند، عملاً بحرانهای پیدرپی ایجاد کردند و مانع شدند که بعد منجر به مسائل سال ۸۴ شد و مطالبات به خصوص در حوزه زنان، جوانان، فرهنگیان و بخشهای قشر متوسط، مجدداً مورد کماعتنایی قرار گرفت.
این فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: البته همانطور که میبینید این مطالبات در سالهای بعد خود را نشان داد اگرچه تحت فشارهایی که ایجاد میشود، پنهان میشود، اما دوباره ظاهر میشود و معلوم است که این مطالبات دیگر پنهانکردنی، پنهانماندنی و انکارکردنی نیست. باید بپذیریم که جامعه ایران یک جامعه متکثر است. اگرچه این آرمانها در برهههایی محدود شده، اما آرمانهای مهمی هستند و باید پاسخ داده شوند. آرمانهای انقلاب اسلامی و قانون اساسی، آرمانهایی است که در پاریس به جامعه قول داده شد؛ چیز خاص و جدید و مندرآوردی نبود. در واقع نوعی بازگشت به قول و قرارهای اول انقلاب بود.
نیاز جامعه به اصلاحات نسبت به دوم خرداد تشدید شده است
میرلوحی در بخش دیگری از صحبتهای خود درباره اینکه به نظر میرسد اصلاحطلبی و اصولگرایی معنای خود را از دست دادهاند، گفت: اصل اصلاحات و اصل مطالبات و اصل نیاز جامعه به نظر میآید که نسبت به دوم خرداد تشدید شده است. الان دیگر طوری شده که نمیشود انکار کرد؛ همانطور که در سالهای ۸۴ و ۸۸ برخی حضرات آن اتفاقات را انکار کردند. ولی واقعیت این است که اصلاحات یک اتفاق و یک حماسه بود. نه خود آقای خاتمی چنین انتظاری داشت و نه ما که در اطرافشان بودیم. در ستاد چنین تصوری نداشتیم.
اصلاحطلبان نتوانستند ظرفیت دوم خرداد را به درستی سازماندهی و بهروز کنند
حوادث سالهای ۹۸ و ۱۴۰۱، نشان داد که جامعه میگوید «من انقلاب نمیخواهم و دنبال اصلاح هستم»
این فعال سیاسی اصلاحطلب ادامه داد: در طول مسیر اصلاحات، در جاهایی اصلاحطلبان نتوانستند این ظرفیت را به درستی سازماندهی و بهروز کنند؛ تا جایی که از سال ۹۸ به بعد و در سال ۱۴۰۱ طوری شد که همانطور که دیدیم گفته میشد اصلاحطلب، اصولگرا دیگر تمام ماجرا و این تصور در جامعه به گونهای بود که فکر میکردند یک جناح سومی میآید و این دو جناح را کنار میزند، اما این اتفاق نیفتاد. لذا مسائل و حوادث اکنون، به ویژه در سالهای ۹۸ و ۱۴۰۱، نشان داد که جامعه ما دیگر خواستار انقلاب مجدد نیست. انقلاب ۵۷ با همه جوانب مثبتی که داشت و هیچ بخشی از کشور در آن صحنه غایب نبود؛ چپ و راست، کمونیست و مسلمان، شیعه و سنی، زن و مرد، همه بودند؛ اما آرمانهای بسیاری از آن بر زمین مانده است. لذا جامعه میگوید که من انقلاب نمیخواهم و دنبال اصلاح هستم.
اصلاحطلبان در صورت بهبود مناسباتشان با مردم میتوانند نقش لولا را بین حاکمیت و جامعه ایفا کنند
وی تصریح کرد: حال این سؤال مطرح است که آیا اصلاحات و اصلاحطلبان باید این خواسته را درست تعبیر کنند؟ در دو سه بار، یعنی در سالهای ۹۲، ۹۶ و سال گذشته، اصلاحطلبان توانستند نسخهای به صحنه جامعه بیاورند که نشان دهد میتوانند به جامعه کمک کنند و کشور به بنبست نرسد و کشور و جامعه بلاتکلیف است. لذا به نظر میآید اصلاحطلبان اگر بتوانند مناسباتشان را با مردم بهبود ببخشند، میتوانند نقش لولا را بین حاکمیت و مردم ایفا کنند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: با توجه به اینکه از یک طرف امنیت ملی باید حفظ شود و از طرف دیگر مطالبات مردم را نمیشود انکار کرد، اگر اصلاحطلبان بتوانند این نقش را درست ایفا کنند، میتوانند موفق شوند، همانطور که در بزنگاهها آمدهاند و راهحل دادهاند و تا حدی هم موفق شدهاند. الان دولت آقای پزشکیان را جبهه اصلاحات معرفی کرده و پشت سر ایشان ایستاده است. این رأی را، هرچند کم و محدود، اصلاحطلبان برای ایشان تأمین کردند. اگر بتوانند با زمان جلو بیایند، موفق خواهند بود. امروز تغییرات و تحولات به شدت سریع است. نسل جدید، به ویژه نسل زد و نسل آلفا، این جوانان تحصیلکرده، نیازها و خواستههایشان متفاوت است و آن چیزی که اصولگرایان میگویند، نیست. البته اصولگرایان هم دو دستهاند؛ یک دسته آنها کاسب هستند اما دسته دیگرشان اعتقادی هستند و فکر میکنند آن راه نتیجهبخش است؛ مصدق، بازرگان و اصلاحات را قبول ندارند و فکر میکنند صرفا با همین شیوه مداحیها و مسائل اینگونه میتوانند کشور و خواسته های نسل جوان را اداره کنند، اما اینطور نیست.
اصلاحات باید بتواند بنبستگشایی و مسیرگشایی کند
وی گفت: هیچ کشوری در دنیا چنین امکانات و این میزان از منابعش را برای صدا و سیما به صورت انحصاری که در همه استانها و بخشها وجود داشته باشد، قرار نمیدهد و متأسفانه حرفهایی هم که زده میشود، بسیاری از آنها به فرهنگ و دین و اعتقادات لطمه زده است. در واقع الان دیگر باید به آنها (اصولگرایان) گفت که این راهها دیگر جواب نمیدهد. در واقع با این روشها نه در فرهنگ، نه در اقتصاد و نه در امنیت به جایی نرسیدهایم و به نظر من باید اینها راه را برای آقای پزشکیان و این جریان باز کنند و این جریان هم بپذیرد که باید بهروز باشد. اصلاحات نمیتواند مسیر و مدل اصولگرایی را دنبال کند. لذا اصلاحات باید مناسباتش با مردم و گفتمانش را درست کند و ببیند مطالبات مردم چیست و این رابطه را بتواند درست به عهده بگیرد و هزینه بدهد. واقعیت این است که از سال ۸۸ تا حالا اصلاحات هزینههای زیادی داده است. همین امروز با اینکه ظاهراً دولت اصلاحات هم هست، ولی نمیگذارند که اصلاحطلبان در مدیریتها راه پیدا کنند.
میرلوحی تصریح کرد: به هر تقدیر، اصلاحات باید بتواند بنبستگشایی و مسیرگشایی کند و کشور را از مشکلاتی که امروز دارد جدا کند. ما فکر میکنیم راهحل آن همین مسائلی است که گفتیم؛ یعنی تنشزدایی با دنیا. امروز آثار این سیاستها را میبینیم؛ در داخل نیز بخشهای مختلف باید صدایشان و حرفشان شنیده شود. اهل فکر و فرهنگ و سینما و تئاتر و موسیقی چقدر باید بجنگند؟ واقعیت این است که اصلاحطلبان نشان دادهاند که در این زمینهها برنامه و زبان مفاهمه بهتری با جوانان و زنان پرشور دارند. ما امروز با افتخار اعلام میکنیم که در دولت اصلاحات، هم در حوزه اقتصادی، هم در حوزه عدالت اجتماعی، هم در حوزه تنشزدایی با دنیا و هم در حوزه توجه به زنان و جوانان، فعالیتهایی که انجام شد رکورددار بوده و بعد از آن، اینها با این همه امکانات و منابع نتوانستهاند سهم کوچکی از همان کارها را محقق کنند.
جامعه هنوز قدردان خاتمی و نیروهایی است که با سلامت و صادقانه نسبت به مردم خدمت کردند
وی ادامه داد: لذا الان هم همینطور است. ما نمیخواهیم خیلی اصلاحات را زیر و رو کنیم، ولی به هر حال باید حرف و گفتمانش را روزآمد کنیم و باید با مردم و جامعهاش باشد و در کنارشان بماند و مأیوس نشود. بالاخره ممکن است جامعه یک روز بگوید که اصلاحطلب و اصولگرا تمام شد، اما یک روز هم به دعوت اصلاحات پای صندوق رأی میدهد، همانطور که در سالهای ۹۲، ۹۶ و سال گذشته این کار را کرد. فکر میکنیم جامعه هنوز قدردان آقای خاتمی و جریان اصلاحات و نیروهایی است که سالم و با سلامت و صادقانه نسبت به مردم خدمت کردند و میکنند و همچنان لطفشان برقرار است.
شباهت ایده دوم خرداد با گفتمان وفاق
میرلوحی درباره شباهت ایده دوم خرداد با گفتمان وفاق گفت: آقای خاتمی بحث مشارکت سراسری مردم و ایران برای همه ایرانیان را مطرح کرد؛ آقای پزشکیان هم همین شعار را داد. در آن زمان هم گفته میشد که ایران برای همه ایرانیان است، اما رقیب و جریان مقابل متأسفانه شروع به مطرح کردن خودی و غیرخودی کردند و همین را ادامه دادند و آنقدر کوچک شد که به یک قایق تبدیل شد که دیگر هیچکس در آن نماند. امروز هم آقای پزشکیان همین را میگوید؛ میگوید ایران برای ایرانیان است و همه باید باشند.
وی ادامه داد: پیام وفاق هم همین است؛ یعنی اقوام، زنان، جوانان، حاشیه کشور و اهل سنت باید باشند. انتخاب استاندار خوزستان و کردستان و سیستان تا حالا انجام نشده بود، امروز پنج میلیون ایرانی مهاجر، همه باسواد، همه تحصیلکرده و همه توانمند، اما آواره دنیا شدهاند و کشور از توان آنها محروم مانده است. اینها واقعیتهای امروز ماست.
این فعال سیاسی اصلاحطلب تصریح کرد: آقای پزشکیان هم شعارش «ایران برای همه ایرانیان» است و وفاق هم معنایش این است که همه باید باشند. تکجناحی و خالصسازی ممنوع است و یک جناح نمیتواند کشور را اداره کند. این امر شدنی نیست. ما ممکن است از دور به کشورهایی مانند روسیه، آلبانی، چکسلواکی و بلژیک نگاه کنیم. همه این کشورها اولاً سیستم فدراتیو دارند. هندوستان نیز فدراتیو است. در پاکستان، مثلاً لاهور و پیشاور کلی تفاوت رفتار بین دولتها وجود دارد، اما در عین حال متمرکز است. لذا نمیتوان به عنوان یک کشور متمرکز، بخشی را ندید. همین طرد کردن اقتضا کرد که آقای پزشکیان دوباره شعار «ایران برای ایرانیان» را که شعار مهم اصلاحات بود، احیا کند. حالا اسم ورژن جدیدش میشود وفاق.
بعضیها فکر میکنند وفاق باید با حکومت باشد، نه با جامعه
میرلوحی یادآور شد: البته متأسفانه بعضیها فکر میکنند وفاق باید با حکومت باشد، نه با جامعه. آقای پزشکیان باید توجه داشته باشد که شعار «ایران برای ایرانیان» مدل کاربردی آن میشود وفاق والا وفاق با حکومت بود و همه با حکومت رفیق بودند. وفاق یعنی با همه جامعه باید باشند و همه قشرها دیده شوند. نمیتوان اهل فکر و فرهنگ را نادیده گرفت. فقط آنهایی که با تلویزیون کار میکنند و بودجههای کلان میگیرند را قبول داشت.
وی ادامه داد: اینها مسائلی است که ما با آنها مواجه بودهایم. واقعیت این است که یک وقتی خودسرها میآمدند و کتابخانهها را آتش میزدند، یا اتوبوسها را به دره میانداختند، یا در مرنجاب به اتوبوس توریستها تیراندازی میکردند. متأسفانه اینها هر جا توانستند این کارها را کردند. الان وقت این کارها تمام شده و باید اجازه دهند اهل فکر، فرهنگ، هنر، سینما و موسیقی در کشور فعالیت کنند. نویسندگان و شاعران هم باید در این فضا حضور داشته باشند. آنها خودشان بهتر از جوانکی که میخواهد آنها را از دید خودش محدود کند، به مسائل کشور و تاریخ آشنا هستند. اگر آقای پزشکیان وفاق با مردم و بیصدایان و بخشهایی که پای صندوق نیامدند را پیگیری کند و ارتباط برقرار کند و در عین حال وفاقی با حاکمیت ایجاد کند، این وفاق میتواند نسخه روز ایران برای ایرانیان باشد.