حداقل حقوق برای یک هفته هم کفاف نمیدهد!
پایه دستمزدِ ۲۳۸ دلاری سال ۹۵ در طول یک بازه زمانی ۹ ساله، به ۹۱ دلار رسیده؛ به عبارتی، دستمزد واقعی سال جاری فقط ۰.۳۸ دستمزدیست که کارگران در سال ۹۵ دریافت میکردند.
پایه دستمزدِ ۲۳۸ دلاری سال ۹۵ در طول یک بازه زمانی ۹ ساله، به ۹۱ دلار رسیده؛ به عبارتی، دستمزد واقعی سال جاری فقط ۰.۳۸ دستمزدیست که کارگران در سال ۹۵ دریافت میکردند.
خانوادههای کارگری برای زنده ماندن و بقا به ۵۰ میلیون تومان درآمد ماهانه نیاز دارند؛ غیر از این باشد، باید با یارانه و کالابرگ امور زندگی را مدیریت کنند؛ چرا کارگری که متخصص و باسابقه است و از قضا در آستانه بازنشستگیست در اکثر موارد نصف این رقم هم درآمد ندارد؟
انگار دیگر سیب و پرتقال و انگور، نه در بازار میوه که پشت ویترینهای شیشهای و دور از دسترسِ جیب کارگر جا خوش کردهاند. کارگر صبح تا شب عرق میریزد، آجر روی آجر میگذارد، چرخ تولید را میچرخاند، اما آخر ماه که میرسد، باید از کنار بساط میوهفروشی رد شود و فقط نگاه کند.
وقتی که فرمان آزادسازی کالاها از گوشت و حبوبات و تخم مرغ گرفته تا نان و دارو پیشاپیش صادر شده است، تک نرخی شدن ارز، فاجعهای جدید یا به عبارت درستتر، زلزلهی جدیدیست که بر سر طبقهی کارگر و مزدبگیر آوار میشود؛ گذشتهای نه چندان دور، حقوق روزانه کارگران پول یک کیلو گوشت بود، حالا پول ۷ عدد نان سنگک است، با سیاستهای یارانهزدایی دولت، در آیندهای نه چندان دور، چه اتفاقی میافتد؟!
بر اساس محاسبات ریاضی، سبد معیشت حداقلی که در اسفند ۲۸ میلیون تومان محاسبه شده بود، الان به مرز ۵۰ میلیون تومان رسیده است؛ خیلی دقیق بگوییم، نرخ آن امروز بیش از ۴۸ میلیون تومان است.
افزایش فاصله میان تورم کالاهای خوراکی و کالاهای غیرخوراکی، یکی از نشانههای آسیب پنهان و مضاعفِ وارده به سفرهی کارگران است
دبیر اجرایی خانه کارگر مازندران مراتب نگرانی خود را از گسترش قراردادهای موقت و به خطر افتادن امنیت شغلی کارگران اعلام کرد.
تنها در صورتی که حداقل مزد بین ۳۳ تا ۳۵ میلیون تومان تعیین شود، کارگران در سال آینده قادر به تامین نیازهای حداقلی زندگی خود خواهند بود.
کالاهای مصرفی مردم از لباس و گوشت گرفته تا سیب زمینی و هویج، قسطی و دانهای به فروش میرسد اما پشت پرده، بیماریهای متابولیکی، سوءتغذیه و تلاشی خانوادههاست.
هنوز رقم سبد معیشت در شورایعالی کار نهایی نشده است.