در جلسه نقد و بررسی رمان «زن در ریگ روان» مطرح شد:
«زن در ریگ روان» همان قدر که کافکایی است، بوف کوری هم هست، چراکه وقتی کافکا «مسخ» را مینویسد، یا هدایت « بوف کور» یا آبه « زن در ریگ روان» را، هر سه این افراد بحث هویت را دارند، هرسه در موقعیت جنگ جهانی قرار دارند، هر سه با تغییر وضعیت مواجهاند. یعنی اینها شاهد نوعی گسیختگی در مدرنیته بودند.