ابراهیم فیوضات
نقش نهادهای غیردولتی در تحقق عدالت
در عین حال در جامعهیی كه آزادی از جمله آزادی اعتصاب و آزادی بیان باشد و افراد جامعه بتوانند حرف خود را بزنند، عدالت هم میتواند تامین بشود.
نقش نهادهای غیردولتی در تحقق عدالت عنوان یادداشت ابراهیم فیوضات در روزنامه اعتماد است كه در آن میخوانید؛
تاكنون درباره عدالت بحثهای زیادی مطرح شده و سابقه این بحثها به دوره افلاطون و ارسطو برمیگردد. به هر شكل، میشود با عدالت نیز بازی كرد. اما ما واقعا باید ببینیم با وجود اینكه درباره عدالت بحث میشود ولی چقدر سرمایههای سرمایهداران فزونی پیدا كرده است و چقدر فقیران در جامعه بیهویت شده یا همه چیزهایی را كه داشتهاند از دست دادهاند. همچنین من اعتقاد دارم كه عدالت باید قانونمند بشود. دموكراسی یكی از سازوكارهایی است كه عدالت میتواند در آن رشد كند. اگر در جامعهیی دموكراسی نباشد و انتخابات آزاد برگزار نشود، عدالت اجرا نمیشود. ما اگر از نظر تاریخی به شرایط كشورمان نگاه كنیم، میتوانیم بررسی كنیم كه كشور در چه مرحلهیی از تاریخ است و قانون در چه مرحلهیی از عدالت اجرا میشود.
با این بررسیها میتوان پی برد كه چرا حاكمیت قانون در كشور ما به طور كامل تحقق پیدا نكرده است و قانونشكنی دیده میشود.
در كشور ما همیشه افراد خاصی قانونگذار بودند. در سالهای دهه 20 شمسی، مالكان، صاحب قوانین بودند و از طریق «سردار فاخر حكمت» ها قانون وضع میشد. پس قوانین و مقررات مالكانه در ایران وجود داشت. اما در مجموع اگر عدالت همراه با قانون و دموكراسی باشد، قابل تحقق است و قانون نیز به راحتی اعمال میشود. در غیر این صورت قانونی كه اجرا میشود با مشكل مواجه خواهد شد.
ما باید ببینیم در مجالسی كه قوانین را میگذارند چه كسانی نماینده هستند. به هر رو اگر عدالت از طریق قانون تحقق یابد، به نظر میآید عدالت حق خودش را گرفته باشد.
در عین حال در جامعهیی كه آزادی از جمله آزادی اعتصاب و آزادی بیان باشد و افراد جامعه بتوانند حرف خود را بزنند، عدالت هم میتواند تامین بشود. ما باید نمونه خوبی را كه عدالت در آن تحقق پیدا كرده است بررسی كنیم. نمونه خوبی كه میتوانیم پیدا كنیم كشور سوئد است كه 9 میلیون جمعیت دارد ولی 200 هزار سازمان غیردولتی (NGO) دارد. این در حالی است كه حدود 100 سال قبل، سوئد جزو فقیرترین كشورهای اروپایی بود ولی الان در آن فقر وجود ندارد.
در این كشور هر كسی میتواند در این سازمانها عضو بشود. عدالت، قانون و آزادی میتوانند شبكهیی را درست كنند كه بتواند عدالت را به حاكمیت برساند، در كشوری مثل سوئد، سازمانهای غیردولتی زیاد هستند و دولت از نظر تعداد كارمندان كوچك است.
سندیكاها و سازمانهای غیردولتی، جهتگیری و برنامهریزیها را انجام میدهند و به دولت میگویند این كارها را انجام بده.
در آنجا دولت ابزاری است در اختیار سازمانهای غیردولتی.
در سوئد ساختارهای دموكراتیك شكل گرفته است و سازمانهای غیردولتی و احزاب توانستهاند دولت را مجبور كنند كه به عدالت و آزادی توجه جدی داشته باشد.
الان هم مردم سوئد از بالاترین سطح رفاه برخوردار هستند. كشور سوئد در اوایل قرن بیستم یك كشور عقبمانده بود ولی الان بهترین كشور است از نظر اینكه دولت تسلطی بر جامعه ندارد و مجری سازمانهای غیردولتی است.
بنابراین عدالت هم اجرا میشود. كمتر كشوری مثل سوئد میتواند عنوان كند كه من عدالت دارم.
در آن كشور، هم آزادی هست و قوانینی هم كه وضع میگردد این موضوع را نشان میدهد.
عدالت نیز به معنای برابری است و نمیشود چیز دیگری را از آن گرفت.
ما اگر عدالت را از نظر مردم بپرسیم، مردم باید راضی و خوشحال باشند از اینكه هم آزادی دارند و هم مقررات قانونی هست و هم عدالت دارند.
ما وقتی كه آزادی، قانون و عدالت را با هم نداریم، دچار مشكل میشویم. برای مثال اگر سازمانهای غیردولتی نداشته باشیم از سه پایه آزادی، قوانین و عدالت، یك پایهاش لنگ است.
آزادی هم، سازمانهای غیردولتی است و اینكه مردم در قالب گروههای متشكل و سازمانهای غیردولتی، خواستههای خود را مطالبه كنند. در كشور ما یكی از این سه پایه لنگ است. خصوصا سازمانهای غیردولتی در ایران رشد چندانی ندارند.
درباره اینكه چرا به قانون به صورت سلیقهیی نگاه میشود، میتوان بحث كرد. سلیقهیی یعنی اینكه مثلا سازمانهای غیردولتی نباشد. وقتی سازمانهای غیردولتی در كنار آزادی و قوانین نباشد، یك پایه از این سه پایه لنگ است. یعنی دو بخش فعال است و یك بخش فعال نیست. پس عدالت نمیتواند تحقق پیدا كند. موقعی قانونشكنی در جامعه وجود دارد كه فشاری باشد از طرف كسانی كه مقتدرند و بر همهچیز تسلط دارند. چون تسلط دارند و سلیقهیی هم رفتار میكنند، در نتیجه قانون به درستی به اجرا در نمیآید. وقتی مردم میبینند قانون به درستی اجرا نمیشود، اعتمادی به قوانین ندارند و قانون شكن میشوند. به همین دلیل قانونشكنی ابزاری است كه در مقابل سلطه به وجود میآید.
استاد دانشگاه و مولف كتاب « اصلاحگری و ایران»