روح یک باور آخرالزمانی خطرناک در دولت نتانیاهو

خبر فوری نوشت، از زمان آغاز عملیات ۷ اکتبر و حمله اسرائیل به کشورهای مختلف، مقالات بسیار زیادی در رابطه با وحشی گری های عجیب و حیرت انگیز رژیم صهیونیستی نوشته شده است. در میان این مقالات، برخی بر دیدگاه های آخرالزمانی صهیونیست ها تاکید داشته و ریشه خشونت آنها را این دیدگاه ها می دانند.

برای مثال، لیبراسیون فرانسه مدتی پیش در یک مقاله به قلم سیلوی آن گلدبرگ، نوشت: «بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل و کابینه اش بی پروا به جلو می شتابند و امیدوارند معجزه ای به وقوع بپیوندد تا آنان را پیروز جنگ کند؛ معجزه ای که از نظر آنان ممکن است بخشی از تاریخ جنگ های مذهبی باشد.»

نویسنده مقاله لیبراسیون در ادامه تاکید می کند که از نظر سران اسرائیل، اختلافات اخیر در خاورمیانه  نباید به راه‌حلی دائمی برسد زیرا قرار است به پایان جهان ختم شود. این، باور صهیونیست هایی است که جنگ های اخیر را آغاز کرده اند. آنها بر اساس باورها و عقاید مذهبیِ آخرالزمانی خود معتقدند تنها یک‌ جنگ آخرالزمانی می تواند به پایان جهان و پیروزی کامل قوم یهود منجر شود و به همین دلیل، باید به هر قیمتی که شده جلوی توقف جنگ را گرفت و هر چه بیشتر بر آتش آن دمید (اینجا بخوانید).

با این حال، این تنها عقیده ای نیست که در قلب رژیم صهیونیستی و سرانش جا گرفته است. عقاید آخرالزمانی خطرناک سران رژیم صهیونیستی ابعاد متفاوتی دارد. به نظر می رسد بخشی از سران رژیم عقاید آخرالزمانی خود را با باورهای عرفانی تلفیق کرده و به سنتزی خطرناک رسیده اند. در واقع، شواهد گویای این است که بخشی از صهیونیست هایی که در راس قدرتند به جنبش آخرالزمانی «شبتای» باور دارند.

جنبش بدعت آمیز شبتای چه می گوید؟

جنبش آخرالزمانی شبتای یکی از جنبش های بدعت آمیز عرفانی یهودی است که در قرن ۱۶ و ۱۷ به وجود آمد. این جنبش به شدت تحت تاثیر جنبش عرفانی «قبالا» و شاخه های مختلف آن است اما در عین حال، رجعتی به قدیم نیز دارد.

بنیانگذار این فرقه فردی به نام «شبتای صوی» است که در سال ۱۶۲۵ متولد شد. شبتای فردی رنجور بود و برخی مورخان مانند «گرشوم شولم» معتقدند از افسردگی و شیدایی رنج می برده است. با این حال، عقاید این فرد طرفدارانی پیدا کرد و بعد از او جنبشی به نام شبتای به وجود آورد؛ جنبشی که از نظر شولم بیشتر یک «بدعت عرفانی» بوده است.

شبتای نظریه «موعود مسیح» را احیاء می کند. او مدعی است که خود، مسیح موعود است و برای نجات قوم یهود مبعوث شده است. او از عرفان قبالا و کتاب «زوهر» تاثیر فراوان گرفته بود و معتقد به سلسله مراتب وجودی عالم و نظریه عرفانی – فلسفی «صدور» بوده است. او معتقد بود بعد از خداوند، مسیح یا منجی بالاترین مرتبه را دارد و به همین دلیل، جانشین خداوند در زمین است.

اما این نظریه و باور یک وجه خطرناک هم دارد. وجه خطرناک این نظریه «اباحه گری» است. برای فهم این مساله باید به آثار «فیلون اسکندرانی»، فیلسوف مشهور یهودی رجوع کرد. فیلون معتقد است موسی (ع) تنها فردی است که می تواند به قواعد اخلاقی و شرعی مقید نباشد؛ چرا که فعل او عین اخلاق است و او است که اخلاق و شرع را به وجود می آورد. شبتای نیز مانند فیلون فکر می کند اما کلام فیلون درباره موسی (ع) را درباره مسیح تکرار می کند و از آنجا که خود را مسیح می داند، تاکید می کند که فعل او عین صواب و خیر است و او به هیچ حکم، شرع یا اخلاقی پایبند نیست. به همین دلیل، افعال او در چهارچوب شریعت یهودی (هلاخا) و اخلاق تهذیبی (تیقون) نبود و گاه دست به «اباحه گری» می زد و افعال خلاف شرع و اخلاق مرتکب می شد.

روح یک باور آخرالزمانی خطرناک در دولت نتانیاهو

روح شبتای در برخی آخرالزمانی های اسرائیل حلول کرده است. به نظر می رسد آنها نیز معتقدند سرور یهودیان و جهان هستند و افعالشان هیچ قید و بندی ندارد و هر کاری بخواهند می توانند بکنند. آنها معتقدند هر کس را بخواهند می توانند بکشند و هر جنایتی بخواهند می توانند مرتکب شوند و تمام این افعال نیز عین درستی و صواب است. این دیدگاه ترسناکی است که از جنبش شبتای به ارث رسیده و بیش از همه در دولت ترسناک و منحرف بنیامین نتانیاهو حلول کرده است.