آذر منصوری:
نیروهای معتدل اصولگرا قربانی بعدی افراطیون هستند
نیروهای تندرو اکنون با ترسیم خطوط قرمز جدید سعی دارند تا به هر قیمتی خود را در گردونه قدرت حفظ کرده و این دست رفتارها بخصوص با توجه به نزدیک شدن موعد انتخابات ریاستجمهوری سر و شکل جدیدی به خود میگیرد.
تعلل اصولگرایان عنوان یادداشت آذر منصوری است كه درآن میخوانید؛
نگرانی بخشی از اصولگرایان نسبت به نیروهای تندرو کاملا قابل درک و البته قابل تامل است؛ زیرا رفتارهای خارج از چارچوب نیروهای تندرو کمکم سر و شکل یک تسویه حساب شخصی به خود گرفته است. جای تعجب نیست که اصولگرایان معتدل نتوانند نگرانی خود را از این روند پنهان کنند.
به طور مثال سخنان اخیر حبیبا... عسگراولادی خطاب به حمید رسایی که به عنوان سرمقاله در روزنامه رسالت منتشر شد درست در همین راستا قرار داد. سخنانی که به دفاع از آیتا... هاشمی رفسنجانی در مقابل حملات اخیر حمید رسایی برخاسته بود.
نیروهای تندرو اکنون با ترسیم خطوط قرمز جدید سعی دارند تا به هر قیمتی خود را در گردونه قدرت حفظ کرده و این دست رفتارها بخصوص با توجه به نزدیک شدن موعد انتخابات ریاستجمهوری سر و شکل جدیدی به خود میگیرد. چندان دور از ذهن نیست که قربانی بعدی این اقدامات نیروهای معتدل اصولگرا باشند.
اکنون طیف تندروی این جناح با تجمیع ابزارهای قدرت سیاسی در محدوده عمل و نفوذ خود به نیرویی دست بالا در معادلات سیاسی تبدیل شده که عقب راندن آنها کار سختی مینماید.
نگرانی بخش معتدل اصولگرایان از حملات اخیر به آیتا... هاشمی از تریبون مجلس را قطعا میتوان به فال نیک گرفت، اما به موازات همین نظر نمیتوان از یاد برد که شکی جدی در خصوص ثمربخش بودن این دست نگرانیها وجود دارد.
اصلیترین مشکل در مقابل ثمر بخش بودن نگرانیهای اصولگرایان معتدل به بیعملی آنها در حوزه بازگشت گفتمانی و ترمیم واقعی فضای سیاسی بر میگردد. آنها هنوز توجهی به ریشههای تولید جریان تندرو و قدرت گرفتن آنها ندارند، یعنی اصولگرایان هنوز به این باور قطعی نرسیده اند که این گروه محصول سر باز زدن خود آنها از قواعد بازی سیاسی و رویگردانی از گفتار همافزا در حوزه سیاستورزی هستند.
بر این اساس هم گرچه ابراز نگرانی طیف معتدل این جناح نسبت به تندرویها روز به روز در حال افزایش است اما در کنار این هیچ راهحل سیاسی برای برون رفت از این شرایط پیشنهاد و دنبال نمیشود و آنها همچنان بر کارایی نوعی رهنمود اخلاقی به جای راه حل سیاسی اصرار دارند، مسالهای که حتی در نوشته گلایهآمیز حبیبا... عسگراولادی نیز کاملا مشهود است. همین مساله است که باعث از دست رفتن زمان و البته ایجاد افقهایی مبهم در مسیر طرحهایی شده است که برون رفت از شرایط کنونی را در دستور کار خود دارند.
به طور مثال شاید دفاع آقای عسگراولادی، همگرایی او با طرح دولت وحدت ملی آیتا... هاشمی را در ذهن تداعی کند. هنوز مشخص نیست که امثال آقای عسگراولادی در این زمینه چگونه میاندیشند اما از رصد فعالیتهای آنها اینگونه بر میآید که اگر هم آنها در ذهن با چنین ایدههایی موافق باشند در عمل اقدامات آنها چندان در مسیر تقویت این ایده نیست.
اصلیترین معضل در این خصوص تعلل اصولگرایان سنتی در تغییر مواضع و اتخاذ سیاستی جدید است.
به بیان بهتر آنها هم اکنون از زمان عقب افتادهاند و بسیاری از تصمیمات این بخش از جناح اصولگرا به دلیل اتخاذ دیر هنگام بیتاثیر است. هشدارها و نصایح همانگونه که در دهههای گذشته نیز چنین بوده، همچنان در شرایطی که این طیف از اصولگرایان خود را در آن میبینند بر آنها تاثیری ندارد و بیشتر بر این اصل تکیه دارند که هر چیزی را باید خود تجربه کنند تا به درستی یا نادرستی اقدام یا فکری پی ببرند. بر این اساس بیم این وجود دارد که تاثیر این جریان در معادلات پیش رو آنقدر با تاخیر باشد که طرحهای گشایشگری چون دولت وحدت ملی را ناکام بگذارد، هر چند که شاید در کلام همگراییهای جدی با آن ظهور کرده باشد.
* فعال سیاسی اصلاحطلب