پشت نقاب لجبازی کودکان چه چیزی نهفته است؟
گزارش ویژه از اختلال سلوک در کودکان
اختلال سلوک، یکی از جدیترین و پیچیدهترین اختلالات روانپزشکی در دوران کودکی و نوجوانی است که میتواند تأثیرات مخربی بر فرد، خانواده و جامعه بگذارد. این اختلال صرفاً به معنای شیطنتهای معمول یا نافرمانیهای گذرا نیست؛ بلکه الگویی پایدار و تکرارشونده از رفتارهایی است که در آن حقوق اساسی دیگران و هنجارهای مهم اجتماعی و قوانین زیر پا گذاشته میشود.
اهمیت این اختلال در آن است که اگر به درستی مدیریت نشود، میتواند زمینه ساز مشکلات جدیتر در بزرگسالی، بهویژه اختلال شخصیت ضداجتماعی، شود و مسیری پرخطر برای زندگی فردی و اجتماعی به همراه داشته باشد. به گفته دکتر میترا حکیم شوشتری، روانشناس کودک، محدودیت یا آزادی بیش از حد کودکان از سوی والدین سبب بروز جرم و بزهکاری فراهم می کند.
شوشتری با اشاره به اینکه فرد مبتلا به اختلال سلوک، خواه نوجوان یا کودک باشد، معمولاً رفتارهای کلیدی را از خود نشان میدهد افزود: پرخاشگری نسبت به افراد و حیوانات، دروغگویی، تخریب اموال، فریبکاری یا دزدی، مدرسه نرفتن، فرار از خانه، نقض جدی قوانین و نادیده گرفتن حقوق دیگران به عنوان رفتارهایی در شخص معرفی می شود که به آن اختلال سلوک می گوید.
وی ادامه داد: اختلال سلوک ناشی از مشکلاتی است که در محیط های زندگی کودک برای وی به وجود می آید و این اختلال در پسران در سطح جهانی رایج تر است.
این روانشناس معتقد است بهتر است والدین برخی از رفتارهای کودک همانند رفتارهای پرخاشگرانه از کوره در رفتن با کوچکترین حرفی و دروغگویی پی در پی در فرزندان خود را جدی بگیرند.
به گفته شوشتری این رفتارها میتوانند از قلدری و تهدید ساده تا رفتارهای شدیدتر مانند برافروختن آتش، استفاده از سلاح و خشونتهای فیزیکی گسترده باشند.
وی درباره شناخت علل اختلال سلوک خاطر نشان کرد: در به وجود آمدن اختلال سلوک نمی توان یک عامل را دخیل دانست بلکه مجموعه ای از عوامل است که سبب بروز این عامل می شود. به عنوان مثال ورود تکنولوژی و روی آوردن کودکان به بازی های خشن رایانه ای و استفاده بیش از حد از مبایل یکی از عوامل بروز است.
این روانشناس ادامه داد: مشکلات تحصیلی و هوشی در کودکان، مقایسه کودکان با دیگران که سبب مقابله به مثل و اقدامات تلافی جویانه در کودکان می شود، آزادی بیش از حد و یا محدودیت بیش از حد خانواده ها، انحراف والدین، طرد و قهر والدین از جمله عللی است که در بروز اختلال سلوک موثر است.
وی تصریح کرد: اختلافات زناشویی آشکار و بروز رفتارهای تهاجی از سوی والدین به ویژه پدران، کودکان را به طرز خاصی در معرض خطر اختلال در سلوک قرار می دهد.
شوشتری درباره عوامل وراثتی در بروز چنین رفتارهایی عنوان کرد: بررسی ها نشان می دهد هیچ الگوی پایدار از تاثیر ژنتیک بر روی پرخاشگری گرازش نشده است. در حالی که سهم ارث، در رفتار ضد اجتماعی به وضوح تایید شده است. به هر حال اگر والدین دارای رفتارهای ضداجتماعی و مصرف مواد مخدر باشند احتمال بروز اختلالات سلوک در نوجوان افزایش پیدا میکند.
وی درباره عوارض اختلال سلوک گفت: برخی از کودکان و نوجوانان مبتلا به این اختلال به سایر بیماریها از جمله اختلال علائم جسمی، اختلال خلقی یا اضطرابی، اختلال مصرف الکل و مواد مخدر و اختلال روانپریشی زودرس بزرگسالان دچار می شوند.
این متخصص کودکان در ادامه به بیان راه های درمانی اختلال در سلوک پرداخت و تصریح کرد: عدم شناخت و درک صحیح والدین و مطالعه آنان می تواند بیش از هر موضوع دیگری سودمند باشد. در درمان خانوادگی عمل گرا، مهارت های کنترل کودکان مستقیماً به والدین آموزش داده می شود. در این درمان ها هدف معطوف به از بین بردن تعاملات خانوادگی قهرآمیز همراه با رفتار ضد اجتماعی است.
شوشتری در پایان یادآور شد: آموزش از طریق جزوات آموزشی راهنمای کتبی، تمرین با درمانگر و تکالیف خانگی برای والدین، تشخیص رفتار مشکل ساز، مشاهده و ثبت فراوانی رفتار، پاداش دادن موثر به رفتار صحیح و متوقف ساختن پاداش به رفتار نامطلوب می تواند در کنترل و درمان اختلال در سلوک موثر باشد اما باید در نظر داشت که موفقیت درمانی هنگامی بیشتر است که کودکان مشکل ساز، به موقع شناسایی شوند.