فرید قدمی:
مترجم رمان اولیس میگوید: وزارت ارشاد به جلد دوم رمان اولیس مجوز نمیدهد و معتقد است چون جلد سوم کتاب دارای ممیزی است، جلد دوم هم مجوز نمیتواند بگیرد.
مترجم رمان اولیس میگوید: وزارت ارشاد به جلد دوم رمان اولیس مجوز نمیدهد و معتقد است چون جلد سوم کتاب دارای ممیزی است، جلد دوم هم مجوز نمیتواند بگیرد.
متاسفانه چپ توانایی گرفتن ژستهای رادیکال را از دست داده، چراکه انگار تا حدی اعتماد بهنفسش را از دست داده است. بعد از سقوط شوروی در دهه ۱۹۹۰ کمکم این تصور برای بسیاری از مردم شکل گرفت که چپ پروژهای ضد آزادی است و پس از ۱۱ سپتامبر نیز پروپاگاندای جهانی توانسته یک دوگانه دروغین لیبرال-بنیادگرا بیافریند که هرکه مدافع لیبرالیسم نیست پس در کنار تروریستها و بنیادگرایان ایستاده است.
متاسفانه چپ توانایی گرفتن ژستهای رادیکال را از دست داده، چراکه انگار تا حدی اعتماد بهنفسش را از دست داده است. بعد از سقوط شوروی در دهه ۱۹۹۰ کمکم این تصور برای بسیاری از مردم شکل گرفت که چپ پروژهای ضد آزادی است و پس از ۱۱ سپتامبر نیز پروپاگاندای جهانی توانسته یک دوگانه دروغین لیبرال-بنیادگرا بیافریند که هرکه مدافع لیبرالیسم نیست پس در کنار تروریستها و بنیادگرایان ایستاده است.
کتاب «آوازهای موتوری» مجموعه کامل شعرهای «نیکولا یانکوف واپتساروف» شاعر بغارستانی با ترجمه فرید قدمی در باغ کتاب تهران رونمایی میشود.
مترجم کتاب روزهای آرام در کلیشی میگوید: وقتی کتابخانه ملی به هر بهانهای جلوی صدور فیپا و بنابراین انتشار کتاب را میگیرد، این چه فرقی با سانسور دارد؟ اسمش سانسور نیست اما رسمش سانسور است.
رمان «اولیس» نوشته جیمز جویس، نویسنده شهیر ایرلندی، در سی و دومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران رونمایی میشود.
فرید قدمی معتقد است که جیمز جویس به دنبال جهانوطنی با تصاویر خاص خودش بود. او میگوید: مطمئنا یک خواننده ایرانی دچار مشکلات زیادی در خواندن اولیس خواهد شد و مرتبا یا باید به پانوشتها مراجعه کند یا همزمان سرچ کند و بخواند. مثلا به تعداد زیادی از ترانهها یا مسائل مذهبی اشاره میکند که ما از آن بیاطلاعیم.
در جهان امروز تغییر فقط بهشکلی بینالمللی میتواند به وجود بیاید، نه محلی و ملی. تغییرات ملی تنها میتوانند به جذب بیشتر دولت-ملتها به نظم حاکم جهانی بینجامد.
در جهان امروز تغییر فقط بهشکلی بین المللی میتواند به وجود بیاید، نه محلی و ملی. تغییرات ملی تنها میتوانند به جذب بیشتر دولت-ملتها به نظم حاکم جهانی بینجامد.
آوارگان و پناهندگان این بالقوگی را دارند که به توهم هویتی در جهان پایان بدهند، اما هویتگرایی خود این پناهندگان و هویتگرایی ملتهای میزبان چیز دیگری را رقم میزند. ما باید به سمت شکلگیری اجتماعهای بدون اشتراک برویم.