نگاهی به سرنوشت شاگردان استاد شهید آیتالله مرتضی مطهری

مشهور است بعد از انتشار خبر درگذشت علی شریعتی در 29 خرداد 1356 در ساوت همپوتن انگلیس دانشجویان در تجمعها و تظاهرات شعار میدادند «معلم شهید ما، دکتر علی شریعتی».
شریعتی بعدها نیز در متون تحقیقی و در میان تاریخ نگاران انقلاب به درستی «معلم انقلاب» لقب گرفت، از این حیث که ایدههایی انقلابی را آموزش میداد و میکوشید تفسیری پرشور و هیجان از اسلام ارایه دهد. در تقویم جمهوری اسلامی ایران اما 12 اردیبهشت یعنی سالروز شهادت آیتالله مرتضی مطهری است که روز معلم نام گرفته است، شاید از آن حیث که آیتالله شهید، بیش از هر کسی در میان چهرههای برجسته آن سالها چنان که رایج شده است، سزاوار صفت «استاد» است و بدون تردید همگان اذعان دارند که عنوان استاد مطهری بیش از همه برازنده اوست. استاد مطهری شاید بسان شریعتی و به آن شدت و حدت او خوانشی انقلابی و ساختارشکن از سنت دینی ارایه نمیداد، اما آنها که سخنرانیهای او را شنیدهاند، اذعان دارند که شهید مطهری خطیبی توانا و پرشور و هیجان بود. از این مهمتر اینکه مطهری همچون شریعتی معلم انقلاب نبود، یعنی ایدههایی انقلابی و بنیانبرافکن و درتقابل با رویکردهای سنتی نداشت و آنچه تعلیم میداد، درراستای اندیشه غالب سنتی بود، اما بدون شک معلم انقلابیها بود. بسیاری نه فقط جوانترها و دانشجویان انقلابی که حتی چهرههای شناختهشدهتر و سن و سال دارتر سالهای آغاز انقلاب شاگردان استاد مطهری بودند و خواه در دانشگاه یا حوزه یا در خطابههای او، پای سخنرانیهای مطهری بودند. مطهری به واقع معلم بود، بیانی دقیق و عمیق داشت، شمرده و روان سخنرانی میکرد، منظم و دستهبندی شده حرف میزد، استدلالهایش روشن بود و دقیقا معلوم بود که از چه صحبت میکند و چه چیزی را میخواهد بیان کند. شاگردان او در سالهای بعد همه تاکید دارند که استادی چون او نداشتهاند. بیان شهید مطهری تا جایی روشن و شفاف بود که علامه سید محمد حسین طباطبایی در مقام استاد او میگوید: « مرحوم مطهری هوش فوقالعادهای داشت. حرف از او ضایع نمیشد. حرفی که میگفتیم، میگرفت. عبارتش، عبارت خوبی نیست، ولی بنده وقتی که ایشان پای درسم میآمدند، از شوق و شعف حالت رقص پیدا میکردم؛ چون میدانستم هرچه بگویم هدر نمیرود.»
امروز اگر شهید مطهری در قید حیات بود، 96 سال سن داشت، یعنی از استادان برجسته حوزه علمیه قم و البته دانشگاه بود که 36سال بیشتر فرصت تعلیم و تربیت مییافت و قطعا شاگردان بیشتری پرورش مییافت. اما استاد تا همان 58 سالگی نیز شاگردان فراوانی پرورش داد که بعدها هرکدام نقش موثری در روندهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایفا کردند. در ادامه نگاهی خواهیم انداخت به مهمترین شاگردان استاد:
فضلالله مهدیزاده محلاتی
شهید محلاتی (1364-1309) را جوانان نسل سوم و چهارم انقلاب شاید تنها به واسطه نامش به خاطر آورند، اما قدیمیترها میدانند که این شهید انقلاب نماینده ولیفقیه در سپاه پاسداران بود که در اول اسفندماه سال 1364 به همراه هشت تن از نمایندگان مجلس، قضات عالیرتبه قضایی با هواپیمای اف 27 فرندشیپ عازم جبهههای جنگ بود که هواپیمای ایشان مورد حمله دو فروند جنگنده متجاوز عراقی قرار گرفت و در 25 کیلومتری شمال اهواز سقوط کرد و همه سرنشینان هواپیما که نزدیک به 50 نفر بودند شهید شدند. شهید محلاتی یکی از نخستین شاگردان شهید مطهری بود که در دوران تحصیلش در فیضیه قم در کنار اساتیدی چون آیتالله شیخ علی پناه اشتهاردی،آیتالله شیخ محمد صدوقی یزدی، آیتالله العظمی حاجسیدمحمدحسین طباطبایی بروجردی و آیتالله علامه سیدمحمدحسین طباطبایی از محضر استاد مطهری نیز بهره گرفت. شهید محلاتی در زمینه فلسفه اسلامی شاگرد آیتالله مطهری بود و نزد ایشان کتاب مشهور منظومه حاج ملاهادی سبزواری را فراگرفت.
غلامحسین حقانی
شهید غلامحسین حقانی (۱۳60-۱۳20) نماینده نخستین دوره مجلس شورای اسلامی ایران و از شهدای هفت تیر از شاگردان استاد مطهری بود. از ایشان درباره منش شهید مطهری نقل است که « برای استاد شهید، حالت شاگردی و استادی مطرح نبود که متوقع باشد ما به ایشان تواضع بکنیم. حتی بالعکس بود، یعنی همان حالتی که شاگرد در مقابل استاد دارد، دقیقا در روحیه مرحوم مطهری (رضوانالله علیه) مشاهده میشد که او در مقابل شاگرد تواضع میکرد و فروتنی به خرج میداد.»
محمود قندی
شهید قندی (1360-1323) وزیر پست و تلگراف و تلفن در کابینههای شهید رجایی و شهید باهنر و رییس دانشکده مهندسی برق و کامپیوتر دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی، تحصیلات دانشگاهی را در امریکا طی کرده بود و دکترای خود را در دانشگاه کالیفرنیا در رشته مهندسی برق گذرانده بود. او غیر از تحصیلات دانشگاهی مطالعات جدی در علوم اسلامی بهخصوص مبانی تفسیر، فلسفه و فقه اسلامی داشت و از بانیان اصلی راهاندازی انجمن اسلامی طی سالهای 1341 تا 1345 بود. شهید قندی که در 37سالگی به همراه بیش از هفتاد تن دیگر از انقلابیون در حادثه هفت تیر 1360 به شهادت رسید، اسفار ملاصدرا و منظومه شیخ ملاهادی سبزواری را نزد شهید مطهری خوانده بود و جزو شاگردان نزدیک شهید مطهری بود. همسر شهید قندی در خاطرهای درباره رابطه استاد مطهری با شهید قندی میگوید: « آقای مطهری البته از دوستان پدر من هم بودند و خطبه عقد ازدواج ما را شهید مطهری خواندند. آقای مطهری علاقه بسیاری به شهید قندی داشتند.»
عبدالحمید دیالمه
شهید عبدالحمید دیالمه (1360-1333) از شهدای هفتم تیر و نماینده مجلس اول شورای اسلامی ایران از دیگر شاگردان شهید مطهری بود که تحصیلات دانشگاهیاش را در رشته داروسازی تا سطح دکترا در دانشگاه فردوسی مشهد ادامه داده بود. او پیش از انقلاب ارتباط مستمری با علمای تهران داشت و در جلسات سخنرانی شهید مطهری، شهید بهشتی و مهندس بازرگان شرکت میکرد. شهید دیالمه با زمینههای مختلف از جمله علوم مختلف اسلامی، عرفان، فلسفه و منطق نزد استاد شهید مطهری آشنا شد.
غلامعلی حداد عادل
غلامعلی حدادعادل (متولد 1324) پنجمین رییس مجلس شورای اسلامی و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام جمهوری اسلامی از شناختهشدهترین شاگردان شهید مطهری است. حداد عادل تحصیلات خود را در رشته فیزیک در دانشگاههای تهران و شیراز آغاز کرد اما بعد از اخذ کارشناسی ارشد فیزیک به علاقه اصلیاش یعنی علوم انسانی پرداخت و فلسفه خواند و پس از گذراندن کارشناسی ارشد فلسفه در سال 1351 در دانشگاه تهران و سپس دکترای همین رشته، از سال 1364 به عنوان استاد فلسفه این دانشگاه برگزیده شد. حدادعادل از سالهای حضورش در دانشگاه (شیراز) شهید مطهری را میشناسد و همواره به عنوان یکی از بهترین شاگردان غیرروحانی استاد مطهری شناخته میشود.
علیاکبر ناطق نوری
علیاکبر ناطق نوری (متولد 1322) رییس دفتر بازرسی رهبری جمهوری اسلامی ایران در دورههای اول، سوم، چهارم و پنجم نماینده مجلس و در دورههای چهارم و پنجم رییس مجلس شورای اسلامی بوده است. این شخصیت شناختهشده سیاسی همچنین عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و هیات موسس دانشگاه آزاد اسلامی است. تحصیلات ناطقنوری تا مقطع خارج فقه و اصول در حوزه علمیه قم صورت گرفته است و البته ایشان لیسانس الهیات گرایش فلسفه و حکمت اسلامی از دانشگاه تهران را نیز دارد. ناطق نوری فلسفه را نزد شهید مطهری خوانده است و جزو شاگردان او تلقی میشود.
محمدرضا فاکر
مرحوم آیتالله محمدرضا فاکر (1388-1324) عضو مجلس خبرگان رهبری و رییس کمیسیون اصل 90 مجلس هشتم شورای اسلامی در حوزه از شاگردان شهید مطهری بود. رسول جعفریان، استاد تاریخ اسلام دانشگاه تهران درباره مرحوم فاکر میگوید که ایشان در زندان به آرای دکتر شریعتی علاقه داشت ولی بعد از آزادی سخت منتقد او شد، تا جایی که «وقتی آقای ابوالحسنی کتاب «شهید مطهری افشاگر توطئه تاویل ظاهر دیانت به باطن الحاد و مادیت» را علیه شریعتی نوشت، بانی و باعث چاپش آقای فاکر بود.» مرحوم فاکر درباره تدریس شهید مطهری مینویسد: «از نظر علمی باید بگویم استاد مطهری قبل از آنکه مسالهای را برای شاگرد مطرح کند، اول برای خودش پخته کرده بود، یعنی هرگز مسالهای طرح نمیشد که برای خود ایشان کاملا روشن نشده باشد. به همین دلیل هیچگاه در برابر هیچ پرسشی، دچار لکنت زبان نمیشد.»
عبدالکریم سروش
عبدالکریم سروش (متولد 1324) سرشناسترین چهره روشنفکری دینی، تحصیلات دانشگاهیاش را با رشتهای غیر از علوم انسانی شروع کرده است و در انگلیس در زمینه داروسازی دکترا گرفته اما از شاگردان پروپاقرص استاد مطهری است و در آثار متعددش به تاثیرپذیری از شهید مطهری و به ویژه دیدگاههایش در فلسفه اسلامی اشاره کرده است. سروش همچنین گفتوگوی مفصلی در سال 1358 با شهید مطهری درباره انقلاب اسلامی برای صداوسیمای انقلاب میکند که بعدا این گفتوگو در کتاب مشهور «پیرامون انقلاب اسلامی» منتشر میشود.
مسیح مهاجری
مسیح مهاجری، روحانی روزنامهنگار که با حکم حسن روحانی، نماینده رییسجمهور در دانشگاه مذاهب اسلامی شده و از سال 1360 تاکنون مدیر مسوول روزنامه جمهوری اسلامی است، از شاگردان شهید مطهری است. وی که از نجاتیافتگان دفتر حزب جمهوری اسلامی در هفت تیر سال 1360 است، درباره استادش شهید مطهری میگوید: « او با اینکه دریای علم بود و فکرش به کوهها، درس صلابت میداد، وقتی وارد جلسه درس میشد، کفشش را به دست میگرفت و مثل همه طلبهها با سادگی مینشست و با آنها سخن میگفت و بدینترتیب، علم و اخلاق را یک جا به شاگردانش میآموخت.»
محمد نهاوندیان
محمد نهاوندیان (متولد 1332) اقتصاددان و رییس دفتر رییسجمهور و نهاد ریاستجمهوری ایران و رییس شورای اطلاعرسانی دولت که از سال ۱۳۸۹ تا پاییز ۱۳۹۲ ریاست اتاق بازرگانی ایران را برعهده داشت، در اصل در حوزه اقتصاد تحصیل کرده است اما از نوجوانی تحصیلات حوزوی نیز داشته است. یکی از استادان نهاوندیان در حوزه شهید مطهری بوده و برخی دروس فقهی را نزد ایشان میآموزد. رابطه نهاوندیان با شهید مطهری اما بعدا بیشتر میشود و در جلسات فلسفه تاریخ او شرکت میکند. بعدا با برگزاری درسهای اقتصاد اسلامی که به پیشنهاد شهید مطهری در دانشکده اقتصاد برگزار میشود، نهاوندیان نیز در این کلاسها شرکت میکند و از آن سالها به عنوان فرصتی ارزشمند یاد میکند.
نجفقلی حبیبی
نجفقلی حبیبی (متولد ۱۳۲۰) پژوهشگر فلسفه اسلامی و عضو هیات امنای سازمان اسناد و کتابخانه ملی از شاگردان قدیمی شهید مطهری به ویژه در دانشکده الهیات دانشگاه تهران است. او در خاطرهای درباره شهید مطهری میگوید: « در ۱۴ اسفند سال ۵۷، آن زمان که تازه انقلاب پیروز شده بود، آقای مطهری آمدند برای افتتاح دانشکده الهیات. بنده نیز آنجا حضور داشتم و سخنرانی آن روز ایشان نیز موجود است. شما بعد از تصور آن ایام ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی، ببینید اعتقاد راسخ و ایمان قوی ایشان به مبانی اسلامی را، از آن رو که صریح میفرمایند، ما خیلی دلمان میخواهد که در دانشکده الهیات بهترین و متخصصترین استاد مارکسیسم (آن زمان نزاع و جدل اسلام و مارکسیسم بسیار مطرح بود) بیاید و در دانشکده الهیات تدریس کند و اصلا ما، کرسی در اختیار او قرار میدهیم.»
محمدمهدی جعفری
سیدمحمدمهدی جعفری (متولد ۱۳۱۸) نویسنده، مترجم، پژوهشگر متون دینی، فعال و زندانی سیاسی دوران پهلوی و استاد بازنشسته دانشگاه شیراز از دیگر شاگردان شهید مطهری است. او در گفتوگویی درباره اختلاف نظر شهید مطهری و دکتر شریعتی میگوید: « شهید مطهری امضایی از علامه طباطبایی علیه شریعتی نگرفته بود، بلکه دو نفر به نامهای حیدری و بهشتی که ساواکی بودند اما در لباس روحانیت به خدمت مراجع میرفتند و نظر آنها را درباره دکتر شریعتی میخواستند... پاسخی که علامه طباطبایی به آنها داده بود این بود که «کتابهای دکتر شریعتی عموما دارای اشکال است. » من این را از قول شهید مفتح نقل میکنم که این نامه تا به تهران رسید شهید مفتح و شهید مطهری هر دو ناراحت شدند و نمیخواستند این نوشته در بین مردم پخش شود. به همین خاطر شبانه به قم میروند و به دلیل اینکه شهید مطهری علاقه و نزدیکی فراوانی به علامه طباطبایی داشتند و نمیخواستند مستقیما این مطلب را به علامه بگویند، منیرالدین حسینی را با خود همراه میکنند و ایشان این مساله را به علامه طباطبایی میگوید که کتابهای شریعتی آنگونه نیست که عموما مشکل داشته باشد و اینگونه علامه طباطبایی نامه دیگری مینویسند و نظر قبلی خود را بهگونهای تعدیل میکنند.»
منبع: روزنامه اعتماد