دستمزدهای نجومی به فوتبالیستها با چه منطقی؟

زمانی علی پروین میگفت اگر بازیکنی میخواهد در استقلال و پرسپولیس بازی کند باید یک چیزی هم از جیب بدهد و بیاید و پیراهن این دو باشگاه بزرگ را به تن کند.
پروین درست میگفت. پرسپولیس و استقلال جای هر بازیکنی نبود. خیلیها بزرگ بودند و نامدار، اما حتی جرئت تمرین با سرخابیهای آن سالها را نداشتند. خیلی از بزرگان فوتبال ایران رؤیای پوشیدن پیراهن آبی و قرمز را داشتند و با همین رؤیا هم به فوتبالشان پایان دادند و هیچگاه به این دو لباس بزرگ نرسیدند. بنابراین پروین حق داشت که وقتی بازیکنی سراغش میرفت و مدعی پوشیدن پیراهن پرسپولیس میشد چنین بگوید.
حالا، اما چرخ زمانه چرخیده و چرخیده تا به امروز رسیده، امروزی که دلالها مشخص میکنند کدام بازیکن لیاقتش پوشیدن پیراهن آبی یا قرمز است. یعقوب براجعه گناهی ندارد که از پرسپولیس بخواهد قراردادش را ۲۰ برابر کند. طبیعی است، وقتی میبیند دلالها یکی از همسن و سالان او را اول فرستادند روسیه و بعد به اسم فوقستاره فقط ۲ میلیون یورو بابت رضایتنامهاش گرفتند و با قراردادی آنچنانی به تیم رقیب چپاندند، باید هم پیش خودش بگوید من که همین حالا بازیکن پرسپولیس هستم، چرا باید فقط یک میلیارد بگیرم؟ چرا ۲۰ میلیارد نه!
امروز میتوان خیلی راحت چوب برداشت و بر سر بازیکن جوان پرسپولیس کوبید و گفت: «هنوز غوره نشده مویز شدهای». میتوان او را کوبید و به کناری انداخت که تازه اول راه هستی و این همه ادعا برای چیست. البته باید امثال براجعه را درست تربیت کرد تا اول تبدیل به بازیکن بزرگ شوند و بعد ادعای بزرگی داشته باشند. باید آنها را طوری تربیت کرد که فقط با انجام چند بازی صرفاً خوب و نه عالی خود را اینگونه گم نکنند، اما این وسط یکی باید پیدا شود و از مسئولان فوتبال بپرسد پس این سقف قراردادی که مشخص کردید کجاست؟ اصلاً سقفی هست یا اینکه اینقدر بلند گرفتهاید که همه زیر آن جا شوند!
نکته اینجاست که آقایان مسئول فوتبال قانون میگذارند، اما آن را درست اجرا نمیکنند یا اینکه اینقدر تبصره و راه فرار میگذارند که تیمهای دردانه با دلالهای اطرافشان میتوانند هر طور که میخواهند از جیب مردم خرج کنند و به کسی هم برنخورد، والا چطور ممکن است یک باشگاه طی چند هفته با چند بازیکن خارجی قراردادهای چندده میلیاردی امضا کند و هنوز هم جا داشته باشد و سقف قرارداد را هم رعایت کرده باشد!
این یعنی اینکه یک جای کار میلنگد. البته در این میان نباید از تخلفات گسترده مدیران باشگاهها هم بهسادگی گذشت. مدیرانی که برای خودنمایی و نشان دادن اینکه کار میکنند بدون هیچ ترسی صرفاً قرارداد میبندند تا مثلاً در مقابل رقبا کم نیاورند. مدیرانی که با خیال راحت و بدون ترس از پاسخگویی بیتالمال و پول مردم را به هدر میدهند و بعد هم با خیال راحت میروند و از بیرون به تماشای افتضاحشان مینشینند. در چنین فضایی است که بازیکن جوان به خودش اجازه میدهد از باشگاهی بزرگ توقع زیادی داشته باشد، در حالی که به قول معروف باید از خدایش باشد که برای تیمی بزرگ بازی کند، ولی خب وقتی همه چیز بههم میریزد و دیگر معیار و متر و سنجش همه چیز پول میشود، آنوقت است که یکی مثل یعقوب براجعه «مویز» نشده جلوی پرسپولیس قدعلم میکند که بله باید قرارداد من را ۲۰ برابر کنید. بازیکن جوان باید درست تربیت شود و در مسیر درست قرارگیرد، اما وقتی اصل فوتبال از مسیر درست منحرف شده، چطور میتوان توقع داشت بازیکن جوانش در مسیر درست حرکت کند.