/یادداشت بهشتیپور/
برخی انتظار کارهایی را دارند که وزارت خارجه به تنهایی مسئول آن نیست
در داخل کشور انتظارها بیش از توان وزارت امورخارجه است و انتظار کارهایی را دارند که این وزارتخانه به تنهایی مسئول آن نیست بلکه تمام کشور باید بسیج شود تا آن انتظار به نتیجه برسد.
به گزارش ایلنا، در ۴۰ سال گذشته دیپلماتهای شاخص و موفقی در ایران داشتهایم به گونهای که غربیها بارها در مناسبات خود از این دیپلماتهای ایرانی و این که چگونه توانستهاند منافع ملی کشور را تامین کنند، نام بردهاند. البته به طور نسبی تعداد این دیپلماتها زیاد نیست اما در این بین، آقای ظریف از جمله دیپلماتهای موفقی است که مانند ایشان در دوران پس از انقلاب کم دیدهایم.
فعالیت آقای ظریف به دوره آقای روحانی محدود نمیشود و ایشان از دوره آقای ولایتی، وارد وزارت امورخارجه شدند. بیشتر افرادی هم که با ایشان همکاری دارند کارکشته بوده و توانستهاند برنامههای دستگاه دیپلماسی را به خوبی پیش ببرند. عملکرد این تیم همواره مورد توجه بوده است اما برای ارزیابی عملکرد دیپلماتهای ایرانی باید امکاناتی هم که در دست داشتهاند مورد توجه باشد.
گاهی یک دیپلمات در وزارتخانهاش نشسته و در کشورش آب از آب تکان نمیخورد اما یک دیپلمات هر روز با یک مشکل جدید مواجه بوده و دائما انگار در عرصه جنگ است. عملکرد این دو دیپلمات با هم تفاوت بسیاری دارند. آقای ظریف از دیپلماتهای نوع دوم است
به طورکلی موفقیت دستگاه دیپلماسی در این است که بتواند تیم خوبی را شکل دهد و در این بین، کاپیتان تیم نقش موثرتری در ایجاد هماهنگی، ارتباطهای مختلف، ارزیابی دقیق از عملکردها و رهبری کردن تیم به سمت اهداف طراحی شده دارد. دستگاه دیپلماسی ایران مجری سیاستهای کلان کشور است؛ سیاستها تنها در وزارت امورخارجه شکل نمیگیرد بلکه در دستگاههای عالیتر مانند شورای امنیت ملی به تصویب نهایی میرسد و برای اجراء، ابلاغ میشود.
وزارت امورخارجه کشور در دو بخش دیپلماسی عمومی و دیپلماسی رسمی فعالیت دارد. دیپلماسی عمومی به معنای ارتباط با رسانهها و شخصیتهای تاثیرگذار در ایران و کشورهای مختلف است تا بتواند سیاستهای ایران را برای این افراد تبیین کند و از آنها برای ترویج دیدگاههای جمهوری اسلامی در عرصه بینالمللی کمک بگیرد.
در دیپلماسی رسمی نیز اصل بر این است که دستگاه دیپلماسی در زمینه برقراری ارتباط با کشورهای مختلف در ردههای گوناگون تلاش کند. این ارتباط میتواند شامل کشورهایی شود که روابط صمیمانه و دوستانه با ایران دارند یا رابطه دوستی عادی با کشور برقرار کردهاند و یا ارتباط با کشورهایی که نه دوست و نه دشمن ایران هستند. بخشی از این روابط هم شامل کشورهایی که میشود که رسما دشمن ایران هستند که باید با آنها مقابله کرد.
دستگاه دیپلماسی کشور مانند دیگر دستگاهها نقاط ضعف و قوت دارد اما باید موردحمایت قرار بگیرد که این حمایت نه تنها از طرف دولت که باید از سوی نظام جمهوری اسلامی ایران باشد. علاوه بر آن بخشهای مختلف که ارتباطات خارج از کشور دارند نیز باید پشتیبان وزارت امورخارجه باشند تا بتوانیم با هم افزایی برنامههای این وزارتخانه را پیش ببریم.
دولت موفق نمیشود مگر آن که هم افزایی بین نهادهایی که ارتباطهای خارجی دارند اما زیرمجموعه وزارت امورخارجه نیستند به وجود آید.
آقای ظریف در دولت یازدهم توانست تا حد زیادی این پتانسیل را به کار گیرد و همافزایی ایجاد کند اما در بخشهایی با نامهربانی روبرو بوده که به نتیجه مطلوب دست نیافته است.
سیاست خارجی ادامه سیاست داخلی هر کشور است بنابراین ابتدا باید از داخل کشور مورد حمایت قرار بگیرد. در دولت دوازدهم فشار روی دولت در بخش سیاست خارجی هم از داخل و هم از خارج کشور بسیار زیاد است.
در داخل کشور انتظارها بیش از توان وزارت امورخارجه است و انتظار کارهایی را دارند که این وزارتخانه به تنهایی مسئول آن نیست بلکه تمام کشور باید بسیج شود تا آن انتظار به نتیجه برسد.
از سویی دیگر از خارج کشور نیز فشار وجود دارد. برای نمونه از زمانی که آقای ترامپ رئیسجمهور آمریکا شده است، با کمک اسرائیل و عربستان سعودی با امکانات خود به صورت تمام قد در مقابل ایران ایستاده اند و برای پیشبرد اهداف خود تبلیغ و ترویج میکنند. این رویه باعث میشود وزارت امورخارجه نتواند مانند دوره قبل موفق عمل کند اما این مساله باعث نمیشود که اقدامات آقای ظریف و تیم ایشان را نادیده بگیریم.
حسن بهشتی پور
کارشناس مسائل بینالملل و سیاست خارجی